تاریخ سند: 6 مهر 1349
موضوع : تشکیل جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت
متن سند:
شماره : 10602 /20 ه 2
ساعت 1830 روز پنج شنبه جلسه بحث و تفسیر مسجد هدایت در مسجد
مزبور با شرکت حدود 200 نفر اعم از بازاری و اداری ـ دانشجو و دانش آموز
تشکیل گردید و افراد شناخته شده عبارتند از ـ سید محمود طالقانی ـ امامی
واعظ ـ سید ابراهیم موسوی ـ حاج جواد جباری ـ دکتر یداله سحابی ـ
سهام[حسام]الدین انتظاری ـ
مظفری ـ درستکار ـ اسلامی ـ
حاجی شانه چی ـ حاجی
جوهری ـ مصطفی صادقی ـ
حاجی میرزائی ـ محمد علی
هوشیاری ـ محمدعلی
یزدان پناه ـ علی بابائی ـ سید
حسین میرحسینی ـ مروج ـ
رضاخوانی ـ اسماعیل برق
ایران ـ امیرخانی ـ
محمدمهدی اندوهی ـ ابتدا
نماز جماعت توسط طالقانی
انجام و سپس آیاتی از قرآن
تلاوت شد و بعد امامی واعظ
سخنرانی خود را شروع کرد و
در مورد روز قیامت و آثار و
علائمی از آن را بازگو کرد و تعدادی از افراد شرکت کننده صحبت از جلوگیری
سخنرانی معادیخواه در شب چهارشنبه به وسیله مأموری که در مسجد بوده و
مأمور به معادیخواه می گوید حق صحبت کردن را ندارید و معادیخواه به دستور
طالقانی صحبت نمی کند و طالقانی در موقع خروج از مسجد به مأمور فحاشی
می نماید و سپس در مورد مسئله جنگ بین چریک های فلسطین و اردن و از
اخبار ضد و نقیص ایران چه در مطبوعات و چه در رادیو انتقاد و گفتند شاه
دستور کشتار را به ملک حسین1 داده و به او یاد داده که چطور باید مردم را دور
کرد نقشه های شاه را ملک حسین با حمایت از سیا2 (C.
I.
A) آمریکا به مورد
اجرا گذاشت و این گونه دست به کشتار بیرحمانه ای زد و شکی نیست در
روزهای آینده سقوط ملک حسین حتمی باشد و سپس صادقی و میرحسینی
راجع به واکنش مردم ایران و اظهار انزجار نسبت به اعمال وحشیانه ملک حسین
گفتند از طرف مردم و دانشجویان قرار است نامه هائی انزجار و اعتراض آمیزی
به سفارت اردن در ایران فرستاده شود یا از طریق سفارتخانه های عربی در ایران.
و ادامه داد هم اکنون از طرف دانشجویان قرار است اعلامیه اعتراض آمیز نسبت
به کشتار فجیع در اردن چاپ
و به سفارت خانه اردن و سایر
سفارتخانه های عربی ارسال
دارند و حاجی شانه چی و
انتظاری راجع به جمع آوری
اعانه برای مردم فلسطین بحث
کردند و اظهار داشتند که
موضوع باید به جامعه
روحانیت واگذار شود.
آنها از
طریق مراجع دینی هر یک در
هر محل اقدام به چنین کاری
در آینده بنمایند و حساب
جاری در بانک ها باز نمایند تا
مردم به این حساب پول واریز
نمایند و اضافه کردند از
رادیوهای بی بی سی لندن و
عراق شنیده اند که در اردن از طرف ملک حسین در خانه ها می روند و از بزرگ تا
کوچک را از بین می برند که به چریک ها کمک ننمایند و به آنها نپیوندند.
جلسه
فوق در ساعت 2030 پایان پذیرفت.
نظریه یکشنبه ـ 1ـ شنبه مورد اعتماد است و می توان به صحت گزارش وی
اطمینان داشت.
2ـ یادشدگان عبارتند از شیخ محمد امامی کاشانی ـ حسام الدین انتظاری ـ
محمدمدیر شانه چی ـ احمد علی بابائی ـ اله پناه مروج عاشری ـ بهمن
رضاخوانی رضا امیرخوانی، می باشند که در 312 دارای سابقه هستند.
دشتی
نظریه چهارشنبه ـ نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
دایره عملیات فوری
ـ میرحسینی و صادقی شناسائی و با تحقیق و تعقیب موضوع معلوم شود چه کسانی دست اندرکار
تهیه اعلامیه هستند.
ـ بهره برداری شود.
9 /7 /49
تکثیر شد بایگانی شود.
9 /9 /50
ساعت 1300 روز 20 /7 /49 دریافت شد.
20 /7 /49
25 نسخه تکثیر شود.
ارائه شود 9 /7 /49
توضیحات سند:
1ـ ملک حسین (حسین بن طلال)
پادشاه اردن در چهارم نوامبر
1935 در عمان به دنیا آمد وی در
مصر و انگلستان تحصیلات خود
را انجام داد و سپس به دانشگاه
نظامی انگلیسی سان هرست راه
یافت.
حسین بن طلال پس از
استعفای پدرش، ملک طلال، در
سوم ماه مه 1953 و در سن 18
سالگی به پادشاهی اردن رسید
وی تا زمان مرگش چهار بار
ازدواج کرد شاه حسین در یک
دوران پرآشوب سلطنت خود را بر
کشور فقیر اردن آغاز کرد.
پدر
بزرگش، ملک عبداللّه در 1951
در مسجدالاقصی ترور شده بود.
پدرش بیمار بود و خودش نیز تا
آن زمان از یک ترور جان سالم
بدر برده بود.
او تا پیش از جنگ
6 روزه 1967 که ناچار شد با
جمال عبدالناصر یک جبهه واحد
علیه اسرائیل تشکیل دهد با او
مبارزه سیاسی می کرد و
ناصریسم را در اردن سرکوب
می نمود.
در پی جنگ 6 روزه
خیل عظیم آوارگان فلسطینی
راهی اردن شدند و انبوه
فلسطینیان مسلح و غیر مسلح در
این کشور بزرگترین مشکل
شاه حسین به شمار می رفت.
او
برای سرکوب و تضعیف
فلسطینیان که آزادی عمل وسیعی
برای خود در اردن قائل شده
بودند به بهانه انهدام یک
هواپیمای سوئدی در سپتامبر
1970 در صحرای الزرقای اردن
که توسط فلسطینیان وابسته گروه
جورج حبش صورت گرفت کشتار
و قلع و قمع فلسطینیان را در
عمان آغاز کرد.
با این حال او به
درخواست جمال عبدالناصر که
روزهای پایانی عمر خود را
می گذراند پیمان همزیستی با
عرفات را به امضا رساند.
شاه حسین همواره از ضرورت به
رسمیت شناختن اسرائیل در
صورت عقب نشینی این رژیم از
اراضی اشغال شده پس از جنگ
6 روزه و از طرح تشکیل یک
دولت خودمختار فلسطینی در
کرانه باختری رود اردن حمایت
کرده است.
او در دنیای عرب به
عنوان رهبر محافظه کار و طرفدار
تز همزیستی مسالمت آمیز با
اسرائیل شناخته شده است.
وی در
کودتای 1979 صدام حسین رهبر
عراق علیه حسن البکر، همراه و
متحد سیاسی ـ نظامی وی بوده
است.
او در جنگ 8 ساله عراق
علیه جمهوری اسلامی ایران
حمایت لجستیکی گسترده ای از
عراقی ها به عمل آورد و در جنگ
1990 امریکا علیه عراق که به
دلیل اشغال کویت توسط ارتش
بغداد به وقوع پیوست نیز
محتاطانه از عراقی ها حمایت کرد.
وی در شرایط سیاسی خاص پس
از این جنگ برای خروج از
تنگناهای سیاسی و اقتصادی
خویش تز همزیستی مسالمت آمیز
خود با اسرائیل را عینیت بخشید و
در 25 ژوئیه 1994 در واشنگتن
به دیدار اسحاق را بین
نخست وزیر رژیم صهیونیستی
شتافت.
او برای اولین بار دست
رئیس اسرائیل را فشرد و از
ادعای ارضی خود علیه
صهیونیستها چشم پوشی کرد و
رسما اسرائیل را به رسمیت
شناخت.
شاه حسین که از 1953
مدت 4 دهه بر اردن حکمرانی کرد
بیش از هر رهبر عربی با فراز و
نشیب های سیاسی و نظامی دنیای
عرب مواجه بوده است.
همچنین
وی از خلبانان ورزیده اردن
محسوب می شد سرانجام پس از
46 سال سلطنت در پنجم فوریه
1999 به مرض سرطان غدد
لنفا وی درگذشت.
(مشاهیر سیاسی قرن بیستم، احمد
ساجدی، صفحه 163 تا 166،
انتشارات محراب قلم، سال
1377)
2ـ با آغاز جنگ جهانی دوم،
فرانکلین روزولت، رئیس جمهور
امریکا، سرهنگ ویلیام دونوان را
مامور ساخت تا کلیه اطّلاعات
استراتژیک را گردآوری و تحلیل
کند و در اختیار ریاست جمهوری
و سایر مقامات مسئول قرار دهد.
بدین ترتیب، در «دفتر سرهنگ
دونوان»، نطفه اوّلیه سرویس
اطّلاعاتی آمریکا، شکل گرفت.
در اوّل 1947، آژانس مرکز
اطّلاعات امریکا (سیا) تاسیس
شد.
سیا، فعالیّت خود را با 2000
پرسنل آغاز کرد که یک سومشان،
در خارج از امریکا فعالیّت
داشتند.
سیا، از بدو پیدایش تا
دولت جرج بوش، دارای 11
رئیس بوده که اسامی آنان، به
شرح زیر است :
1ـ دریادار هیلن کونز (1947 ـ
1950) ؛
2ـ ژنرال بیدل اسمیت (1950 ـ
1953) ؛
3ـ آلن دالس (1953 ـ 1961) ؛
در حقیقت می توان آلن دالس
را، بنیانگذار واقعی و پدر
«سیا» نامید.
4ـ جان مک کن (1961 ـ
1965) ؛
5ـ دریابان ویلیام ربورن
(1965 ـ 1966) ؛
6ـ ریچارد هلمز (1966 ـ
1973) ؛
7ـ جیمز شلزینگر (1973) ؛
8ـ ویلیام کیسی (1973 ـ
1976) ؛
9ـ جرج بوش (1976 ـ 1977) ؛
10ـ دریاسالار استانسفیلد ترنر
(1977 ـ 1981) ؛
11ـ ویلیام کیسی (1981 ـ
1987).
نقش سازمان سیا در ایران،
خاصه از سالهای 1330 ـ
1357، قابل توجه می باشد.
در
جریان کودتای امریکائی
1332، کرمیت روزولت ـفردی
که رهبری کودتا را به عهده
داشت ـ در مطبوعات، به «آقای
ایران» ملقب شد.
همکاری سیا و
اینتلجنت سرویس در ایران و
نقش «ریچارد هلمز» در کودتای
28 مرداد و سالهای بعد و
حضور مستقیم وی در ایران به
نام «سفیر کبیر» آمریکا و تسلط
وی بر شاه و درباریان تا پایان
سال 1355، جای بررسی و
تحلیل عمیق و دقیق تری دارد.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 169