تاریخ سند: 1 تیر 1340
گزارش
متن سند:
با تقدیم برش روزنامه کیهان مورخه چهارشنبه 31 خرداد ماه 1340 درخصوص محاکمه
دکتر مظفر بقائی مطالب زیر را به عرض می رساند:
مطالب پیوست، مربوط به افشای یکی از نامه های ساواک است که به صورت اطلاعیه و
ظاهرا منضم به نامه ای از طرف سازمان، به دادرسی ارتش فرستاده شده است، افشای نامه و
اطلاعیه مذکور مسائل مختلفی را مطرح می کند که ناچار باید به تجزیه و تحلیل آنها پرداخت.
1 ـ تأثیر افشای نامه سازمان اطلاعات و امنیت کشور.
2 ـ چرا باید این نامه به دست متهم افتد و مسوول افشای نامه خیلی محرمانه سازمان کیست؟
3 ـ اصولاً فلسفه محاکمه دکتر بقائی به این صورت و با چنین ادعانامه و انتشار مطالب به این
صورت چیست و آیا منظور، محاکمه دکتر بقائی است یا محاکمه دادرسی ارتش، یعنی
اساسی ترین رکن ارتش ما که وثیقه و نگهبان امنیت و استقلال میهن ماست.
1 ـ تأثیر افشای نامه سازمان اطلاعات و امنیت کشور
الف ـ مردم چه می گویند و چه فکر می کنند: اطلاعیه مورد بحث، صحبت از کتابی می کند که
دکتر بقائی قصد تهیه و انتشار آن را دارد.
در این کتاب رجال و مسوولین امور مملکت و کسانی که
متهم به خیانت و غصب اموال عمومی هستند، با اسناد و مدارک، به جامعه معرفی شده و پرده از
روی خیانتهای بی حساب و سوء استفاده های کلانی برداشته می شود و درنامه ای که منضم به
اطلاعیه فوق به دادرسی ارتش فرستاده شده از دادستانی ارتش درخواست شده است
«خواهشمند است دستور فرمائید سرانجام کار وی را اعلام دارند» بنابراین مردم قضاوت خواهند
کرد که سازمان اطلاعات و امنیت کشور فردی را که قصد رسوا کردن خائنان و بدکاران را دارد
تحویل محکمه داده، برای او پرونده سازی می کند.
بدیهی است قضاوت و تشخیص مردم کوچه و
بازار به این صورت خیلی طبیعی و عادی است.
ب ـ تأثیر افشای نامه فوق از لحاظ شخص دکتر بقائی در اجتماع و در دادگاه:
نامه فوق دکتر بقائی یعنی عنصر ناراحت و ماجراجوئی را که پنجه هایش به خون بی گناهان
آلوده است و در قتل و کشتار مسوولین گذشته دست دارد عنصری شریف و مبارزی جانباز
معرفی خواهد کرد.
بدیهی است استدلال قوی و مؤثر نامبرده با افشای نامه مذکور در دادگاه،
دادرسان را مقابل مشکل بزرگی قرار خواهد داد زیرا با دلائل گویائی که ابراز می دارد قراین
محکومیت برای او بسیار کم است و اگر محکومیت و مجازاتی برایش در نظر نگرفته اند بنابراین
محاکمه، او به این صورت چه مفهومی داشته و غرض از این همه سروصدا و تبلیغات به نفع او چه
بوده است؟
ج ـ تأثیر افشای نامه سازمان از نظر سازمان اطلاعات و امنیت کشور و کارمندان آن:
دکتر بقائی استدلال می کند که سازمان امنیت او را به جرم تهیه مقدمات کتابی علیه غاصبین
حقوق عمومی به دادگاه تحویل داده است.
دلیلی که با سند و مدرک ابراز شده و جای شک و
ابهام برای کسی باقی نمی گذارد، حال باید دید آیا واقعا چنین است؟ آیا سازمان امنیت، برای
این بوجود آمده تا سپر بلای خائنان و بدکاران باشد؟ اینجا باید توضیح داد که نه، هرگز و هرگز
چنین نبوده و نیست.
سازمان اطلاعات و امنیت کشور برای حفظ رژیم مشروط سلطنتی کشور
ایران و برای حفظ استقلال و آزادی مرز و بوم کهنسال ایران بوجود آمده است.
کارمندان و
کارکنان این دستگاه، از کوچکترین و ساده ترین عضو آن تا ریاست برجسته و دانشمند آن در
مقابل سوگندی که خورده اند و میثاقی که امضا کرده اند با خدای خود و وجدان خود پیمان
بسته اند که فقط و فقط، هم و کوشش خود را مصروف آن کنند که به آن ایمان دارند، اگر قرار باشد
که سازمان امنیت سپر بلای خیانتکاران قرار گیرد باید گفت بنابراین، این دستگاه دشمن
امنیت و سلامت مملکت است زیرا بزرگترین عامل نابودی رژیم ها و حکومت ها، فاسدان
وغاصبان حقوق عمومی هستند حال باید دید که نامه مورد بحث به چه صورت تهیه شده و
منظور از ارسال آن به دادرسی ارتش چه بوده و این تبلیغی را که در دادگاه علیه سازمان
نموده اند و خواسته اند بدنامی و شکستی برای چنین دستگاه خدمتگزاری بوجود آوردند چه
بوده است.
کارمندان خدمتگزار این دستگاه که با مسوولیت سنگین و کشنده، بار هر نوع
محرومیت و ناکامی را برخود تحمل می کنند و از تمام مزایای اجتماعی مرحوم مانده با حقوق
اندک و کار بسیار، بزرگترین خدمت را به شاه و وطن پذیرفته اند نمی توانند تحمل کنند که در
یک دادگاه رسمی و قانونی، دستگاه آنان را یک اداره پرونده ساز معرفی کند که حامی ناپاکان و
خاطیان است.
2 ـ چرا باید این نامه به دست متهم افتد و مسوول افشای نامه خیلی محرمانه سازمان
کیست؟ آیا این مهر «خیلی محرمانه» که بر بالا و پائین صفحه زده اند به منظور زیبائی و قشنگی
نامه زده شده و یا وجود این مهر، مفهوم دیگری دارد؟ تصور نمی رود که نامه سازمان از طریق
سازمان و یا خدای نکرده بوسیله افراد داخلی به دست متهم و یاران او افتاده باشد بنابراین باید
افشای این راز را توسط مسوولین دادرسی ارتش دانست، در این مورد دو فرض هست یا این که
نامه را عمدا به دست متهم داده اند و یا تطمیع شده و راز مذکور را آشکار ساخته اند، اگر فرض
اول را قبول کنیم باید علت آن را در رقابتها و کینه توزیهائی جستجو کرد که متاسفانه در بین
دستگاههای امنیتی مملکت وجود دارد و این خود داستان تأثر انگیزی است که جای بحث آن
در اینجا نیست.
در صورت پذیرفتن فرض دوم نیز باید اقرار کرد که مسوولین دادرسی ارتش،
حفاظت و امانت را آنطور که باید و شاید، رعایت نکرده اند در هر حال و به هر صورتی که این نامه
به دست متهم افتاده باشد باید مسوولین و کسانی که در افشای این نامه دست داشته اند تحت
تعقیب قرار گرفته و به شدت مجازات شوند.
3 ـ اصولاً فلسفه محاکمه دکتر بقائی به این صورت چه بوده است؟ با یک ادعانامه
بسیارسست و بی پایه، فردی را که سالها در امور سیاست و قضا پختگی و تجربه دارد به پای میز
محاکمه کشیده اند در این محاکمه همه عوامل به نفع متهم مشغول فعالیت و تلاش هستند.
ادعانامه، بی اندازه سست و بی اساس است، بیانات دادستان عاری از استدلال و منطق است و
خلاصه وضع دادگاه بطور کلی به نفع متهم در گردش است.
در محاکمه دکتر بقائی شاید دو
منظور را تعقیب می کرده اند:
الف ـ منظور، محاکمه و محکومیت نامبرده بوده است، در این صورت چه مانعی داشت
همانطور که او را گرفتند، ادعانامه درست کردند، بازپرسی و تحقیق نمودند در یک دادگاه سری
محاکمه می کردند و محکومیتی را که مورد نظر بود برای او تعیین می نمودند و این عنصر ناراحت
را چند صباحی آرام در گوشه ای رها می کردند.
آیا اعلام سری نمودن دادگاه از نظر افکار عمومی
اثرش بدتر و ناگوارتر از این ادعانامه بود؟ هرگز، زیرا انتشار بیانات دکتر بقائی در جراید به این
صورت و با این شکل در شرایط کنونی تأثیر عجیبی در اجتماع و افکار باقی می گذارد.
در این
محاکمه هیچ دلیل و برهانی از طرف محاکمه کنندگان ابراز نشد تا بتوان بوسیله آن افکار
عمومی را آماده برای پذیرفتن حکم محکومیت دکتر بقائی کرد و بالعکس تمام دلائل و قرائن به
نفع دکتر بقائی اقامه شد، حال در چنین شرایطی هرگاه حکم محکومیت او را صادر کنند باید
اقرار کرد که اینجا دکتر بقائی را محاکمه نکردند بلکه اداره دادرسی ارتش را که اساسی ترین رکن
ارتش عزیز و گرامی ماست به محاکمه کشیدند و در میان افکار عمومی محکوم نمودند بنابراین
اگر منظور محکومیت دکتربقائی بوده، یک دادگاه سری بهتر می توانست وظیفه خود را انجام
دهد.
ب ـ منظور از این محاکمه ایجاد سروصدا در اطراف دکتر بقائی و بزرگ نمودن او بوده است،
در صورتی که منظور چنین بوده است باید اقرار کرد که نقش خود را به خوبی بازی کرده اند و
وظیفه خود را به بهترین صورت انجام داده اند.
ولی نباید به دستگاه و ارگانهائی که خدمتگزاری و
صداقت و فداکاری خود را نسبت به رژیم و مملکت ثابت نموده اند(مانند سازمان اطلاعات و
امنیت کشور) خدشه وارد سازند و این اداره اساسی مملکت را، در افکار عمومی خلاف آنچه
هست معرفی نمایند.
خدمتگزاران و کارکنان سازمان اطلاعات و امنیت کشور هرگز راضی
نخواهند شد که در مقابل خدمتگزاران به مملکت و حفظ امنیت داخلی و خارجی کشور در یک
دادگاه رسمی به عنوان سپر بلای افراد ناپاک و نادرست معرفی شده و درست خلاف آنچه
هستند معرفی گردند.
چه آن که کارمندانی که اجبارا در خارج به عنوان عضو سازمان شناخته
شده اند، نمی توانند چشم کینه توز و بدبین افراد اجتماع را به سوی خود متوجه ببینند و اگر در
مقابل خدمتگزاری خود، از اجتماع پاداشی نمی گیرند لااقل منفور و ناکام نیز نباشند.
تیمسار ماهوتیان آیا از این نامه اطلاعی دارید تحقیق نموده متن کامل را به من ارائه دهید
اداره کل سوم 8 /4 /40
منبع:
کتاب
مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 330