تاریخ سند: 26 مرداد 1348
موضوع: جلسه هفتگی عدهای از روحانیون
متن سند:
شماره: 15074 /20ﻫ3 تاریخ:26 /5 /1348
موضوع: جلسه هفتگی عدهای از روحانیون
در ساعت 13:00 روز 21 /5 /48 جلسهای با شرکت سید مجتبی صالحی ـ سید مرتضی صالحی1 ـ شیخ حسین کاشانی ـ سید محمدرضا سعیدی ـ و شیخ احمد جنتی ـ در منزل مجیدی خراسانی تشکیل گردید ولی شیخ حسن طاهری و شیخ حسین لنکرانی2حضور نداشتند. سید محمدرضا سعیدی3 گفت مثل این که لنکرانی مطلبی ندارد بگوید و به همین جهت حاضر نشده است و از طرفی مطالب اساسی را بلاجواب میگذارد. مثلاً چندی پیش من سؤال کردم اگر ناگزیر باشیم که به یکی از دول بزرگ تکیه داشته باشیم به نظر شما از کشورهای آمریکا ـ شوروی ـ انگلیس و چین کدام را باید انتخاب کرد اما وی طفره رفت و جواب درستی نداد.
ملاحظات:
نظریه منبع: شیخ جنتی یکی از طرفداران و دوستان خمینی است که قصد دارد روز 22 /5 /48 به مشهد عزیمت نماید و به علت دوستی با سعیدی در این جلسه شرکت کرده است.
نظریه رهبر عملیات: نظری ندارد.
نظریه 20ﻫ3: نظری ندارد.
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده 161512 بایگانی است.
در پرونده احمد جنتی بایگانی شود. 4 /6 /48 19047
توضیحات سند:
1. حجتالاسلام سید مرتضی صالحی خوانساری، فرزند سید جمال در سال 1318 ﻫ ش در خوانسار متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبیرستان روستای هرستانه خوانسار طی کرد و پس از گرفتن گواهینامه ششم ابتدایی جهت فراگیری علوم اسلامی راهی خوانسار شد. حوزه علمیه قم و مدرسه حاج ابوالفتح تهران از دیگر مراکزی است که وی در آنها به تحصیل اشتغال داشت. حجتالاسلام صالحی خوانساری فعالیتهای سیاسی خود را با آغاز نهضت امام خمینی(ره) شروع کرد و در قیام پانزده خرداد دستگیر و زندانی شد. وی در بسیاری از مساجد و هیئتهای مذهبی تهران نظیر مکتبالنبی و خامس آل عبا به وعظ و تبلیغ پرداخت. ساواک در سال 1349 وی را ممنوعالمنبر کرد و در آستانهی انقلاب اسلامی دستگیر شد و نزدیک به بیست روز در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری بازداشت بود. وی پس از انقلاب در دوره پنجم انتخابات مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از مردم خوانسار و گلپایگان انتخاب شد.
2. حجتالاسلام شیخ حسین لنکرانی، فرزند شیخ علی لنکرانی در سال 1268 ﻫ ش در تهران متولد شد. پدرش شیخ علی لنکرانی در زمان خود از علمای بنام و چهرههای معروف تهران بود. شیخ حسین سطوح و مقداری از دروس خارج را در تهران و نجف اشرف به پایان رسانید و به تهران برگشت و به خدمات اجتماعی، دینی و سیاسی پرداخت. در مجلس چهاردهم شورای ملی مبارزات چشمگیری علیه استعمارگران نموده و عمر خود را در راه تبلیغ ولایت اهل بیت علیهمالسلام و مبارزه با وهابیها گذرانید. وی از علما و سیاستمداران تهران بود و با شهید مدرس نیز حشر و نشر داشت و در تمامی جریانهای سیاسی یک صد سال گذشته اهل نظر بود. شیخ حسین لنکرانی هجدهم خرداد 1368 ﻫ ش رحلت نمود و با تشییع پرشوری به شهر ری منتقل و در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده شد.
ر.ک: شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1383
3. شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدى خراسانى در دوم اردیبهشت ماه 1308 ﻫ ش در منطقه «نوغان» مشهد دیده به جهان گشود. دروس ابتدایى را نزد پدرش سیداحمد آموخت و در دوران نوجوانى به لباس روحانیت درآمد. او براى ادامه تحصیل به مشهد رفت و منطق و اصول را نزد عالمان برجستهاى چون ادیب نیشابورى، شیخ هاشم قزوینى، شیخ کاظم دامغانى و شیخ مجتبى قزوینى فراگرفت. پس از پایان دروس سطح به شهر قم هجرت کرد و از محضر آیات عظام بروجردى و میرزا هاشم آملى کسب فیض نمود. با راه یافتن به محضر درس حضرت امام خمینى(ره)، جزو نامدارترین شاگردان ایشان شد و با دریافت لبّ اسلام ناب محمدى، تلاشهاى سیاسىاش آغاز گردید. اولین بار در آبادان به خاطر سخنرانى علیه حکومت دستگیر شد که با وساطت آیتالله العظمى بروجردى آزاد گردید. پس از آن به فرمان ایشان براى تبلیغ و تدریس به کویت رفت و چند سال در این کشور اقامت گزید. در حادثه 15 خرداد 1342 که منجر به دستگیرى امام خمینى گردید، در کویت رژیم شاه را به باد انتقاد گرفت و با ارسال نامه براى مراجع مقیم نجف آنان را از خطرى که جان امام را در ایران تهدید مىکرد، مطلع نمود. پس از چند ماه به قصد زیارت حضرت امام با لباس مبدل وارد ایران شد و به دنبال تبعید ایشان از ترکیه به نجف، خود را به آنجا رسانید و براى بهتر شناساندن امام به علما و مدرسین حوزه علمیه تلاش فراوانى کرد. او در مسیر مبارزه علیه رژیم شاه بارها توسط ساواک تحت تعقیب قرار گرفت، دستگیر شد و ممنوعالمنبر گردید. وى در ماجراى کاپیتولاسیون، به شدت علیه مستشاران آمریکایى به انتقاد پرداخت. پس از بازگشت به قم، به دعوت عدهاى از مؤمنین جنوب شرقى تهران، به مسجد موسىبن جعفر(ع) آمد و ضمن اقامه جماعت در آنجا، مسجد را به صورت پایگاهى قوى علیه رژیم شاه درآورد. در سال 1345 به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر شد و 66 روز بازداشت بود. سال بعد به طور مخفیانه به عراق رفت. در سال 1347 به فرمان امام مأمور جمعآورى کمک براى فلسطینیان شد. در اردیبهشت 1349 در اعتراض به مشارکت سرمایهداران آمریکایى در اقتصاد ایران سخنرانى کرد. او ورود سرمایهگذاران آمریکایى به ایران را خیانتى بزرگتر از کاپیتولاسیون و قراردادى استعمارىتر از تنباکو مىدانست و با سخنان تند، نامهها و بیانیههاى افشاگرانه، رژیم شاه را سخت به وحشت مىانداخت. به همین دلیل در روز 11 خرداد 1349 مأموران با هجوم به منزل وى، او را دستگیر کردند و به زندان قزلقلعه بردند. مدت 10 روز تحت شدیدترین شکنجهها قرار گرفت و استقامت نمود تا آن که سرانجام مأموران ساواک با طرح مرموزى در روز 20 خرداد 1349 با قطع برق زندان و یورش به سلولش، با پیچیدن عمامه به دور گردنش، وى را به شهادت رساند. در تاریخ 21 خرداد، جنازه شهید براى مراسم کفن و دفن به قم انتقال یافت. ساواک براى جلوگیرى از حرکت مردم، به طور مخفیانه جنازه را دفن کرد؛ در حالى که در مراسم دفن، به غیر از چند نفر ساواکى و شاهد محلى تنها سید محمد سعیدى، فرزند آن شهید حضور داشت. رئیس ساواک براى جلوگیرى از شرکت مردم و روحانیون در مراسم ترحیم شهید آیتالله سعیدى، دستور داد کسانى که در این زمینه تبلیغ یا فعالیت کنند به مدت سه سال تبعید گردند. در حالى که جو خفقان و وحشت در همه جا حاکم بود و ساواک از تشکیل مجالس ترحیم براى شهید ممانعت مىکرد، جمعى از مردم تهران، در حالى که روحانى مجاهد آیتالله سید محمود طالقانى و دکتر عباس شیبانى در جلو جمعیت در حرکت بودند، با بازگشایى مسجد موسىبن جعفر(ع) که از تاریخ بازداشت شهید بسته بود، اولین مجلس ترحیم را براى او برگزار کردند. به همین علت در تاریخ 22 خرداد، آیتالله طالقانى و دکتر شیبانى بازداشت شدند و در قم، طلاب حوزه علمیه با انتشار اطلاعیهاى از کیفیت شهادت مرحوم شهید آیتالله سعیدى، توطئهها و اقدامات اخیر رژیم پرده برداشتند.
یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدى، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1376
منبع:
کتاب
آیتالله احمد جنتی به روایت اسناد ساواک صفحه 118
