تاریخ سند: 29 مهر 1342
به یاد هفتمین روز شهادت جانگداز فرزندان شهید و شرافتمند و جانباز خراسان در فاجعه خونین مسجد فیل
متن سند:
بسمه تعالی
به یاد هفتمین روز شهادت جانگداز فرزندان شهید و شرافتمند و جانباز خراسان در فاجعه خونین مسجد فیل 29 /7 /1342
به خون پاک شهیدان راه حق سوگند که لحظهای برای حق زپای ننشینیم. «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ»1 (گمان مبر آنان که در راه خدا پیکار کردهاند و شهید شدهاند، مردگانند بلکه آنان زندگانی جاویدان دارند و نزد پروردگارشان روزی میخورند). درود به روان پاک جوانانی که برای حمایت از دین و روحانیت، هدف گلولههای جانفرسای جلادان استعمار قرار گرفتهاند. سلام به قربانیان حادثه اخیر مشهد (مسجد فیل) و همه شهدایی که گناهی جز افشای قانونشکنیهای هیأت حاکمه نداشته و به جرم همین حقگویی و عدالتطلبی در خون خود تپیده و به راه خدا قربانی گشتهاند. هموطنان! قطعاً خبر واقعه مسجد فیل را در جراید محلی خواندهاید که دستگاه انتظامی این خبر را بامطالعه و سانسور دقیق اجازه داده در روزنامهها درج نمایند ولی همچنانکه قاتل سعی بکند از خون مقتول لکهای بر دست و لباس او نباشد تا اثر جرم مشهود نگردد ولی بالاخره سعی او هدر میرود و قطرهای از خون مقتول بیگناه، همچون شاهد عادلی خودنمایی کرده و قاتل را معرفی مینماید، دستگاه انتظامی نیز از لابهلای آن خبر آثار جنایت خود را آشکار کرده و رسوا شده تا آنجا که اکنون دستگاههای انتظامی از قبول مسئولیت این جنایت هریک شانه خالی میکند. شهربانی، سازمان امنیت و سازمان امنیت شهربانی و هر دو لشکر، و لشکر هر دو را مسئول میشناسد. اگرچه ازنظر ملت مسلمان ایران تمام سازمانهای انتظامی آلت بیاراده دستگاه دیکتاتور که آلت دست استعمار و محافل یهود است، میباشد. مسئولیت مستقیم در درجه اول متوجه آن دستگاه و ریشه همه بدبختیها را در آنجا باید جستجو کرد لیکن برای روشن شدن اذهان عمومی لازم میدانیم که از خبر مندرجه در جراید راجع به واقعه مسجد فیل، تجزیه و تحلیل منصفانهای بنماییم. به موجب این خبر در روزنامه خراسان مورخه 24 /7 /42 شمار 4134، آقای هاشمینژاد متهم شده که برخلاف امنیت سخنانی گفتهاند و مقامات بهاصطلاح ذیصلاح، دستور دادهاند که معظمله را در مسجد فیل توقیف نمایند. اولاً حضرت حجتالاسلام جناب آقای هاشمینژاد چه گفتهاند که برخلاف امنیت تشخیص داده شده؟ آیا این تشخیص را که داده؟ و مبنای این تشخیص و ملاک و معیار قانونی آن کدام است؟ آیا در کدام شب از تقریباً بیست شبی که این گوینده عالیمقام مذهبی سخنرانی میکرد و چندین هزار نفر سخن او را استماع مینمودند عملی برخلاف نظم و آرامش رخ داد؟ ثانیاً بر فرض آنکه جناب آقای هاشمینژاد سخنانی گفتهاند که مقامات ذیصلاح آن را به سلیقه خود، نه به سلیقه قانون، برخلاف امنیت تشخیص دادهاند، دستور توقیف ایشان را صادر کردهاند، آیا نمیشد معظمله را در منزل توقیف کرد؟ تعمد دستگاه انتظامی در توقیف جناب آقای هاشمینژاد در مسجد فیل و در برابر چند هزار نفر مردمی که آنجا اجتماع داشتهاند، آیا جز به حادثه آفرینی و قتل و جرح عمومی مردم بیگناه، به چه چیز تعبیر میشود؟ دستگاه انتظامی با این تاکتیک احمقانه میخواهد اولاً برای این خطیب محبوب و مذهبی پروندهسازی نماید. ثانیاً نظر دارد مردم حقطلب مسلمان را که یکپارچه در برابر نظام فاسد دیکتاتوری به رهبری مراجع تقلید قیام کردهاند، مرعوب ساخته و از میدان مبارزه بیرون کند. آنان باید بدانند که ملت مسلمان ایران دارای آن رشد و بیداری دینی و اجتماعی شده که دیگر فریب این نیرنگها را نمیخورد. دیگر محال است که دهان حقگویان را تحت عنوان اخلال در امنیت ببندند، زیرا مراجع عالیقدر، حضرت آیتاللهالعظمی میلانی و حضرت آیتاللهالعظمی شریعتمداری، در پیام خود خطاب به ملت مسلمان ایران که در تاریخ 25 /6 /42 منتشر شد، صریحاً فرمودهاند آنها (هیأت حاکمه) دینی را قبول دارند که نسبت به مظالم آنها سکوت کند، مؤیِّد باشد. به این بیان معلوم این است که معنی اخلال در امنیت ازنظر دستگاه حاکمه، برملا ساختن مظالم و بازگو کردن قانونشکنیها و اشاعه تعالیم مقدس اسلام است. آری! چنانچه جناب آقای هاشمینژاد ریشه اصلی فساد و انحطاط ملت مسلمان و قانونشکنیهای هیأت حاکمه فاسد و دستنشانده استعمار را نشان نمیداد و مهر سکوت در برابر جنایات آنان بر لب میزد و به ذکر چند مسئله شرعی و موعظه اخلاقی اکتفا مینمود یا زبان بر مدح و ثنای دیکتاتور میگشود، آنوقت نهتنها متهم به اخلال در امنیت نمیشد بلکه مانند علمای موقوفهخوار و حقوق بگیر از صندوق آستان قدس، مورد احترام دستگاه نیز قرار میگرفت. عجبا که تاریخ به وضوح و روشنی تکرار میشود. حسین بی علی (ع) هم نیز از طرف دستگاه جابرانه یزید متهم به اخلال در امنیت شد و خون پاکش را به بهانه حفظ نظم و آرامش کشور اسلامی به زمین ریختند. ما کارگران میهن دوست و مسلمان خراسان ضمن عرض تسلیت به بازماندگان مقتولین فاجعه مسجد فیل و درود و تحیت به روان پاک شهدای این واقعه و لعن و نفرین به آدمکشان هیأت حاکمه و جلادان استعمار و اعتراض به بازداشت غیرقانونی حضرت حجتالاسلام جناب آقای هاشمینژاد، اغتنام فرصت نموده و بدین وسیله پشتیبانی بیدریغ خود را از بزرگ مرد عالم تشیع، حضرت آیتاللهالعظمی خمینی و حضرت آیتاللهالعظمی میلانی و همه رهبران مذهبی و ملی اعلام مینماییم و خاطرنشان میسازیم که ملت مسلمان ایران دیگر زیر بار تجاوزات هیأت حاکمه، از تجاوز به قانون اساسی و تشکیل مجلس غیرقانونی بیست[و]یکم گرفته تا سلب آزادیهای فردی و اجتماعی و توقیف مراجع تقلید و اساتید دانشگاه و رهبران ملی و قتل و جرح حقگویان نخواهد رفت و به خواست پروردگار، به رهبری مراجع عالیقدر و سایر رهبران ملی، متجاوزین به حقوق ملت و قانون اساسی مملکت به زودی به سزای خیانتهای دیرینشان خواهند رسید. پیروز باد مبارزات پیگیر ملت ایران و واژگون باد بساط ظلم و استبداد. درود به کارگران رشید و مبارز اصفهان، تهران، شیراز، تبریز، اهواز [و] همه شهرستانهای ایران.
دوشنبه 29 /7 /42
مشهد ـ کمیته کارگری استان نهم
توضیحات سند:
1. قرآن کریم، سوره مبارکه آلعمران، آیه 169.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 303