تاریخ سند: 13 آذر 1356
موضوع: علی حجتی کرمانی و هدایتالله فهیمی (واعظ)
متن سند:
از: 2ﻫ ب تاریخ: 13 /9 /2536[]
به: 2ﻫ 1 شماره: 1695 /2ﻫ
موضوع: علی حجتی کرمانی و هدایتالله فهیمی (واعظ)
0913
ساعت 5 بعدازظهر مورخه 8 /9 /36 نامبردگان بالا به دیدن یکی از دوستان خود رفته و چون قرار بود حجتی ساعت 6 بعدارظهر در مسجد کاظمبیک1 به منبر برود وقت زیادی برای نشست و صحبت کافی نبود. حجتی اظهار میداشت که برنامههایش در بابل قرین موفقیت است و تا حال با گروه زیادی از روحانیون و مسلمانان بابل تماس حاصل کرده و مذاکره و مذاکراتش با آنان موفقیتآمیز بودهاست یادشده روز عید غدیر عازم بندرشاه شد و پنجشنبه مورخه 10 /9 /36 برای شرکت در مجلس آشتیدادن فهیمی با معمّمین جوان شهر بابل از قبیل شیخ سلطانی،2 شیخ حسن محقّق بهشتی، شیخ حجتی، شیخ محامدی3 و غیره در بابل خواهد بود. فهیمی سرمست از باده فتح سر از پا نمیشناسد و بر سر و دست اسماعیل درودی که از او در محضر حجتی تجلیل فراوان نموده است بوسه میزد. حجتی کرمانی و فهیمی با صراحت درمورد ایجاد سازمان اسلامی در بابل سخن به میان آوردند. دوست علی حجتی کرمانی و فهیمی از آنها دعوت به شام و نهار نموده و حجتی با عذرخواهی بسیار اظهار نمود که همه اوقاتش اشغال است و اظهار میداشت که این را به سفر بعد موکول کن و اصرار داشت که او را بهحال خودش بگذارند و البته در فواصل کارها هروقت مجالی پیدا کند نشستی خواهند داشت. حجتی با خود چهار جلد کتاب که از تألیفات خودش میباشد به عنوان تحفه برای دوستش آورد و درتمام آنها شرحی به این مضمون (به یاد آشنایی و دوستی ناگسستنی دوست ارزشمند و گرانقدرم حضرت اسماعیل درودی) نوشته است. نام کتاب عبارت است از 1ـ اسلام و آئین زندگی 2ـ از بردگی روم قدیم تا مارکسیسم 3ـ اقتصاد در مکتب اسلام 4ـ متد دیالکتیک مارکسیستی.
نظریه شنبه: از برنامهی سفر حجتی به بندرشاه خبری ندارم. استنباط میشود حجتی کرمانی در بابل در کار ایجاد سازمان اسلامی است که در رأس آن فهیمی [را] قرار دهد در حجتی اثر مطلوبی گذاشتم و زمینه را برای تماسهای آتی فراهم ساختم.
نظریه یکشنبه: نسبت به جلب نظر هدایتالله فهیمی اقداماتی در جریان است و نظریه شنبه به نظر صحیح میآید.
نظریه دوشنبه: نظریه یکشنبه موردتائید است.
نظریه 2ﻫ ب: نظریه دوشنبه موردتائید است.
درساعت 12 روز 19 /9 /36 به بخش 312 واصل گردید.
توضیحات سند:
1. مسجد کاظمبیک، یکی از بزرگترین مساجد بابل است که قبلاً به عنوان مدرسه کاظمبیک شهرت داشت. این مسجد، بزرگ و زیبا که سابقهای حدوداً 400 ساله دارد و تحتالشعاع مدرسهاش واقع است، دارای سقفهای خوب و محکمی است که اخیراً از طرف سازمان میراث فرهنگی مورد تعمیر و نوسازی قرار گرفته است.
آیتالله شیخ محمّد فاضل در مورد حسّاسیت ساواک نسبت به مسجد کاظمبیک میگوید: «در مجموع اگر در بابل خبری بود، اولین مکان مسجد کاظمبیک بود که در آنجا مراسمی یا جلسهای برگزار میشد. یادم هست یک شب گفتند که عدهای چماق به دست از یکی از شهرهای اطراف میخواهند به بابل بیایند. مردم هم بدون اینکه بدانند چماق به دستان به چه مرکزی و محلی حمله خواهند کرد، در مسجد کاظمبیک اجتماع کردند تا با آنها مقابله کنند که خوشبختانه حملهای صورت نگرفت....» خاطرات حجتالاسلام حاج شیخ محمّد فاضل استرآبادی، تدوین: محمدرضا احمدی (تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387) ص 39 و 220 تا 229
2. حجتالاسلام حاج شیخ حسن سلطانی فرزند هادی در سال 1307 ش در بابل متولد شد. خواندن و نوشتن را نزد پدرش آموخت و سپس برای فراگیری دروس حوزوی ابتدا وارد مدرسه علمیّه مولانا و پس از آن، به مدرسه صدر اعظم بابل رفت و پس از بهرهگیری از محضر اساتید آن، راهی شهر مقدس قم شد و پس از استفاده از محضر بزرگان حوزه علمیه قم، به بابل بازگشت و ضمن تبلیغ و ترویج معارف دینی، در مدرسه اسلامی انصاریه به تدریس پرداخت. ساواک مازندران در تاریخ 11 /4 /1353 دربارهی او نوشت: «شیخ حسن سلطانی مدیر دبیرستان اسلامی بابل در تحریک جوانان محصّل وابسته به جلسه مذهبی نقش مؤثری دارد و شخص خطرناکی است و باید گفت جلسات نامبرده تحت نظر شیخ حسن فقیه امام جماعت مهدیه شاهی (قائمشهر) تشکیل و رهبری جوانان شاهی به نام انجمن تبلیغات اسلامی با ولیالله زمانی است که دبیر دبیرستانهای شاهی است و کبیریان نیز با وی همکاری دارد و باید گفت این عدّه با راهنمایی نامبردگان در سطح شاهی اقدامات ضدمیهنی آنجام و در پوشش جامعه تعلیمات اسلامی فعالیتهای مضرّه خود را دنبال میکنند».
و در مهرماه سال 1355 نیز ایشان به این شرح معرفی کرد: «شیخ حسن سلطانی... اغلب مواقع در بین مردم صحبتهایی برخلاف مصالح مملکتی ایراد و با تحقیقاتی که در اطراف مشارالیه به عمل آمد، فردی است متعصّب مذهبی و یکی از طرفداران خمینی که بیشتر اوقات با اشخاص متعصّب مذهبی نیز رفت و آمد دارد».
حجتالاسلام سلطانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فعالیتهای تبلیغی خود ادامه داد و امامت مسجد نقیب کلای بابل برعهده ایشان بود. محمّد صالح طبری، بابل سرزمین طلای سبز، (تهران: فکر روز، 1387)، ص 290. اسناد ساواک. پرونده انفرادی
3. در گزارش بدون تاریخی که مربوط به وقایع بهمن ماه 1356 در بابل میباشد، دربارهی آقای محامدی نوشتهاند: «دیشب که اعتصاب کرده بودند به دستور شخصی به نام محامدی بود چونکه یکی از دوستانم که مؤمن است برایم صحبت میکرد که جلسهای ما داریم هر سه در میان که محامدی درباره سلطنت صحبت میکند.» و اداره کل نهم ساواک نیز طی نامهی شماره: 6295 /912 - 23 /11 /36 دربارهی برادر او به اداره کل سوم نوشت: «برابر اعلام شهربانی کشور شخصی به نام محمدکاظم محامدی کلهبستی، فرزند احمد، شناسنامه 13، متولد 1313 از طریق شهربانی ساری درخواست صدور اجازه خروج به مقصد عربستان سعودی را نموده، خواهشمند است دستور فرمایید ضمن اظهارنظر نسبت به خروج مشارالیه از کشور چنانچه یادشده همان شخص مندرج در نامه معطوفی باشد مراتب را اعلام در غیر این صورت به منظور جلوگیری از تشابه اسمی مشخصات کامل فرد مورد نظر را آگهی دارند.» و اداره کل سوم، طی نامه شماره: 8936 /312 - 9 /12 /36 پاسخ داد: «صدور اجازه خروج جهت نامبرده بالا از نظر این اداره کل بلامانع است.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 23