صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : وضع شرکت بیمه و بانک ایران

تاریخ سند: 7 اردیبهشت 1347


موضوع : وضع شرکت بیمه و بانک ایران


متن سند:

به : عرض می رسد از : 322 چندی پیش مهدی شه ملکی1 مدیرعامل و رئیس بانک بیمه ایران که مدتی با دکتر مهر مدیر شرکت بیمه ایران در نحوه مدیریت بانک اختلاف نظر داشتند بدون علت و با دستور کتبی خلاف قانون دکتر مهر از کار برکنار می شود که پس از برکناری وی چند نفر از کارمندان آشوبگر اطاق مدیرعامل را قفل و سیمهای تلفن را قطع و شروع به شادی و حتی گل و شیرینی پخش و رفتن شه ملکی را به دکتر مهر تبریک می گویند در نتیجه پس از 15 روز شه ملکی مجددا استعفای خود را به هیئت مدیره بیمه تسلیم و از تعقیب عمل خلاف دکتر مهر منصرف و به وزارت دارائی برمی گردد.
طرز مدیریت و فعالیت شه ملکی در زمان تصدیش چنین بوده است : 1ـ بانک بیمه از روز تاسیس تا یک سال پیش که شه ملکی به مدیریت آن انتخاب می شود صرفا بانکی بوده که پول دولت را بدون رعایت مقررات بانکی به سفارش شدگان و یا دوستان و نزدیکان مدیران شرکت بیمه می داده از طرفی چون رئیس شرکت بیمه و بانک یکی بوده هرگونه فعل و انفعالی امکان داشته است.
2ـ در این راه حدود 250000000 ریال که بیش از نصف سرمایه می باشد تلف و بدهکاران هر یک به نوعی از دادن پول امتناع و بانک نیز اصراری در وصول مطالبات نمی نماید.
3ـ دکتر آموزگار وزیر دارائی با توجه به سوابق بانکی و مدیریت شه ملکی نامبرده را به بانک مزبور مامور و به عضویت هیئت مدیره منصوب می نماید.
4ـ وزیر دارائی به شه ملکی دستور می دهد چون عامری2 مدیرعامل بانک از لحاظ اداره کار ضعیف است راسا برای وصول طلبهای بانک بدون توجه به هر عامل خارجی اقدام نماید مشارالیه با جدیت مشغول به کار می شود و عملاً وظایف مدیرعامل را نیز انجام داده و چندین مرتبه مورد تهدید و تهاجم عده ای از جمله سرتیپ اختیار که از بدهکاران بزرگ بانک بوده مورد هتاکی و تهدید به مرگ قرار می گیرد و مراتب را به دستگاههای انتظامی و ساواک نیز منعکس ولی اقدامی به عمل نمی آید.
5ـ سال گذشته عامری به علت ضعف و بی لیاقتی در کار مدیریت بانک را ترک و با حمایت وزیر کشور به استانداری کرمان منصوب و شه ملکی به ریاست هیئت مدیره و مدیریت بانک انتخاب و اساسنامه بانک تصویب و بانک و شرکت بیمه از هم مجزا می شود که نامبرده در بدو تصدی خود از مداخله کارمندان شرکت بیمه در امور بانک که برای لوث کردن اعمال گذشته خود و با استفاده برای دوستان اعمال نفوذ می نمودند جلوگیری و پرونده های بدهکاری را که سالها راکد و یا به علت مجهول المکان بودن بلااقدام گذاشته بودند از جمله پرونده (آقای قراگوزلو) بیرون کشیده و در جریان می گذارد در ظرف هفت ماه در حدود 110000000 ملیون ریال مطالبات بانک وصول یا تقسیط و از باندبازی دسته بندی در داخل بانک که اغلب تحت تأثیر مشتریان قوی این دستجات اعمال بانکی را معوق می گذاشتند واز خارج توسط مقامات ذینفوذ یا مدیران شرکت بیمه تقویت می شدند جلوگیری و در نتیجه این پشتکار که به دستور و حمایت وزیر دارائی و اتکا به بیداری مقامات انتظامی صورت می گرفت بدهکاران ذینفوذ امثال عضدی (که توسط آقایان آقاخان بختیار و حتی وسیله آقای هویدا نخست وزیر حمایت می شدند) قراگوزلو مدیرعامل تربیت بدنی وقت و آجودان کشوری شاهنشاه آریامهر مناف زاده و غیره که در حدود 30 نفر می شده اند همچنین کارمندان عالیرتبه و مدیران شرکت بیمه که دکتر مهر هم در راس آنها قرار می گیرد بر علیه وی متحد می شوند و در نتیجه با جریان افتادن پرونده ها که با بندوبست اعتبارت بی جا داده بودند و عوامل اولیه در هر پست و مقام به تلاش افتاده و برای عزل شه ملکی اقدام که در این میان نیز دو وزیر که در زمان مرحوم منصور یا قبلاً در این بانک تصدی داشته اند نیز دست داشته اند و از طرفی عده ای کارمندان ناصالح بانک در دادن اعتبارات ناصحیح و عدم تعقیب بدهکاران با اخاذی و سوءاستفاده مجرم شناخته می شدند بیش از هر عاملی علیه شه ملکی متحد و دادوفریاد به راه می اندازند با آن که دکتر مهر در ابتدای کار از رویه شه ملکی انتقادی نداشته لکن از هر طرف مورد فشار قرار گرفته و گویا پرونده ای نیز از طرف وزارت دارائی در دیوان کیفر و پرونده دیگری از شرکت بیمه نظیر استفاده از مهندسین مهمانسرای شاه عباس برای ساختن خانه شخصی و گرفتن مبل استیل از تجار مقاطعه کار مهمانسرای مزبور که با ردوبدل نمودن یک چک ظاهرا صورت معامله داشته بدین لحاظ مورد تهدید قرار گرفته و به همکاری دیگران برای عزل وی همدست می شوند و در مورد رسیدگی و بازرسی به کارهای شه ملکی دو عضو هیئت مدیره بانک بیمه یکی به نام سالور که مقرری خلاف وی از بودجه محرمانه توسط شه ملکی قطع و دیگری به نام کاتوزیان که تازه به عضویت هیئت مدیره رسیده و از کارمندان مورد علاقه دکتر مهر بوده و اطلاعات بانکی نداشته و همچنین دو نفر ماجراجو به نام بیات3 و هاشمی که اولی رئیس حسابداری و دیگری معاون حقوقی بوده و سوابق سوئی در دانشسرایعالی داشته اند همدست و شروع به تحریک و شکایت می کنند که پس از رسیدگی وسیله دکتر آموزگار ـ سرهنگ علائی4 و ابراهیمی رئیس اعتبارات بانک مرکزی بطلان آن ثابت و معلوم می شود و بعضی اتهامات آنان تحریک آمیز بوده و شکایت آنها مبین بر آن است : (1) به چه علت شه ملکی ماشین خریده و حق نداشته و پس از رسیدگی معلوم می شود که اتومبیل رئیس بانک هفت سال کار کرده و به کلی فرسوده می باشد و شه ملکی از وزارت دارائی تقاضای یک اتومبیل نسبتا بهتری را نموده چون نداده اند با اجازه و تصویب وزیر دارائی و تصویب معاون اجرایی نخست وزیر یک اتومبیل خود خریده که قانونا بایستی می خریده است.
(2) شه ملکی متهم بوده که پول بانک را برداشته و جهت گذراندن ماه عسل به اروپا رفته است لکن پس از تحقیقات معلوم می شود که رفتن شه ملکی به اروپا و آمریکا با تصویب هیئت مدیره بانک به عنوان ماموریت بوده و همسرش در لندن تحت درمان بوده است.
(3) تقاضا شده بود در مورد بودجه محرمانه رسیدگی و نتیجه امر حاکی است که از هفتاد هزار تومان بودجه محرمانه در یک سال فقط 8 هزار تومان خرج شده آن هم با ارقام خیلی کوچک و مجزا با قبض رسید و همین مساله موجب رنجش عده ای گردیده است.
(4) در مورد برکناری شخصی به نام مقتدر پس از بازرسی اعلام نموده اند بعضی بدهکاران مجهول المکان که مامورین سابق به علت دوستی با آنان از جستجو طفره می رفتند مقتدر تعدادی از آنان را دستگیر و تسلیم مقامات قضایی می نموده لکن در مورد (قراگوزلو) مسامحه نموده و شه ملکی وی را از کار برکنار می نماید.
چون اینگونه شکایات واهی به دکتر آموزگار وزیر دارائی که صاحب سهم شرکت بیمه است به نتیجه نمی رسد دکتر مهر هم در برکناری بدون علت شه ملکی اصرار می نماید دکتر آموزگار مصرا ایستادگی و صراحتا به دکتر مهر می گوید تا زمانی که شه ملکی وظیفه خود را به درستی انجام می دهد دلیل ندارد که برکنار شود ولی دکتر مهر با توسل به آقای نخست وزیر و تهدید به اینکه چنانچه شه ملکی بماند استعفا خواهد داد اجازه می گیرد شه ملکی را برکنار کنند و حال آن که از لحاظ اساسنامه بانکی چنین حقی را نداشته و بایستی این عمل با اعلان قبلی در روزنامه و دسیسه [جلسه] هیئت مدیره و طی صورت جلسه با ذکر علت صورت می گرفت و به همین علت دکتر آموزگار دستور می دهد شه ملکی از نظر من معزول نیست و برود در اطاق خود بنشیند و کارش را انجام دهد دکتر مهر به ایادی آشوبگر و اوباش بانک که از وجود شه ملکی ناراحت بودند دستور می دهد اطاق او را قفل و اگر به بانک مراجعه نماید او را مضروب نمایند لذا با هوچیگری و کمک دکتر کاتوزیان که در بانک صورت می گیرد شه ملکی پست خود را ترک و جریان را به وزیر دارائی گزارش و تصمیم می گیرد که مراتب را به مراجع قضائی اعلام و دکتر مهر را تحت تعقیب قرار دهد لکن چون کشمکش میان شه ملکی و دکتر مهر برحسب عدم رضایت آقای نخست وزیر و در نتیجه ایجاد کدورت بین آقای نخست وزیر و وزیر دارائی می شود اطرافیان و همچنین خود وزیر دارائی توصیه می نمایند که شه ملکی دست از مجادله بردارد و خودش استعفای خود را به تاریخ همان روز عزل غیرقانونی بنویسد و شه ملکی با صلاحدید بعضی از اطرافیان بخصوص خواجه نوری لیدر فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین به اینکار حاضر مشروط بر اینکه احکام قبلی جمع و از وی اعاده حیثیت شود که تاکنون اینکار انجام نشده و فعلاً در وزارت دارائی به علت نبودن پست نامناسب [مناسب ]سرگردان است و آقای نخست وزیر نیز به کسانی که به این عمل اعتراض نموده اند گفته اند : شه ملکی مرد پاکی است ولی بانکی نبوده و حال آنکه بلافاصله پس از برداشتن شه ملکی دکتر کاتوزیان که مدت شش ماه زیر دست شه ملکی کارآموزی کرده است به ریاست بانک انتخاب شده و معلوم نیست منظور از بانکی نبوده این بوده که چرا بعضی را که نباید تعقیب کرد اقدام نموده است آنچه لازم به یادآوری است این است که در عرض این مدت که علیه شه ملکی توطئه شده و اخلالگران که دارای سوابق متعددی در این زمینه بوده و از نظر ساواک شناخته شده که در بانک بلوا و آشوب براه می اندازند و مسلما گزارش وضعیت اینها به ساواک رسیده و کوچکترین اقدامی برای جلوگیری از آن وضع وا اسکات اینگونه عناصر که امروز سرنوشت بانک را بدست گرفته اند بعمل نیامده و در این مورد اغماض و چشم پوشی شده است.
نظریه منبع : شه ملکی ماموری پاک و زحمتکش بوده که در تمام ادوار خدمت دارای سوابق عالی و به ریاست بانکی که در نهایت فساد بوده منصوب و از ساعت 7 الی 9 شب اغلب یک سره کارکرده 11 ملیون تومان پول فنا شده دولت را وصول و از حیف و میل و ول خرجی جلوگیری و یک بانک مرده را مجددا به فعالیت واداشته و پنج شعبه افتتاح و اساسنامه بانک را به تصویب شورای عالی می رساند و حیثیت از دست رفته بانک را برمی گرداند.
ولی چون تحت تأثیر سفارشات و توقعات بیجا و خلاف قانون قرار نمی گیرد و حتی در این راه حاضر به تعقیب و زیربار خلاف قانون دکتر مهر نمی رود به عوض پاداش و تشویق با هوچیگری و دسیسه از کار خود برکنار و بی کار و سرگردان می شود و حتی اجازه دفاع را نیز به وی نمی دهند و به جای او کسی که فقط 6 ماه در امور بانکی زیر دست شه ملکی کار کرده به کار منصوب و تمام حک و اصلاح شه ملکی به صورت اول برمی گردد تا بسیاری از غارتگران مجددا آسوده شوند و هیچ دستگاهی در این راه به وی کمکی نمی کنند حتی وزیر دارائی هم در برابر توقع آقای نخست وزیر این عضو زحمتکش خود را فدا می کند و در برابر این ظلم سکوت می نمایند.
توضیح رهبر عملیات : منبع با دکتر مهدی شه ملکی قرابت سببی دارد.
به کلاسه 62423 بایگانی شود.
فرمند 19 /2 بررسی شد بایگانی شود.

توضیحات سند:

1ـ مهدی شه ملکی فرزند حسین در سال 1301 ه ش در یزد به دنیا آمد.
تحصیلات ابتدائی و سیکل اول دبیرستان را در شهرستان یزد سپری کرد و سپس به تهران آمد و در دبیرستان نظام در کلاس مخصوص عبدالرضا پهلوی ادامه تحصیل داد.
در سال 1323 لیسانس زبان خارجی و در سال 1330 لیسانس حقوق سیاسی و در سال 1348 فوق لیسانس اداری از دانشگاه ملی گرفت.
شه ملکی از سال 1321 با ورود به راه آهن دولتی ایران به کار مشغول شد و در مشاغل ذیل، فعالیت کرد : کارمند دفتری و بازرس ـ معاون دفتر پلیس راه آهن ـ رئیس کارگزینی پلیس راه آهن.
مشارالیه که پس از مدتی به وزارت راه منتقل شده بود، ضمن انجام فعالیت در مشاغل مختلف در آن وزارتخانه، در سال 1339 به وزارت گمرکات و انحصارات منتقل و مدیرکل کارگزینی شد.
او که با هوشنگ نهاوندی رابطه داشت و در سال 1348 از مؤسسه علوم اداری در رشته مالی، فارغ التحصیل شده بود، در همان سال مدیرکل تمرکز حساب ها و امور حسابداری ها (وزارت دارائی) و در سال 1352 رئیس کل دیوان محاسبات آن وزارتخانه شد.
مهدی شه ملکی که در لژهای مختلف فراماسونری، از جمله : لژ مولوی (همراه با امیرعباس هویدا)، لژ کسری، لژ مزدا، لژ اهواز، لژ دانش، باشگاه لاینز و...
و در حزب ایران نوین عضویت داشت و مدیرعاملی بانک سپه و مدیرعاملی وزارت دارائی را نیز تجربه کرده بود، در سال 1357 مشاور وزیر اقتصاد و دارائی شد.
ساواک در یک ارزیابی در سال 57، وی را چنین معرفی می کند : «هنگام خدمت در بانک بیمه ایران و وزارت دارایی، شایعاتی مبنی بر سوءاستفاده های وی وجود داشته است.
یکدنده، خودرأی، عصبانی، به فکر و در پی تأمین منافع شخصی و اهل دسته بندی است.
» مهدی شه ملکی در سال 1360 از وزارت امور اقتصاد و دارائی، پاکسازی شد و در سال 1363 تقاضای خروج از کشور نمود.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 2ـ هوشنگ عامری فرزند سلطان محمد در سال 1298 در تهران متولد شد و پس از سپری نمودن تحصیلات مقدماتی، در سال 1325 از دانشگاه تهران در رشته کشاورزی، مهندسی گرفت و در همان سال به استخدام دولت درآمد.
نامبرده در اداره کل بازرگانی، رئیس دایره آمار و امور گمرک بود.
همچنین در مناصبی دیگر از جمله : معاون دوم اداره پروانه ورود، معاون اداره سهمیه و اعتبارات، معاون اداره صادرات، مامور خدمت در اداره همکاری فنی آمریکا در ایران، معاون مدیر عامل بانک اعتبارات، بازرس قانونی بانک اعتبارات صنعتی، رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل بانک بیمه ایران، استاندار کرمان، مشاور اقتصادی سازمان برنامه و بازرسی سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی دربار و دفتر مخصوص شاهنشاهی ایفای نقش نمود.
هوشنگ عامری در تشکیلات فراماسونری در لژهای کرمان، ژاندارک، ابن سینا و خیام عضویت داشت و استاد درجه 3 لژ خیام بود.
نامبرده در حزب رستاخیز عضویت داشت و نشان تاجگذاری از شاه گرفت.
3ـ باقر بیات فرزند میرزا محمود در سال 1298 ه ش متولد شد.
مشارالیه که از اعضای فرقه ضاله بهائیت معرفی شده، در سال 1347 در حالیکه نماینده مجلس شورای ملی بوده، به علت سوءاستفاده از شرکت واحد اتوبوسرانی تحت پیگرد قرار گرفته و از او سلب مصونیت شده است.
او که عضو حزب ایران نوین بود.
به همین علت دستگیر گردید.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 4ـ شعاع اله علایی فرزند سید محمد ناظم الدوله در سال 1268 در تهران بدنیا آمد.
پس از طی تحصیلات ابتدائی و متوسطه وارد دانشکده افسری شد و دوره عالی ستاد دانشگاه جنگ را طی کرد.
وی مؤسس دادستانی ارتش پیش از سال 1320 بود.
که در سال 1323 با درجه سرلشگری بازنشسته شد.
طبق گزارش ساواک نامبرده یکی از اعضای محفل ملی بهائیان و از رابطین با ایادی در آسیا بوده و مکاتبات متعددی را با این هیئت و مرکز جهانی بهائیت داشته است.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی

منبع:

کتاب امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 392




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.