تاریخ سند: 20 آذر 1350
موضوع : سید موسی صدر
متن سند:
به : 312
از : 20 ه 12 شماره : 14268 /20 ه 12
در ساعت 1900 روز 14 /9 /50 عده ای از جمله مرتضی مطهری1 ـ شیخ
رضا گلسرخی2 از اطرافیان آیت الله شریعتمداری ـ وجیه الهی از طرف جامعه
تعلیمات اسلامی ـ شیخ حسین کاشانی مدیر امور علمی مدرسه سپهسالار و چند
نفر دیگر به ملاقات نامبرده بالا که اخیرا از لبنان آمده است به منزل سید رضا
صدر برادر مشارالیه واقع در خیابان شهناز ـ کوی مسعود رفتند.
سید موسی
صدر اظهار داشت در لبنان مانعی برای انجام کار وجود ندارد هر اندازه نیرو باشد
می توان کار کرد و حتی دانشگاه بدون اجازه دولت می شود باز کرد منتهی سال
آخر دانشگاه چند نفر برای ارزیابی و امتحان از طرف دولت تعیین می شوند که
ارزش معلومات دانشجویان را تعیین کنند.
بعد درباره سرهنگ قذافی صحبت
شد موسی صدر عنوان نمود در کارها عجول است و شلوغ کاری می کند این هم
از جوانی اوست و هنوز پخته نشده اما متدین است نماز می خواند و روزه می گیرد
حتی به نمیری گفته تبلیغات کمونیستی برای گول زدن جوان هاست و...
اسلام از
تمام مرام های دنیا بهتر است.
گلسرخی سؤال نمود بعضی ها شایع کرده اند که
چریکهای الفتح3 برای ایران چریک تربیت می کنند و چند نفری که اخیرا در
ایران پیدا شدند، از طرف آنها عزل گردیده بودند.
موسی صدر گفت این مطلب
دروغ محض است زیرا سران
الفتح با من خیلی رفیق هستند و هیچ کاری را پنهان نمی کنند حتی برای اتخاذ
تصمیم در برنامه های خود از من دعوت می کنند و من از تمام جزئیات کار آنها
اطلاع دارم و اگر این مطلب صحت داشت من می دانستم.
ضمنا قرار است موسی صدر برای مدت یک ماه در تهران و قم اقامت نماید
منظور وی از اقامت در ایران دیدن فامیل و کارهایی است که از وی خواسته شده
انجام دهد.
1 ـ معرفی یک نفر رابط بین روحانیون و دولت برای انجام خواسته های این طبقه
و کم نمودن فاصله بین دولت و روحانیون که البته باید شخصی باشد که نزد دولت
محترم و مردم هم او را قبول داشته باشند مانند گذشته که میر سید محمد بهبهانی
رابط آیت الله بروجردی و دولت وقت بوده است
2 ـ سر و صورت دادن به وضع حسینیه ارشاد که روحانیون علیه این مرکز تبلیغ
نکنند.
نظریه شنبه : موسی صدر مردی فهمیده و باهوش و زرنگ به نظر می رسد.
نظریه یکشنبه : یکشنبه نظری ندارد آسای
نظریه سه شنبه : فعلاً گزارشات خبری در مورد سید موسی صدر تقدیم گردیده است سپاهی
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تأیید است پاد
بهره برداری گردد 24 /9
در پرونده سید موسی صدر بایگانی شود 27 /9 /50
توضیحات سند:
1ـ استاد شهید آیت الله مرتضی
مطهری در سال 1298 ه .
ش در
فریمان چشم به جهان گشود.
مقدمات علوم اسلامی را در
شهر مشهد گذراند و در سال
1316 برای ادامه تحصیل به قم
رفت و مراتب عالی علوم
حوزوی را نزد اساتیدی چون
آیت الله العظمی بروجردی،
حضرت امام خمینی (ره) و
علامه محمد حسین طباطبایی
طی کرد.
استاد مطهری با ورود
به دانشگاه نقش عمده ای در
نزدیک کردن اندیشه های حوزه
و دانشگاه ایفا کرد.
ایشان 22
سال استاد دانشکده الهیات
دانشگاه تهران بود.
آیت الله
مطهری یکی از نظریه پردازان
اصلی انقلاب اسلامی است.
رژیم پهلوی ایشان را در سال
1356 ممنوع المنبر کرد.
با
پیروزی انقلاب اسلامی آیت
اللّه مطهری یکی از اعضای
اصلی شورای انقلاب شد.
آثار
ایشان جزو منابع پر طرفدار در
شناخت اسلام و مبانی آن است.
آیت اللّه مطهری در اردیبهشت
ماه سال 1358 به وسیله
گروهک «فرقان» ترور شد و به
شهادت رسید.
2ـ شیخ غلامرضا گلسرخ
معروف به گلسرخی فرزند
عباس در سال 1311 شمسی در
شهرستان کاشان دیده به جهان
گشود.
تحصیلات حوزوی
خویش را در کاشان و قم دنبال
کرد و از جمله روحانیون سیاسی
و زیرک محسوب می شد.
سال 1334 در پی دستگیری و
سپس اعدام اعضای فداییان
اسلام، او نیز ـ به دلیل حمایت و
هواداری از این گروه اسلامی و
سخنرانیهای تندی که به
نفع آنان انجام داده بود ـ تحت
تعقیب فرمانداری نظامی قرار
گرفت.
در اسفند ماه همان سال
یعنی یک ماه پس از اعدام
مرحوم نواب صفوی و یارانش
طی تصمیمی زیرکانه خود را
داوطلبانه به فرمانداری نظامی
معرفی کرد.
این کار باعث
می شد پس از چند روز از وی
رفع توقیف گردد.
مجددا در
سال 1338 با منبرها و
سخنرانیهای تند خود علیه
دستگاه فعالیت سیاسی خویش
را از سر گرفت که بلافاصله از
سوی ساواک احضار و به او
تذکر شدید داده شد.
از ابتدای فروردین 1342 با
سخنرانیهای شدیداللحن خویش
علیه رژیم و تشویق مردم به
تظاهرات علیه لوایح ششگانه
انقلاب به اصطلاح سفید و
حمایت از حرکت امام خمینی
(ره) مجددا تحت تعقیب قرار
گرفت و ساواک قم در اسفند
همان سال او را بازداشت و پس
از سه روز آزاد کرد.
مجددا
سخنرانی وی در بهمن ماه 43 به
بازداشت و زندانی شدنش در
زندان قزل قلعه انجامید.
اگر چه
از اعضای فعال دارالتبلیغ بود و
از سوی آقای شریعتمداری به
سفرهای تبلیغی خارج از کشور
(پاکستان) می رفت لیکن از این
کار و حمایت آقای
شریعتمداری برای انجام
سخنرانیهای تند علیه رژیم و
حمایت کاملاً پنهان خود از امام
استفاده می کرد.
ساواک قم چند
بار به آقای عباسی که از منابع
ساواک و داماد آقای
شریعتمداری بود گفته بود: «به
آقا بگویید گلسرخی از حمایت
شما در جهت اهداف خود
سوءاستفاده می کند.
» زیرکی
او باعث شده بود که آقای
شریعتمداری بر سعایت ساواک و
عباسی وقعی ننهد و با وساطت
خود برای او که در سال 52 به
خاطر سخنرانی اش ممنوع المنبر
شده بود، رفع ممنوعیت بگیرد.
گلسرخی علاوه بر چند بار
بازداشت و حبس، به مدت 9 ماه
نیز در سال 50 به سقز تبعید شد.
در سال 1354 آبادان را با
سخنرانی خویش به تلاطم
واداشت و همانجا دستگیر و به
تهران اعزام و مجددا برای وی
ممنوعیت منبر صادر شد.
از وی علاوه بر سخنرانیهای تند
سیاسی، مقالات ارزشمندی نیز
در مجله مکتب اسلام به یادگار
مانده است.
(پرونده انفرادی غلامرضا
گلسرخ (گلسرخی) در ساواک )
3 ـ در نخستین روز ژانویه
1965 یک سازمان فلسطینی
جدید به نام «جنبش آزادی بخش
ملی فلسطین» نخستین اعلامیه
خود را منتشر و در آن اعلام کرد
که شب 31 دسامبر 1964 افراد
منتسب به این جنبش در داخل
خاک اسرائیل به عملیات تخریبی
موفقیت آمیزی دست زده و بدون
دادن تلفاتی به مراکز خود
بازگشتند.
این سازمان کلمه
«فتح» را که شامل نخستین
حروف کلمه نام خود به عربی
«حرکت التحریر الوطنی
الفسلطینی» می باشد جهت
اختصار برای خود انتخاب نمود.
البته حروف اول این کلمات
«حتف» به معنای مرگ می باشد
که از آخر یعنی فتح است.
سازمان فتح یا «جنبش ملی
آزادیبخش فلسطین» یکی از
مهمترین و قدیمترین سازمانهای
مقاومت فلسطینی به شمار
می رود.
نشریه این سازمان به
نام «فلسطینی ها» اصول اساسی
این سازمان را چنین بیان کرده
است : عمل انقلابی باید از هر
گونه حزب یا دولتی مستقل باشد
و خشونت انقلابی تنها وسیله
آزاد کردن فلسطین است این عمل
را باید تمام توده ها انجام دهند و
هدف آن محو آثار صهیونیزم به
هر شکلی است.
شعبه نظامی فتح
به نام عاصفه نخستین عملیات
نظامی خود را علیه اسرائیل در
سی و یکم دسامبر 1964 انجام
داد.
عملیات اولیه فتح مخالفت
اکثر رژیمهای عرب از جمله
رژیم ناصر را برانگیخت.
در آن
موقع فقط سه کشور عربی
الجزایر و عربستان و سوریه به
فتح کمک می کردند.
الجزایر
همان سال 1964 دفتری در
الجزیره در اختیار سازمان قرار
داد و اردوگاهی برای آموزش
آنها مهیا کرد.
عربستان سعودی
از همان آغاز کار فتح به آن
کمک های مادی نموده است.
سوریه یک اردوگاه آموزشی در
نزدیکی دمشق در اختیار فتح
گذاشت.
اما در سطح بین المللی،
نخست هیچ گونه پشتیبانی از این
سازمان به عمل نیامد مگر بیانیه
تحسین آمیز جمهوری خلق چین
از عملیات فتح که در سال 1964
به هیئت نمایندگی سازمان
(عرفات و ابوجهاد) که از آن
کشور بازدید می کردند ارائه شد.
بعد از شکست 1967 که باعث از
بین رفتن حیثیت و محبوبیت
رژیمهای عربی مخصوصا ناصر
شد، کنگره فوق العاده سازمان
فتح که بلافاصله پس از جنگ 6
روزه در دمشق تشکیل جلسه
داد، تجدید عملیات علیه اسرائیل
را تأکید کرد و در 29 اوت همان
سال عملیات نظامی علیه اسرائیل
از سر گرفته شد تا این که در 21
مارس سال بعد در نبرد معروف
«کرامه» سازمان فتح قدرت
مبارزه خود را به خوبی نشان داد.
این نبرد نخستین مقابله نظامی
مقاومت فلسطین و اسرائیل بود.
بر اثر همین نبرد تعداد بیشماری
داوطلب شرکت در سازمان فتح
شدند.
پس از نبرد کرامه، فتح،
یاسر عرفات را به عنوان
سخنگوی رسمی خود معرفی
نمود و در مجلس ملی فلسطین
شرکت جست و یاسر عرفات به
عنوان رئیس کمیته اجرایی
سازمان آزادیبخش فلسطین
انتخاب شد.
این سازمان علاوه بر
آن که عضو مؤثر داخلی حرکت
مقاومت فلسطین در سال 1969
بود به طور رسمی رهبری عمل
فلسطین را به دست گرفت.
بعد از
سپتامبر سیاه (1970 م) که 15
هزار رزمنده فلسطینی در اردن
شهید شدند نیروهای فتح از اردن
خارج و در لبنان مستقر شدند و
دامنه عملیات آنان در اراضی
اشغالی توسعه پیدا نمود و با
حمایت بی دریغ امام موسی
صدر توانستند موقعیت بهتری
پیدا نموده و از کمک های مادی
و معنوی شیعیان لبنان و جهان
استفاده نمایند.
مبارزان فتح به صدها عملیات در
داخل اراضی اشغالی دست زدند
که مشهورترین آنها «عملیات
ساوی) بود که در آن انتقام
موفقی از ترور برخی رهبران
مقاومت در بیروت (آوریل
1973) گرفته شد.
اسرائیل در
این عملیات شکست سختی را
متحمل شد.
رهبران فتح با مشخص نکردن
مواضع خود در مسایل مطروحه
دست خود را در تاکتیک و
جهت گیری باز می گذارد.
فتح
رهبری کمیته های منبعث از
«شورای انقلاب» را بر عهده
دارد که رهبران مؤسس نقش
سنگینی در آن دارند.
معروفترین
رهبران آن «یاسر عرفات (ابو
عمار) صلاح خلف (ابو ایاذ)
فاروق قدومی (ابو لطف) و از
شهدای معروف یوسف نجار (ابو
یوسف) و کمال عدوان، ممدوح
صیوح (ابو صبری) و خلیل الوزیر
(ابو جهاد) هستند.
[وضعیت فعلی «تاریخ قرارداد با
اسرائیل»]
پس از فراز و نشیبهای بسیار به
واسطه دوری از خط اصیل جهاد
اسلامی سرانجام یاسر عرفات در
سپتامبر سال 1993 اسرائیل و
ساف در نروژ گفتگوهای
محرمانه ای انجام دادند و بالاخره
در چهارم مه 1994
(13 /2 /1373) در قالب
توافقنامه غزه و اریحا در قاهره
به سازش روی آوردند و لیکن
این خط مشی مورد قبول مردم
مسلمان فلسطین قرار نگرفت و
انتفاضه پاسخی به خیانت ساف
بود که هم اکنون نیز ادامه دارد.
(ر.ک : فرهنگ سیاسی لبنان، ه
علیزاده، ص 89 ـ 91 لبنان و
جهان عرب، منصور قدر، ص 37
لبنان، بنیاد شهید دکتر مصطفی
چمران، ص 120 ـ 122)
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 280