تاریخ سند: 8 شهریور 1356
متن سند:
جناب آقای هویدا وزیر محترم دربار شاهنشاهی محترما به عرض آن جناب می رساند در هشت سال پیش اینجانب فتح اله ستوده زمینی بایر بدون آب به مساحت 22 هکتار در پلشت ورامین از موقوفات هنرستان دختران پانزده ساله اجاره کردم (قابل تمدید) سالیانه به مبلغ شش هزار تومان و این خود درآمدی بود برای هنرستان دختران.در این مدت هشت سال بنده ده هکتار از این زمینها را تبدیل به باغ کرده ام که محصور می باشد و علاوه بر ساختمان مسکونی یک حلقه چاه عمیق با نصب موتور دورمن و تاسیسات آن ایجاد نمودم و در این هشت سال هر در آمدی و اندوخته ائی که داشتم در آن خرج کرده ام که تا به حال بالغ بر یک میلیون و نیم تومان شده است.
اخیرا که اینجانب به فرمان مبارک شاهنشاه آریامهر افتخار عضویت هیئت امناء بنیاد فرهنگی ابوالفتح محوی را پیدا کرده1 و رئیس هیئت عامل بنیاد شدم چون بنیاد موفق نشده بود زمین مناسبی برای اجرای برنامه های مختلف خود از دولت بگیرد به این فکر افتادم که با واگذاری اجاره زمین گرمسار به بنیاد بدون دریافت یک ریال از طرحهائی که در آن کرده ام به سهم خود خدمتی کرده و گره ای از کار این بنیاد فرهنگی گشوده و قسمتی از برنامه های آن را در این محل پیاده کنیم.
به این منظور نامه ای به هیئت امناء بنیاد نوشته و مطلب را عنوان نمودم و تمنا کردم که ضمن صدور اجازه واگذاری ترتیبی فرمایند که اجاره این زمین برای بنیاد تمدید شود تا بتواند در این محل سرمایه گذاری لازم بنماید.
این پیشنهاد توسط جناب آقای علم به شرفعرض رسید و اوامر مبارک بدین ترتیب شرفصدور یافت (اگر هنرستان موافق باشد مانعی ندارد) و در نتیجه جناب آقای علم امر شاهنشاه آریامهر را به تیمسار پهلوان نایب التولیه هنرستان دختران ابلاغ فرمودند.
در این خلال اینجانب برحسب اختیاری که به موجب اجاره نامه داشتم اجاره زمین مورد نظر را به موجب سند رسمی به بنیاد فرهنگی ابوالفتح محوی واگذار نمودم.
ولی بعدا فتوکپی نامه تیمسار پهلوان از طریق دفتر جناب آقای علم به اینجانب رسید و با کمال تاسف ملاحظه شد تیمسار در آن نامه ضمن اینکه اینجانب را بدهکار به هنرستان معرفی کرده اند پیشنهاد فرموده اند اینجانب حق و حقوق خود را در مورد اجاره به هنرستان واگذار نمایم و حال اینکه اینجانب به گواهی حسابداری هنرستان هیچگونه بدهی ندارم و گذشته از اینکه اختیار استفاده از حقوق اشخاص و واگذاری آن به دیگران با خود است اینجانب قبلاً حقوق خود را به بنیاد فرهنگی ابوالفتح محوی واگذار کرده بودم.
لذا در همین زمینه پاسخی تهیه کردم که به هنرستان فرستاده شود ولی به واسطه مسافرت جناب آقای علم این جواب صادر نشد اینک تیمسار پهلوان نامه ای به عنوان اینجانب نگاشته و عنوان فرموده اند که جریان امر را از شرف عرض پیشگاه اعلیحضرتین گذراندند و اوامر مبارک شرفصدور یافته که «خود هنرستان زمین را در اختیار بگیرد اصلح است.
» جناب آقای وزیر دربار شاهنشاهی اولاً بنده با اختیار واگذاری که در سند اجاره داشتم اجاره زمین را در تاریخ 19 /4 /2536 به بنیاد فرهنگی ابوالفتح محوی واگذار نموده ام.
دوما زمینی که بایر و بدون مصرف بوده با زدن چاه عمیقی آن را آباد نموده و تمام در آمدم را صرف آن کرده ام نمی خواستم که از سرباز کنم و حراج نمایم که تیمسار پهلوان بدون داشتن چنین اختیاری به عرض رسانیده اند که بهتر است این زمین به هنرستان دختران واگذار گردد.
بنده هدفم خدمت به بنیادی است که افتخار عضویت هیئت امناء آن را دارم و این بنیاد شدیدا احتیاج مبرمی به زمین دارد وگرنه هنرستان دختران از این نوع زمینها در پلشت ورامین زیاد دارد اگر احتیاج داشته باشد می تواند آباد و استفاده نماید.
جناب آقای هویدا بنده خواستم خدمتی در حدود وسع خودم به این بنیاد جوان کرده باشم که بتواند شروع به فعالیت نماید.
حالا آقایان می خواهند از موقعیت استفاده کرده و باغ آماده را در اختیار بگیرند و این منتهای بی انصافی است بدون داشتن مصرف معین.
جناب آقای وزیر دربار شاهنشاهی امیدوارم آن جناب اجازه نفرمایند بنیان نیکوکاری از بین برود و عمل مفید اشخاص خیر پایمال شود و از کرده خود پشیمان گردند.
تمنا دارم استدعای چاکر را به شرفعرض پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر برسانید تا چنانچه اراده سنیه ملوکانه تعلق گیرد این باغ و تاسیسات آن با اجاره طویل المدت در اختیار بنیاد فرهنگی ابولفتح محوی که مانند هنرستان دختران ریاست عالیه آن با شاهنشاه معظم است بماند که بتوان لااقل قسمتی از فعالیتهای این بنیاد را در آنجا متمرکز نمود.
ارادتمند همیشگی فتح اله ستوده
توضیحات سند:
1ـ در سال 1354 نیز، به پیشنهاد دکتر عبدالحسین سمیعی ـ وزیر وقت علوم و آموزش عالی ـ به عضویت هیئت امنای مؤسسه عالی آموزش ارتباطات منصوب شد.«سند 46 ـ 200 ـ 4 /3 /54»