تاریخ سند: 4 آذر 1347
موضوع: مجلس روضهخوانی در مسجد جامع
متن سند:
به: 20ه 3 شماره: 925 /20 و
از: 20 و
از ساعت 1300 روز 3 /9 /47 مجلس روضهخوانی با شرکت عدهای در حدود 250 نفر در شبستان گرمخانه مسجد جامع تشکیل گردید.
در این مجلس سید عبدالرسول حجازی واعظ به منبر رفت و ضمن سخنان خود گفت متأسفانه در این عصر و زمان ملت مسلمان به دین و قرآن اعتنایی ندارند.
در این مملکت مردم به سختی زندگی میکنند جنایت و فساد در هر گوشه و کنار به چشم میخورد سر و صدای تلویزیون و رادیو1 در این ماه مبارک از اکثر خانهها به گوش میرسد.
با این ترتیب انتظاری جز قهر طبیعت و نابودی نباید داشته باشیم.
من چند سال قبل در آبادان به منبر میرفتم یک روز چند نفر مرا گرفتند و به یک ساختمان و محوطه بسیار بزرگی بردند که تعداد زیادی اطفال و بزرگسال در آنجا بودند سئوال کردم اینجا مدرسه و یا دانشگاه است در جواب گفتند خیر اینجا زندان میباشد و ما تو را به اینجا آوردهایم تا ادب شوی.
کاری نداریم که نتوانستند بیادبی مرا ثابت کنند ولی واقعاً جای تأسف است که چرا باید در این کشور اسلامی این همه فساد و جنایت باشد که در اثر آن زندانها جای خالی نداشته باشد.
این مجلس در ساعت 1400 پایان یافت.
نگهبان
آقای صالحی
اطلاعیه جهت شهربانی کل کشور تهیه شود.
7 /9
توضیحات سند:
1.
تلویزیون و سینما: در مورد رسانههای پیش از انقلاب و نقش آن در تضعیف فرهنگ ملی و دینی سخن بسیار است چنان که بسیاری از مشکلات کنونی فرهنگی، ملی و دینی ناشی از رسانههای جمعی پیش از انقلاب به ویژه تلویزیون و سینما میباشد که در این جا هرکدام به طور مختصر مورد بحث قرار میگیرد:
الف ـ تلویزیون:
هر چند حدود دو دهه از تأسیس تلویزیون در ایران گذشته بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید ولی تلویزیون توانست در این مدت جای خود را در جامعه باز کند.
در فضایی که حکومت از هر نظر وابسته و مجری استعمار خارجی بود و مستشاران خارجی نیز در صحنههای فرهنگی و اقتصادی حضور فعال داشتند طبیعی بود که رسانههای گروهی به ویژه تلویزیون، نقش مهمی در ترویج اشاعه فرهنگ بیگانه و تضعیف فرهنگ ملی و دینی ایفا نماید.
در جامعه بسته آن روز ظهور یکباره تلویزیون انفجار عظیمی در جامعه سنتی ایجاد نمود و نظام سنتی جامعه و خانواده و تعلیم و تربیت را به شدت تحتتأثیر خود قرار داد.
برنامههای تلویزیونی پیش از انقلاب دو هدف عمده را تعقیب میکردند.
1ـ برخی از برنامههای تلویزیونی پیش از انقلاب به نحو اغراقآمیزی صحنههای عصیانگری، کشتار، ضرب و شتم، بیبندوباری و رقصهای محلی و غربی را نمایش میدادند و زمینههای فکری جوانان را آماده پذیرش هرگونه فساد میکردند.
2ـ ترویج اشاعه ارزشهای غیر ملی و دینی و گاهی اوقات هنجارهای ضد دینی که موجب میگردید فرهنگ و ارزشهای ملی و دینی اهمیت خود را نزد جوانان از دست بدهد و علاقه به فرهنگهای بیگانه را بین آنها ترویج دهد.
با گسترش ارزشهای فرهنگی بیگانه که در جامعه سنتی و بسته ایران آن روز، عناصر نو و متجدد تلقی میشد افراد به ویژه جوانان به آسانی آنها را میپذیرفتند و عناصر فرهنگ دینی و ملی به دلیل عدم حمایت مقاومت خود را به شدت از دست میداد و در فرهنگ بیگانه هضم میگردید.
چنان که گسترش پخش برنامههای تلویزیونی غربی اوج تهاجم فرهنگی را میرساند به طوری که در سال 56 از 10463 ساعت برنامه 3886 ساعت را برنامههای تولید تشکیل میداد و مابقی وارداتی بود.
ب ـ سینما:
وضعیت سینمای قبل از انقلاب به مراتب بدتر از تلویزیون بود.
سینما به عنوان یک وسیله سرگرمی و تفریحی از بازار گرمی برخوردار بود و سالانه صدها فیلم مبتذل خارجی به بازار ایران وارد میشد و در ازای فساد جامعه میلیونها دلار از سرمایه ملی کشور خارج میگردید.
فیلمهای خارجی که به وسیله شرکتهای صهیونیستی منتشر میگردید محور اصلی تلاش خود را ارائه آخرین مدها و الگوهای مبتذل رقاصان و متولیان آلودگی غرب قرار داده بودند.
فیلمسازان داخلی نیز دقیقاً در همان مسیر حرکت میکردند در بیشتر فیلمها عریان پیکری، میگساری، قمار، چاقوکشی، سرقت و تجاوز محور اساسی بود.
از سوی دیگر این فیلمها به نوعی جلوی خودباوری ملی را میگرفت.
اختصاص ساعتها برنامه تلویزیونی به چگونگی فرود سفینه در ماه توسط فضانوردان خارجی این القائات را نیز در پیداشت که قافلهسالار فرهنگ و تمدن، غربیان هستند و جهت رسیدن به ترقی باید آنها را الگوی زندگی خویش قرار داد و از آنها تقلید نمود.
با بررسی موارد فوق در مییابیم جامعه ایران آن دوران در واقع دچار آفات و آسیبهایی شده بود که فرهنگ اصیل اسلامی را هدف تهاجم خود قرار داده بود و نیروهایی کارآمد و متخصص را میطلبید تا جلوی این بحران عظیم را بگیرند و زمینه را برای احیای تفکر دینی و بازیابی هویت انسانی فرد فرد جامعه فراهم نمایند.
هر چند که عدهای از دانشمندان و خبرگآنجامعه آن روز ایران برای از بین بردن این چالش قیام نمودند.
(رک: آسیبشناسی فرهنگی، اعظم رحمتآبادی به نقل از سایت باشگاه اندیشه، مورخ 28 /4 /1385)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 91