تاریخ سند: 14 مرداد 1342
متن اعلامیه حضرت مستطاب آیتاللهالعظمی آقای سید شهابالدین مرعشی نجفی مدظلهالعالی
متن سند:
متن اعلامیه حضرت مستطاب آیتاللهالعظمی آقای سید شهابالدین مرعشی نجفی مدظلهالعالی
بسمه تعالی شأنه
وَ مَکَروا وَ مَکرَ اللهُ وَ اللهُ خَیرُ الماکِرینَ1
جواب اطلاعیه بیامضایی که به نام سازمان اطلاعات و امنیت کشور در روزنامه کیهان و اطلاعات «مورخه دوازدهم مردادماه برابر 13 ربیع المولود» چاپ شده است، عیناً درج میگردد.
«طبق اطلاع رسمی که از سازمان اطلاعات و امنیت کشور واصل گردیده است، چون بین مقامات انتظامی و حضرات آقایان خمینی، قمی و محلاتی تفاهمی حاصل شد که در امور سیاسی مداخله نخواهند کرد و از این تفاهم اطمینان کامل حاصل گردیده است که آقایان برخلاف مصالح و انتظامات کشور عملی انجام نخواهند داد. علیهذا آقایان به منازل خصوصی منتقل شدند».
1. اولاً این اطلاعیه چون بدون امضا از طرف یک مقام مسئول میباشد، هیچگاه نمیتواند ارزش یک خبر رسمی و سیاسی را داشته و یا اینکه الزامآور باشد و بلکه بیشتر نسبت به آن شائبه جعل اخبار و اکاذیب و احتمال شایعهسازی میرود تا یک خبر رسمی و قاعدتاً باید روی قوانین مطبوعات هر روزنامهای که ناشر این نوع اخبار گردد، مورد تعقیب قرار بگیرد.
2. در دو سطر اول این اطلاعیه بیامضا و پادرهوا نوشته شده «طبق اطلاع رسمی که از سازمان اطلاعات و امنیت کشور واصل گردیده»، باید در اینجا از صاحب روزنامه پرسیده شود چرا و به چه علت اطلاع واصل شده رسمی را عیناً چاپ نکردهاید و اشکال کارتان چه بوده که از روی آن «اطلاعیه رسمی» آمدهاید خودتان یک خبر رسمی در روزنامه بهطور نیمهرسمی تنظیم نمودهاید!!! چرا؟
3. در این اطلاعیه طرز تنظیم خبر و ادای احترام نسبت به حضرات آیتالله خمینی و آیتالله قمی و آیتالله محلاتی دامت برکاتهم رعایت وظیفه اخلاقی و دینی نشده است، به چه دلیل؟ البته این رجال فداکار که از برگزیدگان علم و تقوای این مملکت هستند نمیبایستی اخلاقاً این نوع خطاب نسبت به ایشان به عمل آید.
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد
4. و اما کلمه و جمله «تفاهمی حاصل شده است که در امور سیاسی مداخله نخواهند کرد» مطلبی است بسیار مضحک و شرمآور، زیرا امروز نهتنها در جوامع ملتهای متمدن بلکه سیاهان آدمخوار و وحشیهای آفریقا هم دیگر این نوع تحمیلات و قید و حدود را قبول نکرده، زیر بار نخواهند رفت و تا روزی که اصل «حق آزادی بشر» مفهوم عام دارد، هر شخص در هر جای دنیا در راه بهبود وضع کشور خود طبق قوانین مذهبی و مملکتی خویش حق دخالت و حق نظارت و حق فعالیت در امور اجتماعی، که مفهومش همان نظارت در امور سیاسی است، دارد و میبایستی هر شخص به نسبت قدرت و به نسبت تشخیص و معرفت و به نسبت قابلیت خود تأثیر کامل در بهبود وسایل سعادت اجتماع بگذارد، با رعایت مذهب و مرام خود؛ علیالخصوص یک مرجع دینی. ملت متمدن و مسلمان ایران بههیچوجه نمیتواند قبول کند که طبقات ممتازه علماء عالیمقام عالماً و عامداً چراغ هدایت و بصیرت دیگر خود را با قراردادی مضحک «تفاهماً» خاموش گردانند و یا خود را از حق و وظیفهای که انجام آن مستقیماً به سعادت2 دنیوی و اخروی مسلمین بستگی دارد، ممنوع کنند. این محال است... محال است... محال. زیرا دستور «کُلُّکُم راعٌ3 وَ کُلُّکُم مَسئُولٌ عَن رَعِیَّتِه»4 ملاک زندگی مردم مسلمان باید باشد و البته یک روح شیطانی در این اطلاعیه پادرهوا و سبک خواسته است که علما را به این طرز بیان، بیارزش و زبون و سازشکار به جامعه معرفی کند، حاشا و کلّا.
5. همچنین اگر در جمله «و از این تفاهم اطمینان کامل حاصل گردیده است که آقایان برخلاف مصالح و انتظامات کشور عملی انجام نخواهند داد» توجه بشود، مسخرهترین طرز جملهبندی به نظر میرسد. مثل اینکه آقایان علما افراد غیر مطّلع و غیر وارد و یا در ردیف اشخاص سابقهدار و شرور بودهاند که کلانتری محل از آنها التزام میگیرد که دیگر امنیت محله را بر هم نزنند و مزاحم زندگی دیگران نشوند، درصورتیکه بر کلیه افراد جامعه ما روشن است که هیچ فردی از افراد کشور و هیچ طبقهای از طبقات مملکت ممکن نیست به اندازه جامعه روحانیت شیعه رعایت مصالح اجتماعی و اخلاقی و وجدانی و ایمانی را تاکنون کرده باشند، چه خواهناخواه اثر قهری علوم و معارف عالیه دین حنیف اسلام و تقوی و فضیلت ایمانی آشنایان به تعالیم وسیع مذهب تشیع مانع هرگونه فساد و انحراف فرد و جامعه میباشد و کیست که نداند هر شرارت و هر تخریب و هر ضایعه و یا هر افتضاحی که تاکنون پیشآمده است بر اثر عدم لیاقت مسئولین بیایمان و بیکفایت و یا مغرض و مشکوک و خائن بوده است، نه از جامعه روحانیت.
6. اگر بر مبنای بیگناهی بنا باشد که آقایان عظام را پساز آنهمه افترا و تهمتهای شرمآور آزاد نمایند، دیگر جمله معوج «منازل خصوصی» برای اقامت آقایان چه معنی و مفهومی خواهد داشت جز اینکه همه بدانند و بفهمند که تنظیمکنندگان این اطلاعیه خواستهاند با مکر و تزویر و دادن یک نوع آزادی تصنعی و فریبنده برای آقایان علما و زندانیها، فداکاری و مجاهدات بینظیر جامعه روحانیت و مهاجرتهای دستهجمعی مراجع شیعه و علمای بلاد را به مرکز، که دنیا را به خود متوجه ساخته، در نظر عامه بیاثر نمایند و در عینحال همان حکومتنظامی و همان خفقان و سلب آزادی نسبت به طبقه روحانیون و سایر طبقات ملت مسلمان ایران، خصوصاً در امر انتخابات برقرار است و به همین علت میباشد که بهروشنی و وضوح به مردم کشور مینمایانیم تنظیم این اطلاعیه که نشانه کامل عدم لیاقت تنظیمکنندگان آن است، بیشتر رسواکننده کسانی است که حتی از ترس و شرم، جرئت امضاء آن را نکردهاند، درصورتیکه یکعمر بهرهبردار از عناوین و مشاغل و مقامات حساس بوده و جیرهخوار دستگاه هستند؛ لذا حقاً جای دارد همانطوریکه چندین سال است همه متفکرین قوم میگویند و ما هم نیز بر این عقیدهایم، کسانی که در دستگاههای شاغل امور مهمه کشور هستند اکثراً نشان دادهاند که فهم و لیاقت و شایستگی به آن مشاغل مهمه را نداشته و پیوسته میبینیم آثار لیاقت و فطانت و هوش و کفایتشان در انجام کارهای اجتماع مانند تنظیم همین اطلاعیه، بیاساس میباشد و بالاخره دریافت خواهد شد که برای اصلاح امور مردم و جلبتوجه و رضایت ملت بینا و فهیم این مملکت، چارهای جز برکنار کردن این انبوه نالایق نیست و بهناچار باید در تعقیب کارها و سخنان گذشته اسم این اطلاعیه را هم یک نوع اطلاعیه پوشالی نام نهاد زیرا معلوم است تنظیمکنندگان این اطلاعیه چقدر به مغز گیج خود فشار آوردهاند تا چنین اطلاعیهای را تنظیم کردهاند.
با این تجزیه و تحلیلی که درج گردید میتوان بهخوبی دریافت که موضوع متن اطلاعیه، ساختگی و بهکلی بیاساس و بههیچوجه مقرون به حقیقت نمیتواند باشد و بهزودی انشاءالله پرده از روی این صحنهسازیها برداشته شده و حقایق بر عموم مردم مسلمان ایران و جهان کشف خواهد شد.
15 ربیعالاول 1383 [14 /5 /1342]
تهران ـ شهابالدین المرعشی النجفی
توضیحات سند:
1. قرآن کریم، سوره مبارکه آلعمران، آیه 54.
2. در اصل: بعادت
3. در اصل: داع
4. النوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، بیروت، نشر اهلالبیت، ج14، ص248، ب63، ح 16612.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 69