تاریخ سند: 4 تیر 1353
صورتجلسه مذاکرات شورای هماهنگی شهرستان بجنورد یکصد و سی و سومین جلسه
متن سند:
صورتجلسه مذاکرات شورای هماهنگی شهرستان بجنورد یکصد و سی و سومین جلسه مورخه 4 /4 /1353
1 . سرهنگ ستاد فیضالله کمانگر . سرپرست تیپ 1 و رئیس شورا
2 . سرهنگ شهربانی احسان شکوه صارمی . رئیس شهربانی بجنورد
3 . سرهنگ دوم ستاد حسن دبیری . فرمانده منطقه ژاندارمری بجنورد
4 . اسمعیل مهرآموز . رئیس ساواک
جلسه شورای هماهنگی شهرستان بجنورد در ساعت 1700 روز 4 /4 /53 در محل تشکیل جلسه رسمیت یافت و مطالب زیر مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
رئیس ساواک.
اطلاعاتی واصل شده که به شرح یکایک آن پرداخته و نظر اعضاء شورا را به آنها جلب مینماید.
1 . اخیراً اعلامیههایی به صورت جزوه، با عنوان انفجار در مقر دانشگاه صنعتی،1 وسیله عناصر اخلالگر منتشر شده که تقاضا دارد در هر محل و مرکزی دیده شد، فوراً نسبت به جلب دارنده و توزیعکننده اقدام و به ساواک تحویل گردند.
2 . اعلامیه کپی شده تحت عنوان اعلامیه شماره 1 گروه انقلاب ابوذر2 پخش شده که در این باره نیز مطابق بند 1 تقاضای توجه دارد.
3 . طبق اطلاع، تروریستهای سپتامبر سیاه3 در نظر دارند با کمک دو کشور لیبی و عراق، عملیات تروریستی در کشورهای خاورمیانه انجام دهند که نظر همکاران را در کنترل اتباع کشورهای عربی جلب و همچنین چون افراد سازمان الفتح با خرابکاران ایرانی در عراق یکی شده و در تعلیم دادن امور خرابکاری افراد ایرانی، بلوچ، افغانی دخالت مینمایند، نظر همکاران را جلب و با توجه به اینکه بجنورد محل رفت و آمد افراد پاکستانی، بلوچ و افغانی است، تقاضا دارد در این مورد دستورات جامعی به مأمورین مربوطه صادر تا نسبت به کنترل رفت و آمد این گونه افراد، توجه بیشتری مبذول دارند.
4 . صندوقهای خیریه مساجد و تکایا بایستی مورد توجه قرار گرفته و معلوم گردد این پولهایی که جمعآوری میشود به کجا رفته و چگونه خرج میشود.
5 . نظر فرماندهی منطقه ژاندارمری را بخصوص به افرادی که قصد کوهنوردی یا گردشهای دستجمعی در کوهها دارند جلب و تقاضا دارد به هیچ یک از این دستهها اجازه رفتن به کوه و گردش دستهجمعی داده نشود، مگر آنکه دارای کارت عضویت باشگاههای ورزشی بوده و شناسایی کامل روی آنان به عمل آمده باشد.
فرمانده ژاندارمری .
دستورات کاملی در این باره داده شده، مجدداً نیز دستور داده خواهد شد.
6 . چون عدهای از طلاب و روحانیون مفسدهجو در روی منبر ضمن سخنرانی، مبادرت به وارونه جلوه دادن حقایق دین مبین اسلام شده و با تفسیر غیرمنطقی، وقایع تاریخ اسلام را به زمان حال چسبانده و به طور تلویحی از طریق تخطئه بعضی از رویدادهای صدر اسلام، نسبت به مقامات مملکتی اهانت و پیشرفتهای همه جانبه را وارونه جلوه میدهند، تقاضا دارد مأمورین مربوطه در این مورد مراقبت و به محض مشاهده چنین وضعی، ساواک را در جریان گذارده تا تصمیم لازم در مورد متخلف اتخاذ گردد.
رئیس شهربانی.
در این مورد دستورات جامعی رسیده که اقدام خواهد شد و همکاریهای لازم مانند گذشته به عمل خواهد آمد.
جلسه در ساعت 1900 خاتمه یافت.
توضیحات سند:
1. اعلامیه مورد اشاره، جزوهای 12 صفحهای بود که با عنوان «اطلاعیه سیاسی . نظامی شماره 18 درباره انفجار مقر گارد دانشگاه صنعتی» در اردیبهشت 1353 توسط سازمان مجاهدین خلق تهیه و تکثیر و توزیع گردید که بخشی از توزیع آن نیز توسط «انجمن دانشجویان و محصلین ایران بوخوم . دورتموند» صورت گرفت.
2. یکی از گروههایی که علیه رژیم شاه مبارزه میکرد گروه انقلابی ابوذر نامیده میشد. افراد این گروه که مرکز آنها در نهاوند بود فعالیتهای سیاسی و انقلابی خود را با اخلال در برنامههای ضداسلامی مسئولان شهر نهاوند و به آتشکشیدن برخی از مراکز فساد از قبیل خانه زنان مفسد و اتومبیلهای ژاندارمری و اعدام برخی از عناصر فاسد منطقه و ... آغاز کردند. پس از این مرحله، به فکر تهیهی اسلحه برآمدند و برای این منظور تصمیم گرفتند پاسبانی را خلع سلاح کنند و برای این کار قم را انتخاب کردند. پس از شناسایی محل در یکی از شبهای اواخر تیرماه عملیات اجرا شد. عملیات به رهبری «خدارحمی» و به کمک ولیالله سیف و حجتالله عبدلی صورت گرفت. در جریان درگیری با مأمور شهربانی مأمور کشته شد و اتومبیلهای گشت ساواک و شهربانی افراد گروه را محاصره کردند. در این درگیریها ولیالله سیف تیر خورد.
به دنبال این حادثه بسیاری از اعضای گروه دستگیر شدند و 6 تن از آنان به اعدام محکوم شدند که حکم اعدام در سحرگاه 30 بهمن 1352 به اجرا درآمد.
3. کشتار فلسطینیان در سپتامبر سیاه 26 شهریور 1349 . 17 سپتامبر 1970؛ پس از پیروزى فلسطینىها در نبرد کرامه (مارس 1968) و رونق کار مقاومت فلسطین، از پاییز همان سال شهر امان پایتخت اردن به تدریج شکل فلسطینى به خود گرفت. در این شهر نیم میلیون نفرى که اکثریت آن را اردنىهاى فلسطینىالاصل تشکیل مىدادند، متجاوز از 6000 چریک فلسطینى سازمان فتح با اسلحه و تجهیزات نظامى در حال رفت و آمد بودند، و به تدریج این احساس را به وجود آورد که دولتى در داخل دولت اردن تشکیل شده که حاضر به هماهنگى با آن نیست.
در روز 14 سپتامبر شهرهاى شمالى اردن یعنى اربد، لسط، زرقاء و جرش عملاً توسط چریکهاى فلسطینى اداره مىشد و جبهه خلق براى آزادى فلسطین در شهر اربد شوراهایى را به سبک کشورهاى سوسیالیستى دائر کرده بود. شاهحسین، سپهبد عمر داود، یکى از ژنرالهاى فلسطینىالاصل ارتش اردن را به کاخ خود احضار نمود و تشکیل یک حکومت نظامى موقتى به ریاست مشارالیه را با وى در میان گذاشت، تا هرگونه شک و شبهه نسبت به نیات رژیم اردن علیه انقلاب فلسطین را از بین ببرد. در ساعت 6 بامداد روز 16 سپتامبر، رادیو امان اعلام کرد که یک کابینه نظامى تشکیل شده و ژنرال جاسمالمجالى نیز به عنوان رئیس ستاد و فرماندار کل نظامى کشور تعیین شده است. لذا کمیته مرکزى سازمان در همان روز در منطقه «جبلالحسین» تشکیل جلسه داد و در خلال آن یک شوراى جنگى شکل گرفت و همه نیروهاى مسلح فلسطینى اعم از چریک و میلیشیا در داخل اردن (در حدود 30 تا 40 هزار نفر) تحت فرماندهى کل یاسرعرفات متحد شدند.
در ساعت 55 /4 بامداد روز 17 سپتامبر، ارتش اردن حمله گسترده و همهجانبه خود را به امان پایتخت اردن و دیگر شهرهاى شمالى کشور (مراکز تجمع چریکهاى فلسطینى) آغاز کرد.
ارتش اردن با پیشتیبانى سیصد دستگاه تانک و با استفاده از 55 هزار نظامى آموزش دیده تصور مىکرد که ظرف چند ساعت، چریکهاى فلسطینى را از پاى در مىآورد، ولى این نبرد 10 روز به درازا کشید، و ارتش اردن با گلوله باران مراکز فلسطینى از جمله اردوگاههاى آوارگان، بىرحمانه مردم بىدفاع را درهم کوبید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان شمالی- 1 صفحه 175