صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

محترماً رونوشت اعلامیه مورخه 23/1/42 به نام خمینی به‌عنوان آقای آیت‌الله حکیم که به‌دست‌آمده جهت استحضار به پیوست تقدیم می‌شود.

تاریخ سند: 3 اردیبهشت 1342


محترماً رونوشت اعلامیه مورخه 23/1/42 به نام خمینی به‌عنوان آقای آیت‌الله حکیم که به‌دست‌آمده جهت استحضار به پیوست تقدیم می‌شود.


متن سند:

شماره: 1102/ﻫ تاریخ:3 /2 /1342
از: شهربانی خراسان
به: جناب آقای استاندار معظم استان خراسان
(محرمانه)

محترماً رونوشت اعلامیه مورخه 23 /1 /42 به نام خمینی به‌عنوان آقای آیت‌الله حکیم که به‌دست‌آمده جهت استحضار به پیوست تقدیم می‌شود.
سرپرست شهربانی‌های خراسان ـ سرهنگ افتخار
گیرندگان: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان با ارسال رونوشت اعلامیه مذکور جهت اطلاع.
بخش 2 ـ 4 /2

(بخوانید و به دیگران بدهید)
متن تلگراف حضرت آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی ادام‌الله ظله العالی علی رئوس1 المسلمین2

نجف ـ حضرت آیت‌الله حکیم دامت برکاته و علت کلمته
تلگراف محترم در تسلیت فاجعه عظمی موجب تشکر گردید. امید است با وحدت کلمه علماء اسلام و مراجع وقت ـ کثرالله امثالهم ـ حفظ استقلال مملکت و قطع دست اجانب را نموده و از حریم اسلام و قرآن کریم دفاع کرده، نگذاریم دست خیانت به احکام مسلمه اسلام دراز شود. ما می‌دانیم با هجرت مراجع و علماء اعلام ـ اعلی الله کلمتهم ـ مرکز بزرگ تشیع در پرتگاه هلاکت افتاده و به دامن کفر و زندقه کشیده خواهد شد و برادران ایمانی عزیز در شکنجه و عذاب الیم واقع خواهند شد. ما می‌دانیم با این هجرت تغییرات و تحولات عظیمی روی خواهد داد که ما از آن بیمناکیم. ما عجالتاً در این آتش‌سوزان به سر برده و با خطرهای جانی صبر نموده، از حقوق اسلام و مسلمین و از حریم قرآن و استقلال مملکت اسلام دفاع می‌کنیم و تا سرحد امکان مراکز روحانیت را حفظ نموده، امر به آرامش و سکوت می‌نماییم، مگر آنکه دستگاه جبار راهی را بخواهد طی کند که ما را ناگزیر به مطالبی کند که به خدای تبارک ‌و تعالی از آن پناه می‌بریم.
این‌جانب دست اخلاص خود را به ‌سوی جمیع مسلمین خصوصاً علماء اعلام و مراجع عظام ـ اطال‌الله بقائهم ـ دراز کرده و از عموم طبقات برای صیانت احکام اسلام و استقلال مملکت اسلامی استمداد می‌کنم و اطمینان دارم با وحدت کلمه مسلمین سیّما علماء اعلام، صفوف اجانب و مخالفین درهم‌شکسته و هیچ‌گاه به فکر تجاوز به ممالک اسلامی نخواهند افتاد. ما تکلیف الهی خود را انشاءالله ادا خواهیم کرد و به احدی‌الحسنیین نائل خواهیم شد: یا قطع دست خائنین از حریم اسلام و قرآن کریم، یا جوار رحمت حق جل‌وعلا. انی لا أری الموت الا سعادۀ و لا الحیوۀ مع الظالمین الا برما.
اینک دستگاه جبار برای اطفاء نور حق به هر وسیله در کوشش است. وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ.3
17 ذی‌القعده 82 ـ 21 /1 /42
روح‌الله الموسوی الخمینی

چون هیئت حاکمه ایران تلگرافات علماء اعلام را به مقصد نمی‌رساند لذا اقدام به طبع می‌شود تا ملل اسلامی از خفقانی که در ایران حکومت می‌کند آگاه باشد.

توضیحات سند:

1. اصل: رؤس
2. این تلگراف امام خمینی (ره) در پاسخ به تلگراف 8 ذی‌القعده 1382ق. آیت‌الله‌العظمی حکیم نوشته شده بود. مرحوم آیت‌الله حکیم پس از فاجعه فیضیه و مشاهده عناد و دشمنی دولت و شاه با روحانیت و مردم مؤمن و انقلابی، تلگرافی به علماء قم نوشته و آنان را به مهاجرت به عتبات عالیات دعوت نمود. دولت که از مشاهده این تلگراف به وحشت افتاده بود، با اعزام تعداد زیادی نیروی نظامی، اقدام به نمایش قدرت در اطراف حرم مطهر حضرت معصومه سلام‌الله علیها و مدارس علمیه قم از جمله مدرسه فیضیه و ایجاد فضای رعب و وحشت کرده و رئیس ساواک، رئیس شهربانی و فرماندار قم را به منزل امام(ره) فرستاد تا به ایشان اولتیماتوم بدهند؛ اما امام (ره) از پذیرفتن آنان خودداری نمود. مأمورین اعزامی سپس به منزل آیت‌الله شریعتمداری رفته و از طرف شاه به ایشان گفتند تلگرافی از آیت‌الله حکیم به شما می‌رسد که شما را دعوت به خروج از کشور می‌نماید. اگر بخواهید بروید، دولت وسایل رفتن شما را فراهم می‌کند ولی اگر بخواهید روی آن تلگراف سروصدایی راه بیندازید، کماندوها و زنان هرجایی را به خانه‌های شما می‌ریزیم، شما را می‌کشیم، نوامیس‌تان را هتک ‌می‌کنیم و خانه‌های‌تان را غارت می‌نماییم؛ سپس گفتند این پیغام همایونی جدی است و صرفاً جنبه تهدید ندارد. ضمناً از ایشان خواستند این پیغام را به امام خمینی (ره) هم برساند.
امام خمینی (ره) در اعلامیه‌ای که به مناسبت چهلم فاجعه فیضیه صادر کردند ـ و در تاریخ 17 /2 /42 در همین مجلد آمده ـ به همین مطلب اشاره فرموده‌اند: «اشکال بزرگ آن است که به هر دستگاهى رجوع مى‌شود مى‌گویند این‌ها که شده است به امر اعلیحضرت است، و چاره‌اى نیست ... دستور ایشان است که اگر در جواب حضرت آیت‌الله حکیم کارى انجام دهید، کماندوها و زن‌های هرجایی را به منازل شماها بریزیم، و شماها را بکشیم و خانه‌هاتان را غارت کنیم؛ دستور اعلیحضرت است که بدون مجوز قانونى طلاب را بگیریم... »
فردای آن روز تلگراف آیت‌الله حکیم به امام خمینی و مقامات روحانی قم رسید. متن این تلگراف چنین بود: «فجایای مؤلمه پی‌درپی و فجایای محزنه به ساحت علماء اعلام و روحانیت قم، قلوب مؤمنین و متدینین را جریحه‌دار و موجب تأثر شدید اینجانب گردیده است. وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ [سوره مبارکه الشعرا، آیه 227]. حضرات علما دسته‌جمعی به عتبات عالیات مهاجرت نمایند تا بتوانم رأی خود را درباره دولت صادر کنم. 8 ذی‌القعده ـ محسن الطباطبایی الحکیم.»
امام خمینی (ره) در نشستی با مقامات روحانی قم، متن تلگراف آیت‌الله حکیم را بررسی و تبادل نظر کردند و به این نتیجه رسیدند که مهاجرت از ایران جز خالی کردن میدان برای رژیم و بی‌رهبر کردن و سرگردان ساختن مردم مبارز تازه به‌پا خاسته، حاصل دیگری نخواهد داشت؛ لذا مهاجرت و ترک ایران را رد نموده و تلگراف بالا را خطاب به آیت‌الله حکیم نوشته و ارسال نمودند. (روحانی، سید حمید، بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی (ره)، نشر شرکت افست، چاپ دوم، 1361، صص 400 ـ 398)
3. قرآن کریم، سوره مبارکه صف، آیه 8.


منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 72


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.