موضوع: اظهارات امیر شرفی درباره مهندس اردشیر زاهدی و طرفداران وی
تاریخ سند: 14 تیر 1346
موضوع: اظهارات امیر شرفی درباره مهندس اردشیر زاهدی و طرفداران وی
متن سند:
گزارشاز: ۲۰ﻫ ۵ تاریخ: 14 /4 /46
به: 322 شماره: 10986 /20 ﻫ 5
موضوع: اظهارات امیر شرفی درباره مهندس اردشیر زاهدی و طرفداران وی
روز 12 /4 /46 امیر شرفی بدر می‌گفت اکنون تنها دسته قوی و مؤثری که در مملکت ما وجود دارد و صددرصد مورد اعتماد است دسته‌ای است که اردشیر زاهدی در رأس آن قرار دارد و پرویز خوانساری1 و مهدی پیراسته2 سفیر ایران در عراق دو نفر از کارگردانان این دسته به شمار می‌روند. قدرت و نفوذ این دسته به درجه‌ای است که حتی خسروانی وزیر کار و دبیرکل حزب ایران نوین از این گروه الهام می‌گیرد. امیر شرفی می‌گفت بودن این گروه در ایران که صددرصد علاقمند به شاهنشاه می‌باشند در حفظ آرامش مملکت بسیار مؤثر است و با ریشه‌ای که این گروه در بین طبقات مختلف مردم دارند در سیاست آینده مملکت نقش حساسی را عهده‌دار خواهند بود.
آقای متین بهره‌برداری فرمائید. 15 /4 - به پرونده اردشیر زاهدی ۲۲۴۵۵ ضمیمه و بایگانی گردد.
توضیحات سند:
1- پرویز خوانساری: فرزند حسین، در سال ۱۲۹۳ در تهران به دنیا آمد. پدر وی یک بازرگان ورشکسته اراکی بود. او در اراک و تهران تحصیل کرده و دیپلمه است. او در سال ۱۳۱۵ به عنوان محاسب در شرکت غله استخدام شد. در سال‌های پس از شهریور ۱۳۲۰ از طریق سوء استفاده و سرقت اموال دولتی توانست ثروتی کسب کند و او بین سال‌های ۲۴- ۱۳۲۵ توسط شبکه اینتلیجنت سرویس جذب شد و لذا راه صعود برایش هموار شد. او در سال ۱۳۲۵ در دولت قوام بازرس نخست‌وزیری شد و در مهرماه همین سال مدیرکل بازرسی و محاکمات وزارت کار گردید. او قریب به ۴ سال در این سمت بود تا بالاخره در تیرماه ۱۳۳۹ توسط رزم‌آرا به عنوان معاون وزیر کار معرفی شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، وی مجدداً به مقامات عالی دست یافت و به عنوان مشاور وزیر کار منصوب شد. در این دوران خوانساری از نزدیکان اسدالله علم و پس از تشکیل حزب مردم از فعالین این حزب بود و لذا از سوی علم حمایت می‌شد. او در 29 /2 /1337 در دولت منوچهر اقبال به جای مهندس شیبانی معاون دائمی وزارت کار شد. پرویز خوانساری از سال ۱۳۳۸ به جستجوی مشاغل پول‌ساز در خارج از کشور پرداخت و لذا در مهرماه همین سال به بهانه مطالعه در امور کارگری به مدت دو سال به اروپا اعزام گردید و از سال ۱۳۴۳ به عنوان نماینده وزارت کار با سمت رایزن کار در سفارت ایران در لندن مستقر شد. و در سال ۱۳۴۴ وزیر مختار می‌شود. در سال ۱۳۴۶ معاون امور فرهنگی و اجتماعی و در سال ۱۳۴۷ معاون اداری وزارت خارجه شد. ساواک در سند بیوگرافی خوانساری چنین گزارش می‌کند. خوانساری در جوانی در وضع بسیار نامساعد مالی قرار داشت و جوانی هرجائی بود... در برخورد با رؤسا و اعضاء وزارت خارجه از گفتن کلمات رکیک و مستهجن مضایقه نمی‌کند و ...خوانساری در 25 /6 /1348 نشان درجه یک آبادانی و پیشرفت دریافت داشت. او در تاریخ 2 /8 /1350 سفیر ایران در سازمان بین‌المللی کار شد و از سال ۱۳۵۱ با عنوان سفیر کبیر در دفتر سازمان ملل در ژنو منصوب گردید. و نیز همزمان بازرس مخصوص شاه در امور دانشجویان خارج از کشور بوده است. او در 21 /11 /1357 مجدداً معاون اداری و اجرایی وزارت خارجه شد.
(ظهور و سقوط سلطنت پهلوی جلد دوم)
2- سید مهدی پیراسته فرزند معتمد‌الاشراف متولد ۱۲۹۸ دارای دکترای حقوق از فرانسه می‌باشد. نامبرده طرفدار انگلیس و رژیم مشروطه سلطنتی و با اعضاء جمعیت عامیون مرتبط بوده است. در گزارش ساواک آمده است، وی در سمت استانداری فارس نهایت همکاری را با ساواک داشته است و در سال ۱۳۴۲ گزارشی از خلافکاری‌هایش تنظیم و به دفتر ویژه اطلاعات ارسال گردیده است. گفته می‌شود وی به علت اینکه پس از قتل محمد مسعود در سال ۱۳۲۷ توانست پرونده مزبور را از جریان خارج کند موفق به کسب مراتب و مناصب مهم شده است.
وی مشاغلی چون دادستانی تهران، نمایندگی مجلس و استانداری استان فارس و خوزستان را عهده‌دار بود و در سال ۱۳۴۱ در کابینه علم وزیر کشور شد. پیراسته بعد از انقلاب اسلامی به آمریکا رفته و بانی جمعیتی به نام نگهبانان قانون اساسی شده است.
(بازیگران عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی، ناصر نجمی)
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)