تاریخ سند: 6 اردیبهشت 1344
گزارش اطلاعات داخلی
متن سند:
شماره : 2703 /20 الف
موضوع : تشکیل جلسه در منزل دکتر بقائی
روز 2 /2 /44 جلسه ای با شرکت آقایان
دکتربقائی، رحیمیان، مهندس نورائی و
قاسملو در منزل دکتر بقائی تشکیل گردید.
ابتدا در مورد حادثه کاخ مرمر دکتر اظهار
داشته من از منبع موثق اطلاع به دست
آورده ام، سربازی که روز 21 /1 /44 نسبت به
جان شاهنشاه سوءقصد کرده همان روز به
بهانه آن که تب و لرز دارد از فرمانده دسته
خود تقاضا می کند محل پست او را در جائی که
آفتاب گیر باشد تعیین نماید لذا از نبش عقب
ساختمان به نبش جلو که آفتابی بوده تغییر
پست پیدا می کند.
پس از جریان حادثه، فرمانده دسته که محل پست سرباز خاطی را تغییر
داده بود تحت تعقیب قرار می گیرد.
ضمنا سرهنگ میرمیران که برای عرض گزارش خدمت
شاهنشاه شرفیاب شده بود به دست، اعلی حضرت همایون کشته شده است، این جریانات
می رساند که توطئه ای بزرگتر از آنچه به سادگی فکر می شود در کار بوده است لیکن خداوند رحم
کرده اگر این اتفاق می افتاد معلوم نبود وضع کشور به چه صورت در می آمد، من هیچ وقت راضی
نیستم به جان اعلی حضرت همایونی صدمه ای برسد زیرا من خود در دوران پانزدهم مجلس
شورای ملی خدمت اعلی حضرت همایونی شرفیاب می شدم می دیدم که ایشان تا چه اندازه به
وطن خود و به مردم وطن خویش علاقمند هستند لیکن اطرافیان شاهنشاه اشخاصی خوبی
نیستند.
اشخاصی متملق و چاپلوس و نفع طلب هستند نمی خواهند حقایق تلخ را و نتایج
بدکاریهای خود را به عرض شاهنشاه برسانند و همین مطلب ایشان را دور از واقعیات ناگوار و تلخ
نگهداشته است و گرنه صددرصد شخص شاهنشاه برای حفظ رژیم و قانون اساسی ایران تنها
مرجعی هستند، بیش از همه ذی نفع بوده و مسوولیت دارند و نمی خواهند مردم ناراضی باشند
و اغتشاش و آشوب ایجاد گردد، در این آشوب و اغتشاش جز سودجویانی که به نفع بیگانگان کار
می کنند کس دیگری استفاده نخواهد کرد.
ضمنا حادثه دیگری در شیراز اتفاق افتاده،
برادر ناصر قشقائی از اروپا آمده و با عده ای به
شورش برخاسته است، این حوادث با جریان
روز 21 /1 /44 به هم مربوطند اکنون موقعیت،
بس خطرناک است، شاهنشاه به خاطر حفظ
مملکت صلاح است در راه مردم قدم بردارد.
البته اقداماتی انجام می شود ولی اطرافیان
نمی گذارند و دستورات ایشان اجرا نمی شود.
اعلی حضرت همایونی نظریاتی دارند که با
خواسته های مردم تطبیق می کند، مثلاً
ایشان می خواهند که دادگستری ایران عینا به
دادگستری سوئیس و سوئد و انگلستان شبیه
باشد و دستور نیز می دهد لیکن یک عده با
استفاده از دستورات اعلی حضرت همایونی
نظریات خود را عملی می کنند و از این راه سوء استفاده هائی می نمایند و این امر کشور را نابود
می کند، در این موقع آقای رحیمیان به دنبال مذاکرات دکتر اضافه می کند من فکر می کنم
سیاستهای خارجی در این جریانات دست دارند زیرا آنها از شاهنشاه قطع امید کرده اند چون
اعلی حضرت همایونی شخصا به کارهای کشور رسیدگی می نماید، خارجی ها نیز نظریاتی دارند
می خواهند تحمیل نمایند، شاهنشاه مثل پدرشان از خارجی ها حرف شنوی ندارد، آنها نیز
دست به توطئه می زنند، منتها راه را ترور تشخیص داده اند.
اخیرا اعضای حزب ایران نوین به
حضور اعلی حضرت همایونی شرفیاب شدند، اعلی حضرت همایونی مرتب اشاره به دشمنان
ایران و تشکیل شورای سلطنت کرده اند.
شاهنشاه سعی می کند وضع مردم روز به روز بهتر شود.
لیکن اطرافیان باعث شده اند که کشاورز، مالک، بازاری ها، اصناف، روحانیون و سیاستهای
خارجی مخالف شاهنشاه بشوند و اگر خدای نکرده روز 21 /1 /44 سوء قصد عملی می شد
اطرافیان که لیاقت نداشتند کاری انجام بدهند فقط از این موقعیت کمونیستها استفاده
می کردند.
خروشچف در موقع زمامداری خود گفته بود ایران خود به خود کمونیست می شود احتیاج
به انقلاب ندارد، پس برای جلوگیری از تسلط بیگانه، لازم است با وجود اعلی حضرت همایونی
بزرگترین اصلاحات ارضی عملی شود لیکن دست یک عده سودپرست باید کوتاه گردد.
ضمنا
روزنامه یک ساله شاهد که جلد شده بود بوسیله دکتر در اختیار قاسملو قرار می گیرد که با
ماشین مهندس نورائی به منزل قاسملو حمل گردد.
سپس جلسه ختم و به روز 9 /2 /44 موکول گردید.
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 245