آقاى سرگرد بهداد بازپرس محترم نظامى
آقاى سرگرد بهداد بازپرس محترم نظامى
متن سند:
سند شماره (41)آقاى سرگرد بهداد بازپرس محترم نظامى
پس از سلام مدت ده روز است که مجروح و مضروب در بیمارستان زندانى هستیم وقتى مأمورین شهربانى سارى پس از ضرب و جرح و شکستگى به حالت اغماء جسد ما را به تهران فرستادند براى زن و فرزند و تمام اهالى شهر یقین شده که ما را کشتند و جسدمان را براى دفن به تهران فرستادند و شاید هم مجلس ختم براى ما تدارک دیدند به هر حال در این نامه نمى‌توان علت این امر را توضیح داد ولى صحبت از این است که وعده آزادى و اجراى قانون از طرف دولت گوش ملت را کر کرده است و ظاهرا معنى این آزادى فشردن گلوى حق‌طلبان و میهن‌پرستان و مسلمانان است. در این ده روز نه خانواده ما اطلاع دارند که زنده هستیم یا مرده‌ایم نه کسى از ما تحقیقاتى به عمل آورد. نه وضع غذا و پوشش ما معین است نه حق تماس مستقیم یا غیرمستقیم با خانواده خود داریم و نه هیچ فرض کنید ما بى‌دین، کمونیست، ضد مملکت، ضد امنیت و محرک هستیم اما از نظر انسانیت نه از نظر قانون ملاقاتى با ما به عمل بیاورید تا خواسته‌هاى قانونى خود را بگوییم.
شیخ عبدالحمید عبدالاحد
محمد فروزانى