صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تشکیل جلسه در منزل آقای آرامش

تاریخ سند: 15 مهر 1341


موضوع : تشکیل جلسه در منزل آقای آرامش


متن سند:

شماره : 12099/س ت روز جمعه 13 /7 /41 قبل از ظهر دسته دسته از صنوف مختلفه و طبقات مردم به منزل آقای آرامش واقع در شمیران مراجعه می کردند.
تعداد مراجعین نسبت به هفته های قبل به مراتب افزایش یافته بود به طوری که در ساعت 1130 دیگر محلی برای نشستن نبود عده ای از حضار سرپا ایستاده بودند ابتدا بحثی در مورد انتصابات دو روز قبل دادگستری به میان آمد و چند نفر از حاضرین این انتصابات را غیر عادلانه شمردند و اظهار داشتند که اعزام معاون دادستان به سمت بازپرسی دادسرای کرمانشاه ظلم و تبعید است.
آقای آرامش گفت مشابه این انتصابات در زمان آقای الموتی صورت می گرفته به عقیده من باید دادگستری را از هرگونه اعمال نفوذ دولتی و سیاسی برکنار نگاهداشت و با تصویب نامه دولتی شورایی در دادگستری تشکیل داد که انتصابات با تصویب شورای صلاحیت دار مزبور صورت گیرد این تنها راه حفظ استقلال قضات و دادگستری است.
مسئله دیگری که به عقیده بنده بسیار ناصحیح بود خبر مربوط به تشکیل شورای رسیدگی به امور دانشگاهها تحت نظر وزیر فرهنگ است این تصمیم عملاً استقلال دانشگاهها را از بین می برد و آنها را تحت نظر و نفوذ دولت ها قرار می دهد که هر وقت نخست وزیر یا وزیر فرهنگ بخواهد رئیس دانشگاه و یا استادی را تعویض کنند یا دانشگاهی را تعطیل نمایند عملی است بسیار غلط و ناصحیح و نابخردانه اصولاً دولت های غربی و استعمارگران با وجود دانشگاه که باعث پیشرفت فرهنگ مملکت است مخالفند و وجود دانشگاه تهران که در زمان اعلیحضرت فقید با همت آن پادشاه بزرگ بوجود آمد مانند خاری است بر چشمان آنان و آنها نه تنها با فرهنگ بلکه با هرگونه پیشرفت در مملکت ما مخالفند بطوری که ملاحظه فرمودید دانشکده پلی تکنیک را از بین بردند تا افزارمند بوجود نیاید و زمینه برای صنعتی آن کشور فراهم نشود.
یکی از حضار گفت همان طور که جنابعالی در مجلس شورایملی با شجاعت از روی نقشه های خائنانه غربی پرده برداشتید و همچنین در کتابچه مصاحبه چهارم اشاره فرموده اید مادامی که ایران از قید اسارت سیاسی و اقتصادی خلاص نشده امکان هیچ گونه پیشرفتی نخواهد داشت (گویند مثل اینکه می کوشید آقای آرامش را به بحث در اطراف مسائل سیاسی دیگر بکشاند همان طور هم شد) آقای آرامش مجددا شروع به سخن کرده و گفت همین طور است مادامی که قید اسارت سیاسی و اقتصادی امریکا و دوُل غربی در ایران است امکان هیچگونه پیشرفتی به سوی آسایش و رفاه ملی نیست خود ملت باید بخواهد و اقدام کند که این قید اسارت شکسته شود اخیرا کندی از بن بلارهبر الجزایر دعوت کرده که به امریکا برود چرا دعوت می کنند؟ برای آنکه رهبر ملتی است که با مبارزه علیه استعمار اقتدار سیاسی خود را بدست گرفته است در صورتی که از نخست وزیران سایر ملتها استقبالی نمی کنند شنیدم موقعی که دکتر اقبال به امریکا رفته بود حتی وزیر امورخارجه حاضر نشده در فرودگاه به استقبال مشارالیه بیابد و دکتر اقبال ناچار شده در نقطه دیگری فرود آید و با ترن وارد نیویورک شود.
دکتر اقبال با بنبلا فرق دارد او نماینده ملت نیست بلکه دست نشانده است اگر خوب توجه کنیم امریکا در مقابل همسایه خود کوبا که هر روز او را تهدید می کند مستأصل شده است و خودش چاره ای جز بیرون رفتن از ایران و سایر کشورها را ندارد فقط کسی می خواهد او را بیرون کند.
خبر دیگر که این روزها در جراید منعکس شده موضوع شرکت دادن کارگران در کارخانجات است ظاهرا این کار خیلی فریبنده است ولی در باطن این عمل برای ایجاد اختلاف بین کارگر و کار فرما و تعطیل کارخانجات و از بین بردن تولیدات صنعتی مملکت است در سالهای اخیر کارخانجات صنعتی ایران از قبیل بافندگی ها و غیره رونقی قابل توجه گرفته اگر بدین منوال توسعه یابند احتیاج مملکت به خارج کمتر خواهد شد.
در امریکا فعلاً 5 میلیون نفر کارگر بیکار وجود دارد اگر روزبروز احتیاجات به مواد صنعتی سایر کشورها از قبیل ایران کاسته شود تعداد بیکاران امریکا زیاد خواهد شد بنابراین به نظر آنها باید کارخانجات ما دستخوش تعطیل و کارگران ایرانی و سایر کشورها بیکار شوند تا صادرات صنعتی براین کشورها افزایش یابد و از بیکاری و بحران اقتصادی امریکا کاسته شود پیشنهاد شریک کردن کارگران در سهم کارخانه پس از عمل اصلاحات ظاهرا ارضی که باعث پایین آمدن سطح تولید است در کشاورزی بین زارع و مالک اختلاف انداخته و سطح تولید کشاورزی پایین می آید تا از آمریکا گندم وارد شود.
دولت می تواند به جای اینکارها برای رفاه حال کارگران قانون حداقل دستمزد را به موقع اجرا گذاشته و به تناسب هزینه زندگی در هر شهرستانی حداقل دستمزد را بالا ببرد البته در این صورت هم کارگران راضی خواهد شد و هم کارفرمایان حاضر می شوند اضافه دستمزد را بپردازند.
شنیدم آقای بهنیا وزیر دارایی قبل از مسافرت به امریکا قرارداد وارد نمودن چندین هزار تن گندم از امریکا به ایران را امضاء نموده و قدغن کرده بودند که هیچ روزنامه این خبر را ننویسند (یکی از حضار گفتند دیروز روزنامه کیهان خلاصه این خبر را نوشته بود) بلی تا دیروز این خبر مکتوم نگهداشته بودند که مورد اعتراض مردم واقع نشوند در مورد کارگران سالیانه حتی در حدود 120 میلیون تومان بابت بیمه آنان به سازمان بیمه کارگران پرداخت می شود ولی هیچ استفاده ای کارگران ایران از این سازمان نمی کنند با این پول و امثال آن می توانند زندگی کارگران را بهتر بکنند برای آن که با پیشنهاد سهیم کردن کارگران در کارخانجات بین آنها و کارفرمایان نفاق افکنند عمال غرب که 90% امریکایی هستند دائما می کوشند که بندهایی را که سابقا ملت ما بسته اند محکم تر کنند.
لیندن جانسون و سایر سیاستمداران غربی برای انجام همین منظورها به ایران مسافرت می کنند شب و روز اینها در راه فراهم آوردن مشکلات جدید و خرابکاری می باشند.
در دولت آقای شریف امامی تنها هدف ما ایجاد روابط حسنه با شوروی ها نبود ما نقشه های وسیع بزرگی داشتیم از آن جمله عقد قراردادهای تهاتری با شوروی و کشورهای بلوک شرق.
شوروی به ریال ما و مابروبل شوروی ها احتیاجی نداشتیم شوروی ها و سایر کشورهای تحت نفوذ شوروی از ما کالاهای مورد نیاز خود را می بردند و ما نیز در مقابل کالاهای مورد نیاز خود را وارد می کردیم به این ترتیب سطح زندگی مردم بالا می رفت و کار برای عموم بوجود می آید و بحران اقتصادی برطرف می شد علاوه بر آن ما می خواستیم قرارداد سنتو که انگلستان یکی از طرفداران و حامیان پروپاقرص آن بود فسخ شود باید ببینیم غیر از نفت که امریکاییها به آن احتیاج دارند ما دیگر چه صادراتی داریم کدام یک از صادرات ما را می برند که ما از آن استفاده کنیم.
امریکا تاکنون در شئون مختلف زندگی ما مداخله کرده و می کنند هنوز در سازمان برنامه همان افراد سابق در رأس کارها هستند (از قبیل آقای اصفیا) و همان کارها را دنبال می کنند.
من در حالی که وزیر بودم و اصولاً وزیر باید در تریبون مجلس شورای ملی از غربیها و کارهای ایشان دفاع کند از روی اسرار آنها پرده برداشتم اکنون نیز می گویم.
برنامه دوم 9000 ملیون تومان نفله کرد و برنامه سوم /14000 میلیون تومان از پول مملکت را تلف و نفله می کند حتی نقشه های مساجد ما را نیز امریکاییها طرح می کردند (آقای آرامش مجله تهران مصور را باز کرده) و گفت ببینید به طوری که در این مجله نوشته شده همه ساله پانصد هزار دلار مرابحه وام های تحمیل شده خارجی را می پردازیم.
در این موقع یکی از حضار بنام قوی دل که برای اولین مرتبه در جلسات آقای آرامش حاضر شده بود صحبت کرده و گفت علاوه برآنچه آقای آرامش در مورد شرکت کارگران در سهام کارخانجات فرمودند یک نکته باریک دیگری هم هست و آن اینکه در این موقع که وضع زندگی همه را به ستوه آورده و خطر انقلاب در پیش است این عمل به منزله دریچه اطمینان دیگ بخاری است که باز می کنند تا کمی از فشار داخلی دیگ بکاهد و دیگ از خطر ترکیدن برهد کارگران در انقلاب ها پیشرو سایر دستجات هستند و دنبال آنها دهقانان و به دنبال آنها روشنفکران ولی ما دیدیم که روشنفکران اغلب متاع خود را در معرض معامله و فروش می گذراند (اظهارات شدید آقای قوی دل که برخلاف میل آقای آرامش ادا می شد کمی باعث عصبانیت آقای آرامش گردید و عده ای از حضار به آقای قوی دل با اشاره تذکر دادند).
آقای قوی دل ادامه داد اجتماع ما در اینجا تحت تأثیر عامل جز صداقت و طرز فکر صحیح آقای آرامش نیست ولی فعلاً بیش از یکصد اجتماع در نقاط مختلف تهران وجود دارد که همه اصلاحات را می خواهند این دستجات

توضیحات سند:

1ـ به علت ناقص بودن سند، بخشی از ان بدست نیامد.

منبع:

کتاب جعفر شریف امامی به روایت اسناد ساواک صفحه 67

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.