تاریخ سند: 7 بهمن 1337
تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
متن سند:
شماره : 194556
به طوری که استحضار دارند پس از بازگشت ملامصطفی بارزانی1 و اتباع او
به عراق کشور مزبور مرکز فعالیت کمونیستها شده و روی همین اصل اغلب سران
فراری حزب توده منجمله ایران و همچنین افسران فراری منتسب به حزب مزبور
نیز به عراق وارد شده اند اینک آخرین اطلاعات واصله از وابسته نظامی ایران در
عراق در مورد وجود عناصر
مزبور در بغداد که از شرف
عرض همایونی گذشته است
و مقرر فرمودند به ساواک
هم اعلام شود جهت اطلاع و
هرگونه اقدام و پی جوئی
دنباله فعالیت آنان بشرح زیر
اعلام می گردد.
1ـ دکتر کیانوری عضو کمیته
مرکزی حزب توده به
احتمال خیلی قوی در بغداد
می باشد و در این مورد
وابسته نظامی بازهم مشغول
تجسس است.
2ـ دکتر رادمنش را شخصا
وابسته نظامی دیده اند.
3ـ رحیم نامور
4ـ رضا روستا طبق اطلاع موثق که از چند جهت تایید شده در بغداد و بصره دیده
شده.
5ـ احسان طبری طبق قرائت و به احتمال خیلی قوی در بغداد است و تفسیرهای
فارسی رادیو بغداد را او تهیه می کند.
6ـ بزرگ علوی به بغداد آمده و برگشته است.
7ـ از افسران فراری سرگرد پولاد ژوستوان حمید زرگری دیده شده اند و سرگرد
هوایی اکتشافی به احتمال قوی در بغداد است سرگرد مظفری1 محتملاً و با قید
احتیاط ممکن است در بغداد باشد.
8ـ قرائت و مدارک بالا نشان می دهد که عده ای از سران اعضاء مؤثر و افسران
فراری حزب منحله توده ایران به عراق رفت و آمد دارند و این رفت و آمدها
موید فعالیت و ارتباط سران و افسران فراری حزب مزبور با باقیمانده حزب توده
در ایران و کویت می باشد که می شود به این مدارک جهت فعالیت و چگونگی
ارتباط آنان را تشخیص داد دستور فرمایید با عطف توجه به مراتب بالا چنانچه
اطلاعات تکمیل تری در این مورد در آن سازمان موجود است جهت استفاده و
بهره برداری به این اداره ارسال دارند.
رئیس اداره دوم سرلشگر کیا
رونوشت برابر اصل
اصل در پرونده حزب کمونیست است.
120 ـ ح حزب است
رحیم نامور ضمیمه سابقه ارائه شود 14 /12 /27
توضیحات سند:
1ـ ملامصطفی بارزانی فرزند
شیخ محمد (رهبر مذهبی و
نظامی بارزانی ها) در سال
1903 م در بارزان متولد شد.
از اوان جوانی وارد صحنه
سیاسی و مبارزاتی شد.
ابتدا در
کنار برادرش، شیخ احمد که
رهبر مذهبی کردهای بارزان بود
به عنوان افسر نظامی در قیام
وی همکاری داشت.
سپس
ملامصطفی که مقدر بود به مدت
سی سال بر صحنه سیاست
کردستان چیره شود آموزش
نظامی خود را نزد برادرش، شیخ
احمد، در کوههای بارزان به
پایان می برد، در سپتامبر 1943
ملامصطفی بارزانی با آمدن
سعید بیرخی که از یاغیان ترکیه
است تقویت می شود و پاسگاه
مرزی بین بارزان و ترکیه را
مورد حمله قرار می دهد و
نیروهای عراقی جهت باز
پس گیری کاری از پیش
نمی برند.
پس از مرگ سعید
بیرخی ملامصطفی تماس هایی
را با انگلیس ها برقرار می کند
وسعی می کند پای آنان را به
میان بکشد و با حمایت آنها
امتیازاتی از دولت عراق
می گیرد و طی آن جنبش
بارزانی از یک شورش
مسلحانه ساده گذشته و از نظر
سیاسی جاذبه و کششی پیدا
می کند.
بارزانی در این سالها
مطیع و فرمانبر سیاست های
انگلیس در منطقه است، چنانچه
در نامه وی که در روز سال نو
برای سفیر بریتانیا می فرستد و
در آن به وی اطمینان می دهد که
"هر امر داشته باشید من چون
کودکی که از پدر رئوفش
اطاعت کند از آن اطاعت خواهم
کرد.
بارزانی در 23 فوریه
1944 به همراه شماری از
رؤسای عشایر از جمله فتاح
آغا رئیس قبیله هرکی در بغداد
نسبت به دولت اظهار اطاعت
کرد و به مدت چندین روز
پذیرایی شاهانه از آنها به عمل
آمد.
بارزانی طی اقامت خود در
بغداد ملاقاتی با سفیر بریتانیا
داشت.
در این ملاقات سفیر
بریتانیا به او علیه هرگونه اقدام
نسنجیده در آینده هشدار داد و
سعی کرد به او بباوراند که دولت
رویه اش را عوض خواهد کرد و
وضعیت شمال را بهبود خواهد
بخشید.
در ژوئن 1946 حمزه
عبداللّه با پیشنهادهای بارزانی
در زمینه سازماندهی حزب
جدید به عراق می آید، بارزانی
به ریاست حزب دمکرات
کردستان برگزیده می شود، و
شیخ لطیف، پسر شیخ محمود، و
زیار محمد به سمت نواب رئیس
انتخاب می شوند.
بارزانی پس
از تسلط بر حزب دمکرات،
اعضا جناح طرفدار کمونیست ها
را از حزب بیرون می کند و
جهت گیری حزب را به سمت
راست سوق می دهد، و حزب
دمکرات تحت ریاست بارزانی
با اسرائیل و امریکا نیز همکاری
می کند.
در سند 19 دسامبر
1970 سازمان "سیا" بدست
آمده در لانه جاسوسی امریکا
در تهران چنین آمده است.
«به
خاطر درگیری بلند مدت
اسرائیل در مسئله کردستان و
حمایت از بارزانی، ما علاقمند
به ارزیابی آقای عذری (سفیر
اسرائیل در دربار شاهنشاهی)
از اوضاع کنونی و نظر وی در
مورد این که چه مدت این وقایع
به طول خواهد انجامید، هستیم»
در خلال این سالها ملامصطفی
روابط نزدیکی با امریکا،
انگلیس و اسرائیل و دولت ایران
داشت و این ارتباط تا سال
1975 یعنی امضای قرارداد
صلح بین ایران و عراق در
الجزایر ادامه داشت.
پس از
امضای قرارداد مزبور در دولت
ایران و عراق به سرکوب و اخراج
کردهای خود در کشور یکدیگر
پرداخته و روابط حسنه قبلی را
ترک کردند.
در عراق حزب
دمکرات کردستان و عناصر مهم
آن مورد حمله قرار گرفتند و
تقریبا این حزب متلاشی و
ملامصطفی به خارج از کشور
رفت و در سال 1979 وفات
یافت.
ـ جنبش ملی کرد، کریس کوچرا،
ترجمه ابراهیم یونسی صفحات،
385، 145، 171، 172، 173،
175، 177
ـ اسناد لانه جاسوسی، شماره
31، دانشجویان مسلمان پیرو
خط امام ص 20 و 51
1ـ سرگرد مهندس لطفعلی
مظفری از اعضای سازمان
نظامی حزب توده بود.
وی دوره
مهندسی و تخریب را در فرانسه
گذرانده و در پروژه نارنجک
سازی حزب فعالیت داشت.
در
اردیبهشت 1332 هنگام
آزمایش نارنجک های ساخته
شده در جاده کرج ـ چالوس یکی
از آنها در دست وی منفجر شد که
به قطع دست راست و نابینایی از
یک چشم منجر شد.
پس از کشف سازمان نظامی
حزب توده در 1334 به شوروی
گریخت و در مسکو در رشته
فلسفه به تحصیل پرداخت و پایان
نامه تحصیلی خود را با عنوان
بررسی پدیده مائوئیسم برای
دانشکده فلسفه مسکو تنظیم کرد.
او پس از انقلاب اسلامی به
ایران آمد و همراه رهبران حزب
توده در 1362 دستگیر شد.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 506