تاریخ سند: 14 خرداد 1342
موضوع : درباره آیتالله قمی
متن سند:
تاریخ:14 /3 /1342
موضوع : درباره آیتالله قمی
از ساعت 8:50 الی 10:25 بعدازظهر آیتالله قمی در منزل خودشان منبر رفته و طی سخنرانی مذهبی مطالب زیر بیان گردید.
1. شرح مفصلی از بهشت و بهشتیان و مزایای بیحد و حساب داده شده.
2. ای مردم شما خیال میکنید همه ما را به بهشت میبرند نه بابا حساب دارد بهشت از آنِ کسانی است که درراه دین صدمه دیده یا خود را در راه دین فدا نمایند.
3. مردم در شب گذشته به شما اعلامخطر کرده و گفتم که حکومت فعلی دشمن دین و قرآن شماست. باید برعلیه دولت وقت قیام کرد و آنهم قیام با قلم و زبان.
4. ای مردم نفرت و انزجار نسبت به دستگاه حاکمه بنویسید و پشتیبانی خود را از علماء اعلام دارید.
5. مردم اعلامیههای علما را پخشکنید و بخوانید تا همه بفهمند و اعلامیه بنویسید که ما مخالف این مواد بوده و موافقت خودمان را با فتوای علماء اسلام اعلام میداریم.
6. ما که احتیاج به رفراندوم نداریم ما احتیاج به ریختن رأی در صندوقها نداریم. اگر دولت 15روز به ما اجازه دهد و قول هم بدهد که با ما کاری نداشته باشد آن وقت من اعلام میکنم مردم فلان روز در فلان میدان میخواهم با شما صحبت کنم. آنوقت خواهید دید رأی یعنی چه، رفراندوم یعنی چه، هنوز که خبری نشده وقتی من به منبر میروم و شما با چشمهای خودتان مشاهده میکنید که هزاران هزار نفر از مردم مسلمان داخل منزل و کوچهها و داخل خیابان و حیاطهای همسایهها، پشتبامها و خلاصه تا جایی که صدای من میرسد و حتی روی در و دیوار مردم نشستهاند.1 شماها خیال میکنید میتوانید با دین طرف شوید.
7. ای مردم و ای اهالی شهرستانها که برای زیارت و عزاداری [امام] حسین (ع) آمدهاید مطالب ما را به گوش همه برسانید و اعلامیههای ما را همهجا پخش نمایید و از کتک خوردن و حبس شدن نترسید، بگذارید شما را به حبس برند.
8. عاقبت یزید و کارش چطور و عاقبت دختر علی یعنی زینب (س)2 چه نحوه بود؟ خوب است شما با چشمهای خودتان میبینید. موقعی که من به شام رفته بودم خواستم قبر یزید را ببینم. با هزاران زحمت آخرالامر قبرش را در زیر کوره آتشین یک کارخانهای پیدا نمودیم که از بالا هم آتش و از زیر هم آتش بود، ولی قبر زینب3 در آن شهر غربت4 با یک دنیا جاه و جلال عظمت و بزرگواری خاصی دارد. بگذارید دستگاه حاکمه هم مثل یزید و یارانش باشند و شما را که در این عاشورای حسین به حبس میبرند مثل مریدان و شهدای حسین علیهالسلام باشید.
9. وضع تجار و کسبه روزبهروز خرابتر میشود. شماها خوب است از همدیگر اطلاع دارید.
10. میخواهند اصلاحات کنند که وضع مردم را بدین روز انداختهاند و ناموس مردم را به بازی گرفتهاند و املاک مردم را به غیر میدهند، پولهای این مملکت را به بانکهای خارجی میبرند و دین اسلام را از بین میبرند.
11. قربان دهانت ای قضات دادگستری که با لایحه ملغی بودن اسلام مخالفت کردید و دهان آنها را شکستهاید، چرا بین زن و مرد فرقی نباشد ـ چرا باید اسلام ملغی بشود ـ چرا باید طلاب علوم دینی مردم را به سربازی ببرند.
12. من که با اصلاحات کاری ندارم چرا تهمت به روحانیون میزنید، چرا میگویید روحانیون اخلالگری میکنند؟ آخر بابا اصلاحات که کار او نیست. شخص فاسق نمیتواند اصلاحات کند. اصلاحات کار خدا و قرآن است.
13. ای مردم حقیقت را به همه بگویید و اعلامیه بدهید ولی نظم و آرامش را از دست ندهید، کسی را نکشید و اگر کسی آدمکشی کند از دسته ما نیست. زیاد احساساتی نشوید من به شما امر نکردم که مسلحانه قیام کنید، اگر لازم شد به همه شما خبر خواهم داد. باید اول خودم کشته شوم امیدوارم این آرزو که چندین سال است در دل دارم انجام شود و درراه دین شهید بشوم.
14. ای افسران رشید و مسلمان ارتش، ای مأمورین دولت و ای پاسبانان شما اگر دستوری خلاف دین میدهند عمل نکنید و کشته شوید، به حبس بروید اما نکشید بیایید با ما باشید.
15. ما با دولت دعوائی نداریم اگر آنها برگردند و با ما باشند باز ما با هم رفیق هستیم برادر مسلمان هستیم.
16. کلیه مطالبم را نتوانستم به علت کمی وقت در این سه شب بگویم، دو سه روز دیگر روزها هم هست. تشریف بیاورید استفاده کنید. ضمناً مطالب دو سه شب گذشته بهاختصار در این منبر گفته شد. و التهاب و هیجان آقای قمی در این منبر زیاد بود که وقتی میگفت ای مردم جوانان شما را در شب عاشورای حسین[(ع)] دستگاه حاکمه به جرم اینکه اعلامیه علما را خواندهاند به حبس میبرند و میمیرند از شدت گریه مجلس زلزله میشد.
توضیحات سند:
1. اصل: نشتهاند
2. اصل: فاطمه
3. اصل: فاطمه
4. اصل: قربت
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 201