تاریخ سند: 15 مهر 1357
موضوع: عوامل محرک و ماجراجو
متن سند:
شماره: 239 /06 /501 تاریخ:15 /7 /1357
از: ژ . کشور(سازمان ضد اطلاعات)
به: تیمسار ریاست ساواک خراسان
موضوع: عوامل محرک و ماجراجو
خبر رسیده گویاست .
اشخاص محرک و افراطی که مردم را به بستن مغازه و شکستن شیشهها و تکثیر اوراق مضره در تربتحیدریه تشویق و خودشان عامل اصلی میباشند عبارتند از:
الف . معممین
1. آقای سید حسن ربانی1 ساکن تربتحیدریه
2. آقای قاضیزاده ساکن تربتحیدریه(محرک اصلی)
3. آقای سیدمحمد طباطبائی فرزند سیدمحمدباقر(محرک اصلی)
ب . شخصیتهای متنفذ
1. کاظم واعظی شغل بازاری ساکن تربتحیدریه
2. سیدابوالفضل داماد آقای زاهدی ساکن تربتحیدریه
3. برادران تقیپور(محرکین اصلی) ساکن تربتحیدریه
4. رضا محسنی(از محرکین اصلی) ساکن تربتحیدریه
5. سیدمهدی ارگنجی با همدستی پسرش که دانشجو میباشد ساکن تربتحیدریه
6. آقای مهرجو شغل بازاری ساکن تربتحیدریه
ارزیابی خبر . قابل تحقیق است.
بخش یک . 1. به عرض برسد. 2. اسامی عوامل محرک و طرفداران خمینی و آنارشیست در دفتری ثبت گردد.
بخش 1. به شهربانی بنویسید که ضمن مراقبت اعمال آنان را اعلام دارد. در دفتر مظنونین این اسامی ثبت شود. 19 /7
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام سیدحسن ربانی فرزند سیدابراهیم در سال 1333ش در تربتحیدریه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدائی و دروس مقدماتی حوزوی را در تربتحیدریه سپری نمود و سپس به مشهد مقدس رفت و در حوزه علمیه آیتالله موسوینژاد، ادامه تحصیل داد. تبلیغ و ارشاد، از مهمترین دغدغههای ذهنی او بود و در همین راستا به مناطق محروم مسافرت میکرد. شهر مسجد سلیمان یکی از پایگاههای فعالیتهای تبلیغی ایشان بود که این فعالیت را پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در آن شهر ادامه داد که برپائی پایگاه نماز جمعه و تأسیس حوزه علمیه برای برادران و خواهران با نامهای مدرسه المهدی عجلالله تعالی فرجهالشریف و مدرسه الزهراء سلامالله علیها، نمونههای آن است. حجتالاسلام ربانی که دارای نقش ویژهای در حرکتهای انقلابی و مبارزه با رژیم ستمشاهی بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار تدریس علوم حوزوی و دانشگاهی، در جایگاههای مختلفی خدمت کرد که از آن جمله است: نماینده ولی فقیه در امور اهل سنت بلوچستان . رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم . قائم مقام دبیر کل مجمع جهانی مذاهب اسلامی . رئیس مرکز جهانی علوم اسلامی(طلاب خارجی) و ...
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 15 صفحه 140