تاریخ سند: 12 تیر 1356
صورتجلسه شورای هماهنگی شهرستان بجنورد
متن سند:
صورتجلسه شورای هماهنگی شهرستان بجنورد [در مورخه 12 /4 /2536]
1 . سرهنگ ستاد رضا عشایر . سرپرست تیپ 1 و رئیس شورا
2 . اسماعیل مهرآموز . رئیس سازمان اطلاعات و امنیت بجنورد
3 . سرهنگ 2 حسین امیری . رئیس شهربانی شهرستان بجنورد
4 . سرهنگ 2 محمدتقی خوارزمی . فرمانده هنگ منطقه ژاندارمری بجنورد
شورای هماهنگی در ساعت 1100 روز یکشنبه 12 /4 /2536 تشکیل، در ابتدا رئیس شورا رسمیت جلسه را اعلام و اظهار داشتند خوشبختانه در 15 روز گذشته مسائلی در منطقه وجود نداشت، به منظور پیشبینی در مسائل احتمالی آینده، ابتدا ریاست ساواک در صورتی که اطلاعاتی دارند بیان بفرمایند تا مورد بررسی قرار گیرد.
رئیس ساواک.
اخیراً دکتر مظفر بقایی کرمانی1 از سوی حزب به اصطلاح زحمتکشان ملت ایران،2 کاغذهایی پخش کرده و نیز مطالبی در مورد دکتر شریعتی نوشته شده است. در صورتی که سازمانهای نظامی و اطلاعاتی به پخش کاغذهایی در منطقه برخورد کردند، ساواک بجنورد را در جریان امر قرار دهند.
و مسئله دیگر این است که تردد مسافر و زوار در منطقه زیاد است. در ایام تعطیلات عید مشاهده گردید شعارها و مطالبی در توالتهای عمومی نوشتهاند که روشن گردید به وسیله اهالی محلی نبوده و به وسیله مسافران نوشته شده است، لذا توالتهای اماکن عمومی چون رستورانها، سینماها و توالتهای شهرداری کنترل شود تا در صورتی که چنین مطالبی نوشته میشود پاک شود و از بین برود.
فرمانده هنگ منطقه ژاندارمری اظهار داشت .
فرمانده ضداطلاعات ژاندارمری نیز تقاضا دارد در جلسه شورا شرکت نماید، آیا ریاست شورا به وی چنین اجازهای را خواهند داد.
رئیس شورا اظهار داشتند.
این مطلب در صورت جلسه گنجانیده شود و از تیمسار ریاست شورای هماهنگی استان خراسان تقاضا گردد اوامرشان را در این مورد ابلاغ فرمایند.
فرمانده هنگ ژاندارمری منطقه ژاندارمری اظهار داشتند .
تعدادی از اشخاص در آبادیهای منطقه و دهات مرزی هستند که با تفنگ برنو رفت و آمد مینمایند، احتمالاً این اشخاص جزو پرسنل شکاربانی اداره حفاظت محیط زیست میباشند و مشخصات آنان و نوع سلاحی که مجازند حمل نمایند به ژاندارمری منطقه اعلام و معرفی نشده است؛ مقرر گردد که این موارد به هنگ ژاندارمری منطقه اعلام گردد.
رئیس ساواک.
به ساواک منطقه نیز این اشخاص و نوع سلاح آنان معرفی نشدهاند و اکراد عراقی نیز جزو شکاربانی اداره حفاظت محیط زیست وجود دارند و لازم است به ساواک نیز با ذکر مشخصات و نوع سلاح معرفی شوند.
رئیس شورا.
در صورتجلسه قید و تقاضا گردد مشخصات و نوع سلاح این اشخاص به ساواک و ژاندارمری منطقه اعلام گردد.
چون مطلب قابل بحث دیگری نبود، جلسه در ساعت 1200 ختم و جلسه آینده به روز شنبه 1 /5 /2536 موکول گردید.
توضیحات سند:
1. مظفر بقائی کرمانی، فرزند میرزا شهابالدین کرمانی در سال 1287 ش در کرمان به دنیا آمد. باقر عاقلی، سال تولد وی را 1291ش، ثبت نموده است. پدرش از اعضای مجلس پنجم شورای ملی بود که به انقراض سلسله قاجاریه و استقرار رضاخان رأی داد.
نامبرده جزء اولین دسته محصلینی بود که در زمان رضاشاه برای تحصیل به اروپا اعزام شد و در دانشگاه سوربن پاریس در رشته فلسفه و آموزش و پرورش کودک تحصیل کرد و به ادعای خودش مدرک دکترا گرفت، اما در کتاب «ایران و تاریخ» نوشته بهرام افراسیابی در صفحه 126 چنین ذکر شده است:
«مظفر بقائی برای تحصیلات به فرانسه رفته بود و به علت عیاشی و ولگردی موفق به درس خواندن نگشته و بدون گرفتن عنوان از فرانسه باز میگردد. اولین دغلکاری او این بود که برایخودش عنوان دکتری جعل کرده بود.»
بقائی از سال 1324ش وارد فعالیتهای سیاسی شد و در تشکیل حزب دموکرات ایران با قوام السلطنه همکاری کرد که در این زمان، در دانشگاه تهران نیز کار میکرد.
او که در سال 1336ش، به عنوان نماینده شهر کرمان به مجلس شورای ملی راه یافته بود، در جنبش ملیگرایی ایران، چهرهای شاخص بود که از طریق روزنامهاش (شاهد) خط مشی سیاسی خود را دنبال نمود و با تأسیس حزب زحمتکشان، به عقاید سیاسی خود تشکل بخشید.
بقائی از جمله سیاستمدارانی بود که با اِعمال سیاستهای منافقانه خود، آسیبهای فراوانی به کشور وارد کرد.
همدستی او البته به طور مخفیانه و غیرمحسوس با کودتاچیان 28 مرداد 32 و مخالفتهایش با دکتر مصدق از آن جمله است. او در یک دادگاه مسخره شاه ساخته، در محاکمات بدوی محکوم شد؛ اما دادگاه تجدید نظر پس از خوشرقصیهای بقائی او را تبرئه کرد.
بقائی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ظاهراً ادعای طرفداری از انقلاب را داشت اما انتشار وصیتنامه سیاسی او مطالب را به گونه دیگری نشان داد.
او در سال 1359ش دستگیر شد و ضمن سپردن تعهد به این که از کشور خارج نشود، آزاد گردید ولی در شهریور همان سال، سفری به امریکا انجام داد که در فروردین ماه سال 66 پس از بازگشت از امریکا، در کرمان دستگیر شد که در بازرسی از منزل وی، مقادیر زیادی اسناد مربوط به حزب زحمتکشان و اشیاء و نشریات غیرمشروع به دست آمد. مظفر بقایی در آبان ماه 1366 در بیمارستان مهر تهران درگذشت.
زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقائی کرمانی، حسین آبادیان، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1380 و باقر عاقلی . شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران . ج 1 . ص 307
2. حـزب زحمتکشان ملت ایران توسط خلیل مـلکی و مظفر بـقایی تأسیس شد. ملکی که به دنبال وقایع آذربایجان از حزب توده جدا شده بود با بقایی همداستان شد. ملکی و یارانش (قندهاریان، جلال آلاحمد، محمدعلی خنجی، ناصر وثوقی، غـلامرضا وثـیق، نادرپور، هوشنگ ساعدلو و ... ) تشکیلاتی، آمـوزشی، مطبوعاتی و عقیدتی حـزب را در دست گرفتند و فعالیتهای سیاسی در اختیار بقایی و یاران او باقی ماند. جریده شاهد ارگان سیاسی حزب زحمتکشان بودکه تـحت نـظارت بـقایی روزانه منتشر میشد و ملکی هفتهنامه نیروی سوم و مـاهنامه عـلم و زندگی را تاسیس کرد. پس از حوادث سی تیر۱۳۳۱ و دوری محسوس بـقایی از مـصدق اختلافات داخلی حـزب زحمتکشان آغاز شد. گروه ملکی کـه اکـثریت فـعالان، سازماندهندگان و نویسندگان حزب را تشکیل میدادند اعتقاد داشتند کـه حـزب زحـمتکشان نمیباید از پشتیبانی فعال خود از دکتر مصدق دست بردارد. در حالی که مظفر بقایی خواستار مخالفت علنی با مـصدق شـده بود. این اختلاف چراغ عمر یک ساله حزب زحمتکشان را خاموش کـرد. سـالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ حـزب زحمتکشان رسماً مـنحل نشـد، اما فـعالیت چشمگیری نـیز نداشت. ولی بعدها در دهه پنجاه با تجدید فعالیت محدود احزاب، حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری مظفر بقایی تلاشهایی کـمرنگ صـورت داد کـه شباهتی به فعالیتهای عادی یک حزب سیاسی نداشت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان شمالی- 1 صفحه 435