صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

امروز شایعاتی در بین مردم افتاد که شاه دستور داده چهار نفر سرهنگ بروند در شیراز و ایل قشقایی‌ها1 را بمباران بکنند،

تاریخ سند: 11 فروردین 1342


امروز شایعاتی در بین مردم افتاد که شاه دستور داده چهار نفر سرهنگ بروند در شیراز و ایل قشقایی‌ها1 را بمباران بکنند،


متن سند:

تاریخ:11 /1 /1342
موضوع: درباره شایعات بین مردم

امروز شایعاتی در بین مردم افتاد که شاه دستور داده چهار نفر سرهنگ بروند در شیراز و ایل قشقایی‌ها1 را بمباران بکنند، برعکس رفته‌اند لشکر شیراز را بمباران کرده‌اند.

توضیحات سند:

1. قیام مردمی عشایر جنوب: سرکوب ایلات و عشایر در طول سال‌های 1310 به بعد، تا پایان حکومت رضاخان و پس‌ از آن نیز در دوران حکومت محمدرضا شاه، به صورت‌های مختلفی رخ داده ‌است که از جمله مؤثرترین آن‌ها قیام‌های مردمی طی سال‌های 1341 تا 1342 بوده و ضربات و تبعات بسیاری برای رژیم پهلوی دربر داشته است. حکومت در پاییز سال 1341 به بهانه کشته شدن شاهپور ملک عابدی، رئیس حوزه اصلاحات ارضی فیروزآباد، تغییرات زیادی همراه با خشونت را در استان فارس ایجاد کرد. دولت که عشایر آن منطقه را مسئول قتل ملک عابدی می‌دانست، دست به محدودیت‌ها و بدرفتاری‌هایی علیه آن مردمان زد که ازجمله آن‌ها می‌توان به بازداشت و شکنجه عده زیادی از عشایر قشقایی و سرخی، تلاش برای خلع سلاح عمومی عشایر و اصلاحات ارضی گسترده نام برد. اظهارنظرهای خلاف واقع مسئولین و مطبوعات که سعی می‌کردند عشایر فارس را افرادی آشوبگر نشان دهند نیز بر کم شدن آستانه تحمل آن‌ها تأثیر مضاعفی گذاشت تا سرانجام رئیس ایل سرخی، حبیب شهبازی، در برابر آزار، هتاکی و تطاول مقامات دولتی واکنش نشان داد و از تیره‌های مختلف قشقایی برای قیام در برابر این جنایات دعوت به عمل آورد که درنتیجه آن جمع زیادی از افراد به وی پیوستند. این حرکت انقلابی در جنوب کشور با آغاز نهضت امام خمینی (ره) هم‌زمان شد که خود عامل انگیزشی دیگری بود که مردم در کنار روحانیت برای دستیابی به خواسته‌ها و مطالبات خود به پا خیزند.
در کنار قیام ایل سرخی به رهبری شهبازی، قیام‌های دیگری نیز در طوایف دیگر آغاز شد که ازجمله آن‌ها قیام ایل بویراحمدی و قیام تیره قشقایی موصلو (موصول لو) می‌باشد. قیام ایل بویراحمد، که با تبلیغ و جمع‌آوری جنگجویان، به‌وسیله دو تن از خوانین به اسامی‌ «عبدالله خان ضرغام پور» و «ناصر خان طاهری» آغاز گردید، از همان اوان خالی از صبغه دینی‌ و مذهبی نبود. هرچند در باب برخی خوانین به‌سختی می‌توان منویات ایشان را مذهبی دانست، اما جنگجویان هسته اصلی مقاومت و مبارزه، محرک عمده‌شان دین و اعتقاد مذهبی بوده است. موصلّو نیز که یکی از تیره‌های مشهور ایل قشقایی‌ بود، هم‌زمان با قیام عشایر کوهمره سرخی و بویراحمد، به اقدامات مسلحانه علیه دولت‌ مرکزی دست زدند. عواملی چون پیشینه نادرست مأموران دولت، فشارهای وارده بر طوایف‌ و تیره‌های قشقایی پس از قتل ملک عابدی، نارضایی از اجرای مجدد خلع سلاح عمومی، خشکسالی و عدم کشت و زرع و درنتیجه فقر و مسکنت عمومی، دست‌به‌دست هم‌ دادند تا سه برادر دلاور به نام خوردل (کوچک، ریز) حیدر و بستان، باهمکاری جمعی‌ دیگر از جنگجویان موصلو به بهانه عدم توزیع گندم و ارزاق عمومی توسط انبارهای دولتی، به‌ مراکز آن حمله‌ور شده و نبرد خویش را با رژیم آغاز نمایند. تمامی این حرکت‌ها با واکنشی تند از جانب رژیم مواجه شد و پس از درگیری‌های سخت بسیاری که بین دو طرف رخ داد، سرانجام با کشتار عده بسیاری از مردم عشایر جنوب و سرکوب کردن صدای اعتراض و دادخواهی آن مردم، به پایان رسید. برای اطلاع بیشتر به صفحه 28 از جلد اول این مجموعه، موضوع حبیب‌الله شهبازی مراجعه فرمایید.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 24

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.