تاریخ سند: 26 اسفند 1343
نامه سرگشاده جمعی از حجج اسلام و محصلین اصفهانی حوزه علمیه قم1 به آقای هویدا
متن سند:
تاریخ:26 /12 /43
نامه سرگشاده جمعی از حجج اسلام و محصلین اصفهانی حوزه علمیه قم1 به آقای هویدا2
رونوشت دیوان عالی کشور
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای هویدا نخستوزیر دیر زمانی است که هیئت حاکمه ایران در این مملکت مذهبی دست به عملیاتی زده که مخالف قوانین مقدسه اسلام میباشد و روز به روز ملت را نسبت به هیئت حاکمه خشمگینتر و فاصله عمیقی بین ملت و دولت ایجاد نموده است در صورتی که دولت و ملت مسلمان باید با اعتماد کامل و اطمینان نسبت به یکدیگر در رفع نواقص اجتماعی و بالا بردن سطح اقتصادیات و معنویات کشور در سایه تعالیم اسلام بکوشند و دولت به جای حرف و تبلیغات بیاساس عملاً خدمتگذار مردم باشد و هزینه کارهای بیفائده و سازمانهای وسیعی را که جز زجر و شکنجه ملت و ایجاد حس بدبینی و یاس در آنها نتیجه ندارد صرف ضروریات کشور و امور عامالمنفعه ملت نماید.
در این مدت علما اعلام و مراجع و آیات عظام به خصوص مرجع تقلید شیعه حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی مدظله العالی آنچه لازمه خیرخواهی و نصیحت بود تذکر دادند. متأسفانه دولت به جای اینکه رویه خشونتآمیز خود را تغییر دهد حضرت معظم را که یکی از مراجع مسلم تقلید است و مصونیت قانونی دارند به جرم دفاع از حریم قرآن و اسلام و حمایت از استقلال کشور و اعتراض به مصونیت مستشاران نظامی آمریکا3 به خارج از کشور تبعید کرد4 و بسیاری از علما و مبلغین اسلامی و اساتید دانشگاه و دانشجویان و تجار و اصناف مختلفه از متدینین را به جرم پشتیبانی از علما اعلام و دفاع از حریم مقدس قرآن به سیهچالهای زندان انداخت.
جناب آقای هویدا، در دنیای امروز که حتی ملل نیم وحشی بندهای استعمار را پاره میکنند و از هر گوشه دنیا نغمه و ترانههای آزادی به گوش میرسد با زجر و فشار نمیشود مملکت را اداره کرد انتظار میرود دولت جنابعالی به احساسات پاک و گرم مردم توجه کرده و به اصول آزادی و قوانین مسلمه اسلام احترام و با الغاء تصویب نامههای ضد دینی و ارجاع زعیم عالیقدر حضرت آیتالله العظمی آقای خمینی و آزاد کردن سایر زندانیان بیگناه نواقص دولتهای گذشته را جبران نموده و علاقه خود را نسبت به قانون اساسی و احکام مقدسه اسلام و استقلال کشور اظهار دارد.
ابوالفضل النجفی الخونساری – محمدتقی صدیقین - محمدباقر ابطحی - محمدتقی حکیم – حسینعلی منتظری - احمد جنتی - ابراهیم امینی - حسین مظاهری - محمدباقر حسنی – یدالله پورهادی - احمد امامی - الاحقر حسینعلی جلالی - لطف علی فقیهی – محیالدین فاضل هرندی - غلام حسین ایزدی - محمدتقی رنجبر - اسدالله خدابنده - سید محمدباقر موسوی - مصطفی زمانی غلام حسین شیخی - محمد حسن کریمی - شریعت اصفهانی - عبدالخالق عبداللهی – رحمتالله فشارکی - سیدجلال حسینی - ابراهیم غضنفری - اسدالله خادمی - عباس علی ملکی - باقر موسوی - محمود خادمی - غلام حسین رحیمی - محمدرضا رحیمی – محمدعلی نصر اصفهانی - سید حسن اسماعیلیان - حسین علمی - سید حسن دیباجی – حجتالله کیانه - غلام حسین شاهپوری - محمد فرقانی - خیرالله اسماعیلی - اسدالله العرشی - سید منیر امامی - مرتضی باقریان - سید محمد باقر امامی - سید محمود مطلبی - سید ضیاء فقیه ایمانی - رمضان یزدانی - فتح الله امید - نورالله طبائی5 - سید محمدعلی حسینی کجانی - رضا مطلبی - اسدالله روح الله نجفآبادی - عباسعلی دانشمند - حسن حبیباللهی - محمدعلی منتظری6 - یحیی سلطانی اصفهانی - جواد عبدالهی – حجتالله قاسمی - سید محمد فقیهزاده - حسن امامی - محمد حسن باقریان - سیدعلیرضا حسینی - مجتبی قائمی - حسین طباطبائی - سید مصطفی میرخلف – عبدالله باقری - سید حسن میرلوحی - سید باقر هاشمی - اسماعیل جعفرزاده - محمدحسین زرگرزاده -قنبر علی عبداللهی - محمد رحیمی اصفهانی - سید مهدی مؤیدی - سید حسین واعظ - رضا معینی - محمد باقر شفیعی - عبدالحمید هوشیار - سیدهاشم احمدی - سید مرتضی هاشمی - مرتضی موسوی کوشکی - سید عبدالله ابنالرسول - محمدعلی مقدس - محمدتقی رهنما - سید محمد مدنی - علی صفری - علی نوائی - سید محمد تقی امامی - مهدی باستانی – علیرضا احمدی - سید حسین امامی – نعمتالله محمدی - سیدرضا موسوی - سید عبدالرسول حجازی – سید تقی درچه - سید مرتضی موسوی - علی یزدانی - مصطفی یوسفیان - اسماعیل مرادی - غلامرضا رحیمی - قدیر علی یوسفیان - محمدعلی واعظی مرتضی موسوی اصفهانی - سید باقر موسوی - قربانعلی طالب - سید مرتضی احمدی - حسن منتظری - سید فضلالله قطبی – قدرتالله نجفی - رضا احمدی پور - حیدر علی رحیمی - مصطفی صالحی - سید محمد هاشمی مرتضی صالحی - ابوالقاسم ابراهیمی - محمد الموسوی - محمدحسین املائی سید محمد احمدی - محمود الحسینی الاصفهانی - محمدحسین فاتحی حسین طهرانی - سید ابوالفضل احمدی – حیدرعلی الجعفری - محمدعلی نجفی کلباسی - مرتضی باقری.
توضیحات سند:
1- در گزارش خبر این اعلامیه چنین آمده است:
تاریخ: 29 /1 /44
شماره: ۴۴ ـ 305 /10 ﻫ
به: مدیریت کل اداره سوم
از: ساواک اصفهان
روز ۲۳ ماه جاری پاکتهای محتوی نشریههای بعثت و نامههای سرگشاده به امضای محصلین شهرستانی ساکن حوزه علمیه قم خطاب به جناب آقای نخستوزیر به طور پنهانی روی میزهای کار دانشیاران و دبیران دانشکده ادبیات اصفهان گذارده بودند که تماماً جمعآوری گردید و برای شناسائی توزیعکننده اقدام شده است یک پاکت به انضمام محتویات آن جهت استحضار به پیوست ایفاد میگردد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت استان اصفهان. محمود صدقی
ر.ک. ضمیمه شماره ۴
۲- امیر عباس هویدا در سال ۱۲۹۸ ﻫ ش در یک خانواده بهایی به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه خود را در مراکز آموزشی بیروت سپری کرد و پس از عزیمت به لندن راهی بروکسل شد و در رشته علوم سیاسی فارغالتحصیل گشت. وی در سپس به استخدام وزارت امور خارجه در آمد و مناصب متعددی در داخل و خارج از کشور به عهده گرفت: عضو اداره اطلاعات وزارت خارجه، وابسته سیاسی سفارت ایران در پاریس، کارمند اداره حفاظت منافع در آلمان، (در همین زمان به همراه حسنعلی منصور به جرم قاچاق مواد مخدر به وسیله پلیس فرانسه دستگیر شد)، کنسولیار ایران در اشتوتگارت، منشی وزیر خارجه، معاونت اداره سوم سیاسی وزارت خارجه در دولت محمد مصدق، مأموریت در کمیسار مأمور عالی پناهندگان در سازمان ملل، رایزن سفارت ایران در آنکارا و سرپرست سفارت ایران در ترکیه.
هویدا در سال ۱۳۲۷ عضو هیأت مدیره شرکت ملی نفت شد. وی در کابینه حسنعلی منصور عهدهدار وزارت دارایی بود و پس از کشته شدن منصور به نخستوزیری محمدرضا پهلوی رسید و سیزده سال در این منصب دوام آورد. در سال ۱۳۵۶ جای خود را به جمشید آموزگار سپرد و خود، وزارت دربار شاه را عهدهدار شد.
هویدا پس از انقلاب اسلامی در دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه و در ۱۸ فروردین ۱۳۵۸ اعدام گردید.
٣- کاپیتولاسیون: اولین بار حق کاپیتولاسیون در ایران، در معاهده ترکمن چای در سال ۱۲۰۳ ﻫ ش در زمان فتحعلی شاه قاجار به روسیه داده شد که ضایعات فراوانی در طول یک قرن به ایران وارد آورد. حق کاپیتولاسیون در ایران کم کم از انحصار دولت روسیه خارج شد و بسیاری از دولتهای دیگر نیز با استفاده از اصل کاملهالوداد صاحب این حق شدند و قضاوت کنسولی خود را بر ایران تحمیل کردند.
اسپانیا، فرانسه، آمریکا، انگلیس، آلمان، ایتالیا و چیند کشور دیگر از جمله دولت عثمانی بعدها از ایران حق کاپیتولاسیون را به دست آوردند.
کاپیتولاسیون موجب برتری و تقدم اتباع خارجی بر اتباع کشور میشد و باعث میگردید که رجال مملکت را به بیگانگان و قدرت قضایی و سیاسی آنان سوق دهد، و حتی در سایه کاپیتولاسیون، بیگانگان هر چه میخواستند به ایران وارد و یا از ایران خارج میکردند. کاپیتولاسیون اصل حاکمیت و استقلال کشور را متزلزل می ساخت و به قوانین خارجی اعتبار برون مرزی میبخشید و اتباع کشور را از حمایت کامل قضایی محروم میکرد و حق مشروع آنان را به بیگانه میداد و به دلیل همین مضرات جبرانناپذیر، مردم ایران نسبت به کاپیتولاسیون عکسالعملهای شدیدی از خود نشان میدادند.
در سال ۱۲۹۷ ﻫ ش یعنی دو سال قبل از کودتای رضاخان، در دولت صمصامالسلطنه لایحهای به تصویب رسید که به موجب آن، حق کاپیتولاسیون روسها در ایران لغو شد.
پس از لغو قرارداد کاپیتولاسیون بین ایران و روسیه، قرارداد کاپیتولاسیون تعدادی از کشورهای دیگر نیز لغو شد. اما کشورهای غربی همچنان به این امتیاز پایبند بودند و سرانجام مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۶ هش الغاء کاپیتولاسیون را اعلام کرد و به همه دولی که از این حق استفاده میکردند یک سال وقت داد که در قراردادهای خود تجدیدنظر و این امتیاز را لغو کنند؛ لیکن از جانب کشورهای غربی اقدامی صورت نگرفت، بلکه لایحه مصونیت مستشاران و تبعۀ آمریکا در ایران در ۱۳ مهر ماه ۱۳۴۲، در مجلس علیه حاکمیت ملت ایران به تصویب رسید، و در ۲۱ مهر ماه ۱۳۴۳، مجدداً مورد تصویب نمایندگان در مجلس سنا و شورای ملی قرار گرفت.
در پی مخالفت شدید امام خمینی با این قانون در سیزده آبان امام (ره) را از قم دستگیر، و به ترکیه تبعید کردند و حسنعلی منصور نخستوزیر شاه در سخنرانی خود در مجلس سنا اعلام کرد که پس از مذاکرات، دولت آمریکا موافقت کرد، چنانچه دولت ایران تشخیص دهد در هر موردی که ضرورت داشته باشد، فرد مجرم از اتباع آن کشور در ایران محاکمه شود نسبت به آن فرد سلب مصونیت سیاسی به عمل خواهد آمد. این سخنرانی در واقع اعلام یک عقبنشینی دولت از موضع قبلی بود.
حسنعلی منصور که تصویب کاپیتولاسیون و به دنبال آن تبعید امام خمینی را انجام داده بود در نخستین روز بهمن سال ۱۳۴۳، توسط یکی از اعضای هیأت مؤتلفه اسلامی به نام محمد بخارایی کشته شد.
سرانجام با پیروزی انقلاب به پیشنهاد هیأت وزیران و تصویب شورای انقلاب در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸، حق کاپیتولاسیون و امتیازات و ملحقات آن برای همیشه و به طور نهایی لغو شد.
روزها و رویدادها، انتشارات پیام مهدی (عج)، صص ۱۱۱ - ۱۱۳
۴- رژیم شاه که از بالا گرفتن نارضایتی مردم و تحریک افکار عمومی، سخت وحشت کرده بود، دریافت که با بودن رهبر و پیشوای آگاهی چون امام خمینی (سلام الله علیه) در ایران، نه تنها پیاده کردن طرحهای به اصطلاح اصلاحی شاه ممکن نیست بلکه اساس رژیم نیز در معرض زوال قرار دارد، لذا مصمم شد که با دستگیری و تبعید ایشان خود را از مهلکه رها سازد. شب ۱۳ آبان ۱۳۴۳ صدها کماندو و چتر باز مسلح، خانه امام را در قم محاصره کردند، از بام و دیوار وارد منزل شدند و برای دستگیری ایشان به جستجو و ضرب و شتم خادمین منزل پرداختند مأموران پس از یک سلسله اقدامات توهین آمیز، امام را با اتومبیلی که آماده شده بود، به تهران انتقال دادند. اتومبیل حامل امام، فاصله بین قم - تهران را در مدتی کمتر از ۹۰ دقیقه پیمود و به فرودگاه مهرآباد رسید. هنوز آفتاب روز ۱۳ آبان سر از افق بیرون نیاورده بود که رهبر بزرگ نهضت، به جرم دفاع از استقلال وطن و بهروزی هموطنان مسلمان از وطن بیرون برده شد و به ترکیه تبعید گردید. در سپیده دم همان روز، فرزند بزرگ امام، آیتالله شهید حاج سید مصطفی خمینی، دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد.
اطلاعیه سازمان اطلاعات و امنیت کشور از رادیو پخش و در مطبوعات نیز منتشر شد. متن اطلاعیه بدین شرح بود: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی چون رویه آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شده لذا در تاریخ سیزدهم آبان ۱۳۴۳ از ایران تبعید گردید.»
ر.ک: کوثر ج 1 صص ۱۶۷ ـ 166
بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ج ۱، صص ۷۴۴ - ۷۴۰
۵- شهید حجتالاسلام حاج سید نورالله طباطبائینژاد (طبائی) در سال ۱۳۱۹ ﻫ . ش در خانوادهای روحانی در ظفرقند اردستان به دنیا آمد. پدرش حجتالاسلام حاج میرزا علی طباطبائینژاد در علم و عمل و اخلاق در منطقه اردستان مردی نمونه بود. شهید طباطبائی معارف اسلامی را نخست نزد چنین پدری آموخت و پس از تحصیلات ابتدائی برای ادامه تحصیلات رهسپار حوزه علمیه قم شد و دوره مقدمات و سطح را با سرعت فرا گرفت. دوره خارج فقه و اصول را از اساتید بزرگ حوزه فراگرفت و با جمعی از فضلاء و دانشمندان، زیر نظر برخی از اساتید حوزه علمیه قم هشت جلد تفسیر نمونه را منتشر نمودند. شهید طباطبائینژاد در ایام تبلیغ همواره به هدایت و ارشاد مردم در نقاط مختلف کشور میپرداخت. در دوران انقلاب اسلامی بارها مورد حمله و شماتت دشمنان اسلام قرار گرفت.
سرانجام حجتالاسلام طباطبائینژاد در هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ در جریان انفجار حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین جنایتکار به شهادت رسید.
۶- شهید حجتالاسلام محمدعلی منتظری در سال ۱۳۲۳ در نجفآباد متولد شد. دروس دینی را در حوزه علمیه قم خواند و مراحل عالی این علم را نزد آیتالله داماد، پدرش آیتالله حسینعلی منتظری و آیتالله على مشکینی گذراند. فعالیتهای سیاسی او با نهضت امام خمینی شروع شد و اول بار در سال ۱۳۴۲ هنگام پخش اعلامیه دستگیر شد و هفت ماه طعم زندان و شکنجه را چشید. بار دوم سال ۱۳۴۷ دستگیر شد و به ۳ سال زندان محکوم گشت. وی در سال ۱۳۵۰ از ایران خارج شد و با نهضتهای آزادی بخش جهان اسلام ارتباط برقرار کرد و توانست هستههای مبارزاتی را در خارج از کشور علیه رژیم شاه متشکل کند. پس از انقلاب و ورود به ایران نشریه «پیام شهید» را منتشر کرد. وی در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی از طرف مردم نجفآباد به مجلس راه یافت. حجتالاسلام محمد علی منتظری در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید و به دیدار خدا رفت.
منبع:
کتاب
روشنگر دوران / حجتالاسلام حاج سید محمد احمدی به روایت اسناد ساواک صفحه 45