تاریخ سند: 26 مرداد 1357
گزارش
متن سند:
محترما باستحضار میرساند در اجرای اوامر صادره ساعت 1300 روز 26 /5 /37
به مسجد همت شمیران مراجعه و چگونگی سخنرانی بعد از نماز جماعت بشرح
زیر بعرض میرسد : ساعت 1400 روضه خوانی شروع و معممی بنام حافظی منبر
رفت نامبرده از همان ابتدا به تحریک جمعیت و انتقاد از دولت و حکومت پرداخت
بدین معنا اولین جمله اش این بود که از جمعیت خواهش کرد تا میتوانید جلوتر
بیائید و فشرده تر بنشینید تا خواهران و برادران دینی شما که در خارج از مسجد و
داخل کوچه پیش آفتاب سوزان و روی خاک نشسته اند بداخل مسجد راه یابند
زیرا هر چند فشرده تر بنشینید و ناراحت باشید از سلولهای انفرادی زندان که
خواهران و برادران شجاع و رشید و مجاهد شما که هم اکنون در آنها بسر میبرند
بدتر و ناراحت تر نیست سپس سخنرانی خود را پیرامون آزادی و فضای باز
سیاسی که اخیرا توسط مقامات عالیه مملکتی و مسئولین دستگاه ها عنوان شده
ادامه داد و در طول مدت سخنرانی خود با آوردن مثالهای بی اساس و دلائل
بی منطق و پوچ بکرات از دولت و اقدامات آن در جریانات اخیر کشور و بویژه از
رژیم انتقاد و با صراحت لهجه از مردم دعوت میکرد در مقابل این حکومت ستمگر
و رژیم پوسیده و پوشالی و دست نشانده مقاومت کنند و با گفتار تمسخرآمیز
نسبت به منصور اهانت و بطورکلی اداره وضع مملکت را به حکومت ابوبکر و
عثمان و غیره تشبیه و نتیجه میگرفت که این وضع نباید دوام داشته باشد و باید
نسبت به تعویض آن تا سرحد جان کوشید و اضافه نمود وضع کشاورزی ما هیچ،
وضع برق اسفناک تر از آن، وضع اقتصادی بدتر از همه و کسانیکه مصدر مشاغل
بالا هستند فقط بفکر پر کردن جیب خود و حیف و میل کردن بیت المال در راه
عیش و نوش و مشروب خوری هستند و در جهت عکس سقف بیمارستان
روی سر بیمارانی که در بستر بیماری هستند خراب میشود در عوض درآمد نفت
معلوم نیست بکجا میرود لذا این ها حق این ملت است که از بین میرود و در راه
نامشروع خرج میشود و یا زمام داران برای مستحکم کردن موقعیت خود و استثمار
کردن ملت بکار میبرند و با سرنیزه بجان مردم افتاده اند نامبرده در خاتمه سخنرانی
خود برای زندانیان و همچنین خمینی دعا کرد جالب اینکه وقتی اسم حضرت محمد
پیامبر اسلام و یا اسم حضرت علی علیه السلام برده میشد فقط یکبار صلوات
میفرستادند در حالیکه وقتی اسم خمینی برده میشد سه بار پشت سر هم با صدای بلند
صلوات میفرستادند در پایان حدود 150 برگ اعلامیه استنسیل شده از انجمن
اسلامی دانشجویان خارج از کشور روی جامهری مسجد گذارده بودند که مردم آنها را
برمیداشتند و بحالت عادی مانند روزنامه آنها را مطالعه میکردند و علاوه بر این پنج
برگ اعلامیه استنسیل شده که بر روی یکی از آنها عکس خمینی در حالیکه تصویر
یک دست با مسلسل بدست بالا سرعکس قرار داشت چاپ شده بود روی جعبه
اعلانات مسجد نصب گردیده و مردم در فرصت های مناسب آنها را مطالعه میکردند از
طرفی در خارج مسجد داخل کوچه دو نفر جوان تعدادی کتب دینی روی زمین گذارده
و میفروختند و اکثر آنها از دکتر علی شریعتی، علی اصغر حاج سیدجوادی و مهدی
بازرگان بود و چند دختر چادری نیز مشغول خرید کتاب بودند همچنین یک برگ
اعلامیه استنسیل شده تحت عنوان «نگاهی کوتاه به اعتصاب اصناف اصفهان» روی
دیوار نصب و عده ای مشغول مطالعه آن بودند.
مجلس روضه خوانی در ساعت 1500
خاتمه یافت و جمعا حدود 500 نفر در آن شرکت کرده بودند و تظاهراتی نیز صورت
نگرفت ضمنا باستحضار میرساند بعد از ظهر همان روز مجلس روضه خوانی تعطیل
فقط حدود 20 [نفر ]مشغول تفسیر قرآن بودند.
ضمنا ضبط صوت و اعلامیه های
مذکور در ساعت 2300 روز 26 /5 /37 به آقای مرآتی کارمند نگهبانی تحویل
گردید.
با تقدیم احترام ـ نادری جم
توضیحات سند:
* امروز (26 /5 /57)
محمدرضا پهلوی با
نمایندگان رسانه های داخلی
گفت وگو کرد.
وی ابتدا از 28
مرداد به عنوان روزی که مردم
ایران قیام کردند تا او از خارج
از کشور بازگردد و سلطنت را
ادامه دهد یاد کرد و گفت:
«من، میهن پرستان و ارتش
اجازه نمی دهیم ایران،
ایرانستان شود.
» (کیهان
هوایی، ش 291، صص 1، 2،
10 و 11) شاه درباره
اعتراضات عمیق مردم که
گفته می شود این حوادث را
جمعی خرابکار و گروه
مارکسیستهای اسلامی به راه
انداخته اند گفت: «حتمی
است.
مارکسیست های
اسلامی که برو و برگرد ندارد.
تمام نوشتجات و سبک ها و
تمام خبرهایی که منتشر
می شود یک قدر بخوانید.
لازم نیست لابه لای خطوط
بگردید.
خیلی روشن است.
»
(همان) شاه در مورد سیاست
تک حزبی و سیاست درهای
باز، با عقب نشینی از گفته های
پیشین خود اظهار داشت: «از
آن حالت خارج شده است...
حال می بینیم که با آن سیاست
به اصطلاح درهای باز و
آزادیهای حداکثر و
صددرصد دیگر آن انتظار را
نداریم که صددرصد مملکت
بیاید توی این حزب...
»
(همان)
سفارت امریکا در تهران در
گزارشی که امروز
(26 /5 /57) به وزارت
خارجه کشور متبوعش
فرستاد تحلیلی نیز از گسترش
فضای باز سیاسی در ایران
ارائه داد و نوشت که شاه در
برقراری چنین فضایی صادق
است اما پرسشهایی در
ذهن او وجود دارد که چه
می خواهد و چگونه باید به
هدف خود برسد.
استمپل
نویسنده این گزارش
می نویسد که «او هرگز در قبل
متمایل نبوده است که بازی
دمکراسی را انجام دهد.
اما
چرا حالا؟ ما معتقدیم که
جواب در اعتقاد واقعی
خودش است که پسرش به
طور موفقیت آمیز نمی تواند
جانشین او شود مگر این که
انتقال سیاسی ایران به
نهادهای دمکراتیک تر قبل از
به سلطنت رسیدن ولیعهد
انجام شود...
او در مورد
احتیاج به آگاه کردن زمینه ای
برای پسرش با سفیر کبیر، من
و بیشتر خارجیانی که با آنها
ملاقات می کند، صحبت کرده
است...
(او) رفته رفته به این
نتیجه رسیده که باید برای
طبقه متوسط در حال گسترش
در جریان تحول سیاسی فضا
ایجاد شود، ولی این بدین
مفهوم نیست که او آماده شده
است که کشور را به آسانی به
کسانی تحویل دهد که آنها را
غیر میهن پرست، مخالف
گسترش دانش و کسانی که
بدون آشتی پذیری با سلطنت
دشمنی دارند، می داند...
او
عمیقا معتقد است که تاریخ
ایران احتیاج به یک پادشاهی
برای «رهبری کردن جامعه»
دارد.
(اسناد لانه جاسوسی،
ج 12، صص 14 و 15)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 09 صفحه 214