صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 5 دی 1357


متن سند:

پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر یکی از وزیران سابق دادگستری در دفتر کار خودش در یکی از روزها به مناسبتی گفت اعلیحضرت همایونی چاکر را خوب می شناسند و مقالات چاکر در جراید مختلف پایتخت به نظر مبارکشان رسیده است و با اینکه جانثار توفیق شرفیابی از نزدیک را نداشته ام اظهار این آقای وزیر هم افتخارآمیز و هم تعجب آور بود : جانثار بیش از چهل وهفت سال است که با مطبوعات همکاری داشتم و دارم و در طول این مدت و در همه نوشته هایم سلسله پهلوی را بنیانگذار یک ایران نو معرفی کرده ام و در چند سال اخیر مطالب چاکر در روزنامه اطلاعات منتشر می گردید : در چند سال پیش در یکی از مقالات خود در روزنامه (کوشش) نوشتم (که یکی از روزها که مرحوم آیت الله شیخ محمدتقی نجفی مرجع تقلید شیعیان و سیاستمدار بزرگ روحانی در مسجد شاه اصفهان با حضور هزاران طلبه مشغول تدریس بود مردم طلبه ای را در محضر او حاضر کردند و گفتند این شخص دست به سرقت زده و آبروی طلاب را برده است، شیخ زرنگ و هوشیار بدون فکر و تأمل گفت این طلبه نیست بلکه یک سارق حرفه ای است که به لباس طلاب علوم دینی ملبس شده است و حالا من صریح می گویم که این آقای خمینی یک روحانی نیست بلکه یک ماجراجویی است که در لباس روحانیت رفته).
البته انتشار این مقاله موجب شد که از اصفهان و از نقاط مختلف به چاکر تلفن های تهدیدآمیز کردند و قصد کشتن مرا نمودند اما چاکر از هیچیک از این تهدیدها نهراسیدم به عقیده خود باقی ماندم.
آقای خمینی از جان مردم این مملکت چه می خواهد و چه می گوید این مرد حاضر است تمام افراد این کشور با سابقه تاریخی دوهزاروپانصد سال شاهنشاهی از بین برود که او نظرات خصوصی خود را اعمال نماید و مملکت و مردم این مملکت را در دامان کمونیسم بیندازد بدون اینکه توجه کند اگر خدا نخواسته چنین روز سیاهی پیش بیاید اولین قربانی خود او خواهد بود.
اعلیحضرت همایونی که در قلب فرد فرد ملت ایران جای شایسته ای دارند بدانند مردم همه چیز را خوب می فهمند و از نیات پلید این روحانی به خوبی آگاهند و اگر ابراز نمی کنند به این خاطر است که در دانشگاهها ـ در دبیرستانها و در دبستان ها و در بازار و بین همه طبقات اخلالگران و چریک های مسلح که به این کشور سرازیر شده اند مردم را تهدید به قتل می کنند که در این باره آقای نخست وزیر در مجالس قانونگذاری به آن اشاره کردند.
چاکر نخواستم این عریضه وسیله آقای معینیان خواهرزاده خودم که از لحاظ شاه دوستی و از نظر لیاقت و کفایت و از جهت درستی و صداقت موجب افتخار مملکت است به پیشگاه مبارک تقدیم شود به این جهت از آقای وزیر دربار شاهنشاهی خواهش کردم که آن را به نظر شاهنشاه برسانند بلکه توفیق شرفیابی حاصل کنم و مطالب دیگری است بعرض اعلیحضرت همایونی برسانم.
غلام جان نثار ـ باقر مجلسی

منبع:

کتاب نصرت‌الله معینیان به روایت اسناد ساواک صفحه 296


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.