تاریخ سند: 22 آذر 1357
متن سند:
گزارش خبر
موضوع : تماس حسن ایزدی با مهندس مهدی بازرگان
شخصی با شرکت صافیاد تماس و خود را حسن ایزدی معرفی و ضمن صحبت با
بازرگان، افزود : نجف آباد ما را بدتر از نیشابورش کرده اند.
مغولها در نیشابور چه
کار کردند، همان کار را دیروز در نجف آباد ما کردند، همه جا را آتش زدند، منزل
دو برادرم را بکلی سوزانیدند و تعداد زیادی از مغازه های بازار که علامتگذاری
شده بود بآتش کشیدند و الآن کسی جرأت نمیکند از منزلش خارج شود چون اگر
بیرون بیاید میزنند.
بازرگان : از اصفهان و جای دیگر هم گفتند.
ایزدی : نه خیر آقا در نجف آباد که مرکز مقاومت بوده از همه جا بدتر بوده و آن شیخ عباس ایزدی را که نماینده آیت اله بوده با زن و بچه و
برادرزاده اش گرفته و بردند و خلاصه یک وضع غیر عادی بوجود آوردند.
بازرگان : بله در اصفهان و ماهشهر و جاهای دیگر هم همین بوده.
ایزدی : حالا در اصفهان شهر بزرگ است ولی در نجف آباد که شهر کوچکی است و حدود 80 هزار نفر جمعیت دارد مهم است اصلاً ریختند و همه جا را آتش زدند و حتی شیشه های مساجد را خرد کردند و درست کار مغولها را کردند.
بازرگان : آیا در نجف آباد هم مجسمه و چیزها را پائین آوردند.
ایزدی : البته تظاهرات در آنجا خیلی بوده ولی من دقیقا نمیدانم.
بازرگان :جائی (منظور مجسمه شاهنشاه آریامهر میباشد) را هم آتش زده بودند.
ایزدی :
آتش نزدند ولی شعارها مثل همه جا بوده و هیچ همچنین کاری نکردند و من با
آقای...
.
هم صحبت کردم و مثل اینکه دو نفر رفتند اصفهان و من خواهش کردم که
دو نفر هم بروند آنجا چون برادر من که جزو انجمن شهر است میگوید من جرأت
نمیکنم بیایم بیرون.
بازرگان : بنظر شما چطور است که مردم نجف آباد نامه ای بعنوان خود شاه بنویسند
نه بعنوان قربون و صدقه بلکه برای اعتراض که بابا تو این کارها را می کنی، چرا
این کارها را میکنی و چرا ما را بروز سیاه میکشانی و چرا میخواهی بمونی اینجا و
اینها تمام ایادی و عمال تو هستند و این لازمه ادامه و لجاجت توست.
خود مردم
بنویسند و باو اعتراض کنند چون کسی دیگر نیست بفرض اینکه به دادگستری یا
نخست وزیری بنویسد فایده ندارد و یا بحقوق بشر هم بنویسند همینطور چون
حقوق بشر تازه کاری نمی تواند بکند چون مطالب را به آنان باید منعکس کند و
تنها این مردم هستند که باید اعتراض بکنند تا در این دنیا منعکس بشود.
ایزدی :
بله این کار را باید بکنند ولی همین جمعیت آمد و در روز عاشورا تمام
خواسته های خود را گفت.
بازرگان : اینها مستقیما بخودش نگفته باید بخودش بگویند آخر اینکه هی ما بهمدیگر حرف
تحویل میدهیم و من بشما درد دل میکنم و شما بدکتر عابدی و دکتر عابدی به
امینی و همینطور بالا اصولاً این یک دور تسلسل است و صحیح نیست.
ایزدی : چه بکنیم.
بازرگان :
بخودشان بگوئید که این بلاها را سر ما میآورد، بس [است] دیگر البته رونوشت آنرا هم باید پخش بکنند که مردم ایران و دنیا هم بدانند و یا بهر کجا دلشان میخواهد بفرستند.
ایزدی : این کار اگر همگانی باشد میکنند.
بازرگان : خوب حالا اینها شروع کنند.
ایزدی : مردمیکه سینه خود را جلو میآورند از امضاء دادن باین مسئله باکی ندارند.
بازرگان : حالا اینها شروع بکنند و بدیگران هم سرایت میکند.
ایزدی : این یک راهی است ولی مردم بدبخت در آنجا وضع وحشتناکی دارند.
بازرگان : حالا که بصیغه غایب حرفهائی زده میشود.
ایزدی : غیبت نیست عیان
است.
بازرگان : باز هم چشم اگر مخبرین و کسی را دیدم بآنان توصیه میکنم که
بروند آنجا.
ایزدی : بله بروند و وضعیت آنها را ببینند.
ایزدی : آن مقاله را ملاحظه کردید.
بازرگان : بله بله همه اش را خواندم و خیلی هم استفاده کردم.
ایزدی : خوب بوده.
بازرگان : بله خیلی خوب بود.
ایزدی : یکنسخه آنرا به وزیر دارائی هم دادم که
بداند که یک همچو چیزی هم هست یعنی با هیأتی که میرفتند بایشان دادم.
خداحافظ.
1
نظریه یکشنبه : با توجه بوضعیت شنبه مفاد خبر صحت دارد.
ضمنا با در نظر
گرفتن توصیه بازرگان به ایزدی مبنی بر اینکه دور تسلسل صحیح نیست و مردم
باید مستقیما بخود شاه نامه های اعتراض آمیز بنویسند بنظر میرسد که برداشت
اکثر توده های مردم بصورت زیر باشد.
1ـ دقیقا اکثر توده های مردم چنین توصیه ای را از ناحیه رهبر نهضتی نظیر بازرگان یا هر رهبر گروه مخالف بشنوند موضع رهبران مخالف را در مبارزه با رژیم رو به تضعیف دیده و اولین اندیشه آنان این خواهد بود که چرا رهبران مخالف اظهار عجز نموده و قادر به ادامه رهبری و مبارزه نیستند و با وجود اینکه ظاهرا توده های مردم آنان را تائید مینمایند چرا در اوضاع و احوال کنونی تلاش خود را وسیعتر نمی کنند و سرانجام این چنین بما توصیه میکنند و در واقع یخواهند در شرایط کنونی خودشانرا کنار بکشند و فرد فرد، افراد اجتماع را در مقابل شاه ایران قرار دهند پس این میتواند یک دسیسه و نیرنگ باشد و از طرفی آمدیم و شاه ایران با تمام قدرتش در ایران باقیمانده آنوقت ما چرا باصطلاح خودمان را خراب کنیم و روسیاه باشیم و از
طرفی چه لزومی دارد که رهبر مسلمان یک مملکت با توجه بخصوصیات و
موقعیت رژیم سلطنتی که دوام و بقا آن نیز در نظر است بخواهد این چنین برنامه
اخلالگرانه ای را در سطح مملکت انجام و توده های مردم را نسبت بخود بدبین
نماید و این امکان ندارد مگر اینکه دشمنان شاه و بقاء سلطنت با تبلیغات شوم
خود میخواهند چنین اتهامی را باو نسبت دهند، پس مسئله چیز دیگریست و ما
نباید چنین اقدامی را بکنیم زیرا امروزه مسائلی در سطح جهان بوسیله ابر قدرتها
پیش میاید که نباید بحساب شخص بخصوصی گذاشت و فقط باید داشتن عرق
ملی و میهن هوشیارانه مراقب اوضاع و احوال و دیگرگونی اجتماعات بود و گول
هیچ دسیسه و نیرنگ اجنبی را نخورد چون تنها در چنین مرز و بومی است که نفوذ
اجنبی در آن کمتر است و لااقل روی فرد فرد آن ملت حساب میکنند، بنابراین با
توجه بخصوصیات مردم ایران که در مورد هر موضوعی باندازه شعاع دید و فکری
خود زود قضاوت و نتیجه گیری هم میکنند اگر توصیه بازرگان بوسیله ایزدی از
قول بازرگان بمردم نجف آباد گفته شود علاوه بر اینکه از طرف مردم اقدامی در این
زمینه بعمل نمی آید بلکه نتیجه عکس هم بر علیه رهبران احزاب و گروههای
مخالف در بر خواهد داشت.
البته امکان دارد که عواملی در جهت توصیه بازرگان
نامه های اعتراض آمیز جعلی بعنوان شاه تهیه و تکثیر و در سطح مملکت و حتی
بخارج از کشور پخش نمایند که در صورت بدست آمدن نمونه ای از آن بموقع
تقدیم خواهد شد.
ضمنا حسن ایزدی دارای لهجه اصفهانی بوده است.
پریسا
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تائید است.
دهر
نظریه چهارشنبه : نظریه سه شنبه مورد تائید میگردد.
آرزو
توضیحات سند:
1ـ این مکالمه مربوط به حوادث دیروز نجف آباد بود اما امروز (23 /9 /57) هم «20 مغازه پر از اجناس غارت شد و حدود 400 مغازه نیز ضرر و زیان فراوان دید و ماموران عده ای از اهالی نجف آباد را دستگیر کرده و به زندان اصفهان فرستادند.
» (حماسه های اسلامی به ملت
به رهبری امام خمینی، ص 133) قتل و غارت چماقداران در نجف آباد موجب شد که آیت الله سید محمود طالقانی هیاتی را برای تحقیق به این شهر بفرستد تا خسارتهای وارد شده را برآورد کند.
این هیات در گزارش خود یاد کرد که 26 نفر شهید و 42 نفر مجروح شده اند و 58 مغازه غارت شده است.
(همان)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 20 صفحه 119