حق سکوت
متن سند:
حق سکوت
مهدی هاشمی درجایی ضمن اشاره به ضعف نیروهای وابسته به خود در زمینههای گوناگون، ابقای آنان را در جایگاههای حساس در راستای جلوگیری از معارضه و افشای ضعفهای درونگروهی در اعتراض مورد تحلیل قرار میدهد که بیشک این ابقا و نادیده گرفتن تخلفات آنان حق سکوتی بود که وی به نیروهای خویش عطا میکرد. او در این خصوص میگوید:
«در اثر کمبود کادرهای قوی، افرادی ضعیف به کارهای بزرگ گمارده میشدند و چنان رشد میکردند تا سر حد معاونت و مسئول قسمت و دیگر پس از آن امکان نداشت او را از کار برکنار کنی زیرا به معارضه برمیخاست و ناچار بودی با علم به ضعف او وی را ابقا کنی.»1
ابقای نیروهای ضعیف و مسئلهدار در جایگاههای حساس و ایجاد پستهای کاذب با هزینههای هنگفت بیتالمال را که قبلاً بدان اشاره شد میتوان تنها راه حلی برشمرد که از سوی مهدی هاشمی برای این معضل ارائه میشد که به تعبیر بعضی از نیروهای واحد نهضتها باج سبیلی بود که مهدی هاشمی هر از گاهی به کسی میداد. شنتیا رضایی درخصوص وضعیت غیرقابل تحمل واحد نهضتها و عکسالعمل مهدی هاشمی در برابر اعتراض برخی از نیروها به چنین وضعیتی میگوید:
«مسئولین عمدهای که در رابطه با فعالیتهای برونمرزی کار میکردند، آقایان حسنی و قاسمی که شدیداً نیز با هم اختلاف کاری داشتند در این رابطه من موضوع اختلاف این دو نفر را به آقای هاشمی تذکر دادم و گفتم اختلافات این دو نفر باعث درگیریهای گوناگون در میان بچهها میشود و در جهت تفرقه است که او جواب داد: ما نمیتوانیم به خاطر حسنی، قاسمی را از کار برکنار کنیم یا به خاطر قاسمی حسنی را؛ و هر دو را در دو محور جدا گذاشتیم که برای خود کار کنند. این تقریباً شبیه یک باج سبیلی بود که آقای هاشمی به آنها داده بود.»2
باز گذاردن دست نیروها در تصرف بیحدوحصر از بیتالمال، سوءاستفاده آنان از امکانات واحد نهضتها در سفرهای خارجی، معاملات شخصی و جعل اسناد برای فرار از قانون و محدودیتهای نظام مقدس اسلامی، در حقیقت ابزارهایی بودند که از سوی مهدی هاشمی برای ابقای نیروها و نیز جذب نیروهای دیگر به خدمت گرفته میشد. ابزارهایی که جز حق سکوت نمیتوان نام دیگری بر آن نهاد.
مهدی هاشمی درخصوص اجازه دادن به نیروها در استفاده از جعلیات برای عدم پرداخت پول به بانک مرکزی جمهوری اسلامی در راستای کارهای شخصی مینویسد:
«... دو سال قبل برادر............. در یک مأموریت به اروپا پس از آن که مدارک لازم را تهیه کرده به آقای حسنی مراجعه و نسبت به تهیه برگ خاصی که در ازای پرداخت مبلغی پول به بانک مرکزی برای هر مسافر به خارج کشور، باید تهیه شود از جعلیات استفاده میکنند که من پس از انجام آن اطلاع یافتم.
یا مثلاً آقای قاسمی در رابطه با مسایل تجاری با افرادی از خارجیها روابطی داشت که به ایران مسافرت میکردند از قراری که برادر حسنی حکایت نموده در یکی دو مورد از وسایل جعلی به نفع آنان استفاده کرده که البته در این مورد من مقصرم زیرا قاسمی از من خواهش کرد با آقای حسنی بگویند برخی مشکلات رفت و آمد این افراد را برطرف سازد من به برادر آقای حسنی گفتم بلااشکال است(اللهم اغفر لنا)3 به طورکلی میتوان گفت سوءاستفاده از جعلیات بعضاً صورت گرفته است.»4
تکیه مهدی هاشمی بر بلااشکال بودن استفاده از جعلیات و تجویز و مباح شمردن استفاده غیرشرعی و غیرقانونی افراد وابسته به این گروه، از سوی وی زمینه را برای رشد و گستره تخلفات افراد این طیف باز گذارده بود بهگونهای که هرکس به فراخور جایگاه خود و در دسترس داشتن امکانات ابراز و وسایل جعلیات به جعل اسناد و مدارک در راستای کارهای شخصی و خرید و فروش کارتهای جعلی مبادرت میورزید. شنتیا رضایی درخصوص جعلیات صورت گرفته توسط خود، مینویسد:
«یک شناسنامه ایرانی برای تمرین جعل کردهام [که] استفاده نشده. یک کارت صدا و سیما جعل کردهام برای تمرین خراب شد و استفاده نشد و یک مهر جعلی در خارج از کشور در پاسپورت زدهام که برای خروج از کشور پاکستان در رابطه با فرزندم که از طریق سفارتخانه به طول میانجامید و من باید فوراً از کشور پاکستان خارج میشدم و از طریق سفارتخانه طول میکشید، مجبور شدم خودم اقدام کردم و جعل مهر کنسولگری کراچی را کردم و به ایران آمدم استفاده کردم یک کارت جعلی که توسط سازمان نصر افرادی جعل شده استفاده نمودم. جهت خروج غیرمحسوس غیرمجاز کارت از شورای اتفاق است و یک کارت بدون عکس که پیدا کردم از حزب اسلامی استفاده نشده و یک کارت از اسلام مکتب توحید که آن جعل نیست و صادره از طریق آقای قاسمی مسئول آن دفتر است و یک بار از روی فتوکپی شناسنامه خودم جعل را تمرین کردهام که استفاده نشده.»5
وی در اعترافی دیگر به جعلیاتی که توسط دوستان دیگرش صورت میگرفت اشاره میکند و مینویسد:
«مسعود عربزاده(معتمدی) متولد ۱۳۳۹ اصفهان متأهل. برادر احمد عربزاده(حسنی) اهل اصفهان بعد از حسنی در خانه یوسفآباد، مسعود همهکاره بود و همه امکانات و اختیارات دست وی بود. بعضی از کارهای محرمانه جعلی را وی انجام میداد او به ما نشان نمیداد و لیکن مشخص بود. ساعتها در زیرزمین برای چه میرفت و بعد با دستهای پر از مرکب و جوهر میآمد بالا.»6
توضیحات سند:
1. پرونده مهدی هاشمی( متفرقات) ص ۱۰.
2. پرونده رضایی، ج ۱، ص ۲۷.
3. اصل: اغفرنا
4. پرونده مهدی هاشمی، ج ۳، صص ۱۰۶ و ۱۰۷.
5. پرونده رضایی، ج ۱، ص ۴۶.
6. همان، ص ۱۱.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد دوم / مهدی هاشمی مبانی اخلاقی صفحه 118