صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اظهارات مصطفی صادقی و عبدالحسین کازرونی در مورد فوت سعیدی و دستگیری عده ای از وعاظ قم و طالقانی

تاریخ سند: 1 تیر 1349


موضوع : اظهارات مصطفی صادقی و عبدالحسین کازرونی در مورد فوت سعیدی و دستگیری عده ای از وعاظ قم و طالقانی


متن سند:

شماره : 9257 /20 ه 2 مصطفی صادقی و عبدالحسین کازرونی ضمن مذاکراتی اظهار داشتند که سیدمحمود طالقانی درباره فوت سعیدی پیش نماز مسجد غیاثی و برگزاری مجالس ترحیم برای او گفته است که صبح جمعه گذشته ناشناسی به او در منزل تلفن می زند که سعیدی را در زندان کشته اند و در قم دفن کرده اند هر چه اسم طرف را می پرسد عنوان نمی کند و فقط می گوید بنده یکی از ارادتمندان هستم طالقانی بعد تلفن به منزل سعیدی می زند و پسر بزرگ سعیدی گوشی را برمی دارد و طالقانی احوال پدرش را می پرسد و پسر سعیدی می گوید حضرت آقا پدرم را کشتند1 و الساعه چند تن از آقایان علما در منزل نشسته اند طالقانی هم می گوید آمدم آنجا سپس به دکتر عباس شیبانی تلفن می زند و به چند نفر دیگر و خود یکسر به منزل سعیدی می رود و پس از چندی تصمیم به برگزاری مجلس ختم در مسجد چهار راه عارف که خود سعیدی پیش نماز آنجا بوده می گیرند ولی بعدا مشاهده می نمایند در مسجد را بسته اند و چندین مامور اعم از انتظامی و غیره اطراف مسجد حضور دارند و طالقانی و سایر علما می آیند در مسجد در را باز می نمایند و مجلس ختم را برگزار می کند و مردم هم یک دفعه به مسجد می روند پس از پایان تلاوت قرآن ابتدا دکتر عباس شیبانی شروع به سخنرانی می نماید و شدیدا به عاملین این جنایت و آدم کشی حمله و فریاد می زند این چه وضع ناهنجاری است که در ایران وجود دارد مردم را روز روشن دستگیر می کند و سپس زیر شکنجه جلادان از پای درمی آورند آن گاه اشاره به مقام سعیدی می نماید و چون حاضر به خاتمه سخنرانی نمی شد لاجرم دست او را طالقانی می گیرد و از ادامه سخنرانی ایشان خودداری می نماید در موقع ختم جلسه طالقانی به دکتر شیبانی حالی می کند که صلاح به ماندنش در مسجد نیست و بلادرنگ به تنهایی مسجد را ترک می نماید و به اصطلاح فرار می نماید و در موقع خروج عموم از مسجد در میان خیابان افسر موتورسواری به اتفاق چند تن از مامورین جلو طالقانی را می گیرند و به او می گویند حضرت آقا باید با ما تشریف بیاورند طالقانی هم به افسر و مامورین پرخاش می نماید و آنها نیز جا می خورند و راه خود را می گیرند و می روند و به طالقانی می گویند نبایستی درب مسجد باز می شد طالقانی می گوید چرا پس گذاشتند باز شود افسر و مامورین در جواب می گویند از ترس شما جرات جلوگیری نداشتیم.
سپس طالقانی نقل قول از پسر سعیدی جریان کشتن و دفن او را در قم این طور شرح می دهد که 2 نفر مامور ساعت نه بعدازظهر روز پنج شنبه به منزل سعیدی می آید و می گویند شناسنامه آقا را بدهید و یک نفر هم با ما بیاید چون آقا مریض هستند وقتی پسر سعیدی و یکنفر دیگر می روند مقابل پزشک قانونی و می پرسند در آن جا مسئولین می گویند آقا را به بیمارستان نیکویی قم می بریم تا بستری شود شب به قم می رسند ولی به جای بیمارستان در گورستان قم او را پیاده و می گویند پدرت سکته کرده و مرده اگر حرفی بزنی و دادوفریادی کنی تو را نیز می کشیم.
و پس از دفن او را تنها می گذارند و ایشان شبانه به تهران برمی گردند و جریان را می گوید و خبر فوت سعیدی به سرعت در بازار و سایر مکانها پخش و اقدام به برگزاری مجالس تحریم در نقاط مختلف شهر می نمایند که طبق اظهار نظر چند تن از بازاریان این مجالس ختم ادامه خواهد داشت ضمنا در مسجد خیابان غیاثی روز جمعه به غیر از شیبانی.
آل احمد نیز سخنرانی داشته است و به طوری که صادقی و کازرونی عنوان نمودند فوت سعیدی را علیه شریعتمداری1 بکار می برند و علیه او اقداماتی صورت خواهد گرفت چون ایشان با تماسی که در روز پنج شنبه با هیراد در قم گرفته از کشتن سعیدی اطلاع داشته است و چرا نسبت به جنایتی که دستگاه نسبت به نماینده تام الاختیار خمینی در ایران روا داشته اعتراض نکرده است و در بازار و مساجد نیز اظهارنظر می شود که مجالس ترحیم تا شب چهلم وی برگزار خواهد شد در ضمن حسینی که در پاساژ مرکزی باشد اظهار داشته مروارید را دستگیر و هر چه کتاب داشته جمع آوری و با خود برده اند در قم آقای منتظری و کلانتر را نیز به جرم سخنرانی و برگزاری مجالس ترحیم برای سعیدی در سر قبر و در مسجد دستگیر و به دنبال آن حدود 40 نفر از طرفداران خمینی را در قم دستگیر کرده اند و این دستگیریها ادامه دارد در قم چنان حملات شدیدی نسبت به کشتن سعیدی شده است که تمام قم به لرزه درآمده است و در تهران تمام بازاریان سخت ناراحت هستند ضمنا دستگیری طالقانی در عصر جمعه که در حدود ساعت 10 شب از مسجد خارج و قصد حرکت به منزل را داشته است چنین صورت گرفته که به طالقانی اطلاع می دهند از صبح جمعه 2 نفر مامور که همیشه در مسجد می آیند حدود منزل تا عصری نشسته اند و مرتب سیگار می کشند و روزنامه می خوانند و اینک به بیرون از مسجد آمده و نشسته اند آقا هم چون می داند که آمده اند سراغ او عمدا تا ساعت 10 شب در مسجد توقف می کند و وقتی از در خیابان هدایت خارج می شود توسط افسر پلیس و چند تن از مامورین اطلاعات شهربانی و به او می گویند حضرت آقا بیاید با ما تشریف بیاورند آقا هم می گویند خودم ماشین دارم در این موقع با ماشین آقا و همراهی چند مامور او را به اطلاعات شهربانی می برند و غذای او را تلفنی از منزلش می آورند چون از خوردن غذای آنجا خودداری می نماید و پسر و دخترش در شهربانی با وی ملاقات و مدتی نزد آقا می نشینند و سپس به منزل می روند آن گاه 2 افسر جوان می آیند از آقا بازجویی کنند و طالقانی می گویند از شما بزرگتر و فهمیده تر دستگاه برای بازجویی کردن من ندارد که شما 2 نفر جوان را فرستادند مدتی آقا آنها را مسخره می نماید سپس در مورد علت دستگیری خود سؤال می کند می گوید چرا در ختم سعیدی شرکت داشته اید و اسم آن کسی که سخنرانی کرده باید به ما بگوئید طالقانی می گوید وقتی می گویم شما جوان هستید باور کنید من چطور حاضرم اسم او را بگویم شب را در آنجا بازداشت بوده و تا عصر شنبه در بازداشتگاه بسر برده و آن گاه ایشان را آزاد می نمایند لذا روز شنبه وقتی به مسجد می آیند طالقانی نبوده و سیدابراهیم موسوی ضمن برگزاری نماز برای خلاصی آقا از حاضرین می خواهند تا دعا نمایند در صورتی که طالقانی مرخص و در منزل بوده است و از آنجا عده ای که اطلاع پیدا می کنند که طالقانی آزاد شده به منزل ایشان می روند و آقا جریان را تعریف می نماید.
نظریه عملیات : با توجه به اینکه در این زمینه قبلاً گزارشات خبری دیگری ایفاد شده و موضوع بازداشت و ترخیص سیدمحمود طالقانی هم اعلام گردیده در تاریخ 1 /4 /49 دکتر عباس شیبانی نیز دستگیر شده است ضمنا افراد مذکور دارای سابقه می باشند.
رونوشت برابر اصل است اصل در شماره 123017 می باشد.

توضیحات سند:

1ـ مقصود، شهادت آیت الله سیدمحمدرضا شهیدی خراسانی است.
(نهضت امام خمینی، ج دوم، سیدحمید روحانی و (شهید سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، تهران، 1376) 1ـ سیّد کاظم شریعتمداری، در سال 1283 ه .
ش.
، در تبریز متولّد شد.
تحصیلاتش را در تبریز، مشهد و قم ادامه داد.
در سال 1327، به دلیل استقبال از محمّدرضا پهلوی، محبوبیت خود را از دست داد و از آن زمان، رابطه خود را به طور پنهان با رژیم حفظ نمود.
بعد از پیروزی انقلاب، به دلیل مشارکت در کودتای آمریکائی نوژه، از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از مرجعیت خلع شد و در گوشه انزوا فوت کرد.
محمّدرضا پهلوی، آنگاه که از سوی روحانیون مبارز و مقاوم تحت فشار قرار می گرفت و اعصاب و روانش خرد می شد، چاره ای جز توسل به آقای سیّد کاظم شریعتمداری نداشت.
امیر اسداللّه علم، وزیر دربار شاه، در اجرای فرمان شاهانه، با واسطه ای مطمئن و مورد وثوق، با شریعتمداری تماس می گرفت و از او چاره جوئی می کرد.
گاهی نیز، آنچه تحلیل گران دربار تصمیم می گرفتند، به آقای شریعتمداری ابلاغ می شد و او موظف به اجرای آن می گردید.
موارد زیادی از این گونه امور دیده شده است که توسط نزدیکان آگاه و وابستگان رژیم، از جمله ارتشبد حسین فردوست، رئیس دفتر ویژه شاه، احمد علی انصاری (پسرخاله فرح) و ...
در خاطراتشان ثبت و ضبط شده است و علاقه مندان می توانند به آثار و نوشته های آن افراد، مراجعه کنند.
درباره شهید سعیدی، رژیم، به این نتیجه رسید که می تواند با همکاری آقای شریعتمداری، از گسترش موج اعتراض آمیز مردم جلوگیری کند.
آقای شریعتمداری،خواسته یا ناخواسته، وارد میدان شد و به فردی به نام مشایخی، مأموریت داد تا با تطمیع خانواده شهید سعیدی، آنان را به سکوت وادار کند و یا بدتر آنکه آنها را به «دروغگوئی» بکشاند.
لابُد آقای شریعتمداری و اطرافیانش، اطلاع نداشتند که سعیدی، به چیزی که در همه عمر خود نمی اندیشید، پول و پول پرستی بود و زندگی محقرانه ای داشت.
خانواده اش هم، به ادامه چنین وضعی عادت داشتند و هیچگاه هزار تومان پول، نمی توانست آنها را از راهی که برگزیده بودند، منحرف سازد.
آقای شریعتمداری، با فرستادن هزار تومان پول، می خواست ضمن احوالپرسی و دلجوئی از فرزندان آن شهید، به آنان توصیه کند که هرگز نگویند سعیدی در زندان به شهادت رسیده است که ممکن است برای آنان، ناراحتی ایجاد شود! خانواده سعیدی، با پرخاش به فرستاده شریعتمداری، او را از خانه شان راندند و پول ارسالی را نپذیرفتند و دسیسه ساواک را، خنثی کردند.
نهضت امام خمینی، ج 1 و 2، سیدحمید روحانی، مرکز بررسی اسناد انقلاب اسلامی.

منبع:

کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 24



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.