صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بهره برداری از اطلاعیه واصله از دفتر ویژه اطلاعات

بهره برداری از اطلاعیه واصله از دفتر ویژه اطلاعات


متن سند:

اطلاعیه واصله در مورخ 12 /5 /48 از دفتر ویژه اطلاعات که گزارشی از وضع و چگونگی تشکیل حزب ایران نوین می باشد مشروحا درباره اعمال خلاف عده ای از گردانندگان حزب ایران نوین از جمله آقایان هویدا و دکتر عالیخانی1 و یداله شهبازی و منصور روحانی2 و فتح اله ستوده3 و غلامرضا نیک پی و دکتر شاهقلی4 و بانو فرخ رو پارسای5 و عطاءاله خسروانی6 و سوءاستفاده های آنان و همچنین عدم دلسوزی آنها در رهبری نسل جوان و عدم رسیدگی بازرسی شاهنشاهی مطالبی منعکس نموده که در پرونده 225012 /4 بایگانی و این مطالب استخراج گردید.
در پرونده 33999 غلامرضا نیک پی بایگانی شود.
22 /5 /48

توضیحات سند:

1ـ دکتر عالیخانی فرزند عابدین در سال 1307 ه ش در تهران متولد شد.
از دانشگاه تهران، لیسانس علوم سیاسی گرفت و در کشور فرانسه موفق به اخذ دیپلم عالی حقوق بین المللی و دکترای دولتی در علوم اقتصاد از دانشگاه پاریس شد.
در فرانسه با الیزابت سوزان ازدواج کرد و پس از بازگشت به ایران، در مشاغل مهم دولتی، از جمله ساواک، مشغول به فعالیت گردید.
ساواک در گزارشی، مشارالیه را چنین ارزیابی کرده است : «روحیه و افکار و عقاید نسبت به : شاهنشاه، خوب ـ مهین، خوب ـ مذهب، عادی ـ خانواده و زن و فرزند، خوب ـ میزان علاقمندی به : مقام و قدرت، زیاد سوابق خدمتی : مشاور شورای عالی اقتصاد ـ مشاور شرکت ملی نفت و مدتی هم در ساواک مشغول بوده، طرفدار سیاست غرب، در حین خدمت در ساواک در چند کنفرانس کشورهای اروپایی و آسیایی و آفریقایی شرکت کرده و خدماتش مورد رضایت اولیاء امور بوده است.
» دکتر عالیخانی که به عنوان وزیر اقتصاد کابینه هویدا فعالیت می کرد و از گردانندگان حزب ایران نوین بود، در سوءاستفاده های مالی به آن حد افراط کرد که در سال 44 چند نفر از اعضای حزب ایران نوین در مورد سوءاستفاده های وی، تقاضای محاکمه حزبی برای ایشان کردند، گزارشات سوءاستفاده های مالی و اخلاقی وی به حدی است که می بایست در یک مجموعه مستقل، چاپ و منتشر شود.
مشارالیه در سال 1348 از وزارت اقتصاد کنار گذاشته شد و در بین بهت و حیرت تحصیلکرده ها به ریاست دانشگاه تهران منصوب شد.
وی که مورد مراحم خاص محمدرضا پهلوی بود در سال 1350 از ریاست دانشگاه تهران، برکنار شد و سپس در مشاغل : رئیس هیئت مدیره بانک بین المللی ایران، شرکت فرآورده های نسوز، شرکت آلوپن، به سوءاستفاده های خود ادامه داد.
در ذیل گزارش به تاریخ 19 /4 /52 در خصوص صدمه عالیخانی به سیمان کشور به علت دوستی با ابتهاج، پرویز ثابتی، چنین نوشته است : «اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، تیمسار ریاست ساواک در جریان موضوع می باشند که عالیخانی چنین صدمه ای زده است.
» وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به انگلستان پناهنده شد و به علت ارادتی که به اسداله علم داشت، به نشر خاطرات او پرداخت.
پرونده انفرادی 2ـ منصور روحانی فرزند علی اصغر در 1300 ش در تهران بدنیا آمد.
پدرش تاجر و فروشنده ماهوت بود.
روحانی در دبستان انتصاریه تحصیلات ابتدایی را سپری کرد و در دبیرستان دارالفنون تهران نیز دوره متوسطه را گذراند.
در دانشکده فنی تهران، در رشته راه و ساختمان ادامه تحصیل داد، سپس به انگلستان رفته، از دانشگاه لندن مهندسی آب را دریافت کرد.
در 1324 ش به ایران بازگشت و در شرکت نفت ایران و انگلیس مشغول خدمت شد.
دو سال بعد متصدی ساختمان تصفیه خانه آب (شماره 4) آبادان را به عهده گرفت.
سپس مشاغل زیر را پذیرفت: رئیس دفتر فنی سازمان آب تهران (1330 ش)، سرمهندس سازمان آب تهران، معاون کل سازمان آب تهران (1332 ش)، مدیرکل سازمان آب تهران (1327ش).
روحانی در اسفند 1342 وزیر کار کابینه منصور در وزارت آب و برق گردید و تا شهریور 1350 ش در این سمت باقی ماند و در کابینه هویدا هم به این سمت انتخاب گردید (شهریور1350).
وی از مؤسسین حزب ایران نوین بود و نشان های گوناگون همایونی را دریافت کرده بود.
دارای تألیفاتی است: توسعه منابع آب در ایران، مشکلات و راه حلهای سیاست، توسعه کشاورزی در قطبهای منابع آب و خاک.
در کلوب تهران (لژ مستقل، سعدی) عضویت داشت.
سرانجام منصور روحانی در 26 بهمن 1357 محکوم به اعدام شد و به عنوان مفسدفی الارض اعدام گردید.
3ـ فتح اله ستوده فرزند علی اکبر در 1303 ش در تهران زاده شد.
تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران سپری کرد و در رشته برق و ماشین از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده برای ادامه تحصیلات عالی به آمریکا رفت و دیپلم مهندسی رشته صنایع را از دانشگاه نیویورک گرفت.
در همانجا به سرمهندسی تحقیقات علمی منصوب شد.
همچنین دوره مدیریت صنعتی را گذراند.
از مهمترین مشاغل او می توان به موارد زیر اشاره کرد: مشاور سازمان برنامه، مدیرعامل شرکت سهامی کارخانجات ونک، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت سهامی شیلات ایران، وزیر پست و تلگراف و تلفن در کابینه هویدا و قبل از آن در کابینه حسنعلی منصور عضو هیئت امنای مؤسسه عالی آموزش ارتباطات، عضو باشگاه شاهنشاهی باشگاه فرانسه، عضو شورای عالی شکار، عضو هیأت مدیره کاخ جوانان.
وی مدتی در انستیتوی تکنولوژی به تدریس مشغول بود.
او که از اعضای لژهای فراماسونری بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نامش در فهرست ممنوع الخروجی ها انتشار یافت.
او از مسئولین بنیاد فرهنگی ابوالفتح محوی نیز بوده است.
گزارشاتی مبنی بر وابسته بودن وی به سیا موجود است که از صحت و سقم آن اطلاعی نیست.
(سالنامه کشور ایران، 1353 ش، ص 623 ؛ قلم و سیاست، جلد 2، ص 759 ؛ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد 2، ص 57 ـ 356 ؛ پرونده فتح اللّه ستوده در ساواک) 4ـ دکتر شاهقلی از وزرای دوران پهلوی که به سال 1302ش در تهران تولد یافت.
از دانشکده پزشکی دانشگاه تهران مدرک دکترا را اخذ و دوره تخصصی جراحی عمومی را در دانشگاه نیویورک طی نمود.
علاوه بر آن دوره تخصصی جراحی ترمیمی و پلاستیک را سپری کرد.
او که در کابینه امیرعباس هویدا به سمت وزارت بهداری رسید قبلاً مشاغل زیر را عهده دار شده بود: عضو سابق مؤسس بیمارستان پارس تهران و مؤسس بیمارستان خصوصی بهمن و شماره 7 تهران، از سال 1353 ش به وزارت علوم و آموزش عالی در کابینه هویدا منصوب شد و سپس وزارت بهداری را در اختیار گرفت.
او از مؤسسین کانون مترقی، عضو هیئت مدیره، عضو هیئت اجرائی و کمیته اجرایی حزب ایران نوین بود.
نام او پس از انقلاب اسلامی در فهرست ممنوع الخروجی ها منتشر گشت.
(سالنامه کشور ایران، 1353 ش، ص 772، پرونده منوچهر شاهقلی در ساواک) * در دوران مسئولیت خویش فردی بی اطلاع از امور اداری، تاجرپیشه و به فکر تأمین منافع خود و متهم به بهائی گری بوده است.
هنگامی که وزیر بهداری بوده به جهت بی تجربگی و وضع نابسامان بهداری و شیوع بیماری شبه وبا از طرف مجلس (سابق) مورد انتقاد قرار گرفته است.
در زمان تصدی وزارت علوم متهم گشته است که دستوراتی در جهت جلوگیری از حرکتهای دانشجوئی و مقابله با آنها داده است.
طبق سند بیوگرافیک ساواک، "نامبرده از محارم نزدیک نخست وزیر (هویدا) بود و با اغلب تحصیلکرده های امریکائی دوستی و معاشرت داشته و در محافل سیاسی و بین پزشکان به جناح طرفدار امریکا معرفی شده، فردی است متین، رفیق باز، متهم به بهائیگری و بی اطلاع از امور اداری، تاجر پیشه و به فکر تأمین منافع خود بوده، هنگامیکه وزیر بهداری بوده به جهت بی تجربگی و وضع نابسامان بهداری و شیوع بیماری شبه وبا از طرف مجلس شورا مورد انتقاد قرار گرفته و در زمان تصدی وزارت علوم متهم گشته است که رستورانی در جهت جلوگیری از حرکتهای دانشجویی و مقابله به آنها داده است.
» - اسناد ساواک، پرونده های انفرادی 5ـ فرخ رو پارسا فرزند فرخ دین، در سال 1301 ش در تهران یا قم به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا درجه دکترای پزشکی ادامه داد.
سمتهایی از جمله : دبیر دبیرستانهای تهران، نماینده مجلس شورای ملی، معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش را عهده دار بود.
ساواک وی را چنین معرفی کرده است : «نامبرده فاقد سابقه مضره سیاسی بوده و طرفدار سیاست غرب و رژیم مشروطه سلطنتی و عضو حزب «ایران نوین» و کانون مترقی و رئیس جمعیت زنان دانشگاهی می باشد.
مشارالیها زنی محتاط، ترسو، معرفی شده و همسر تیمسار شیرین سخن است.
» گزارش خبری تاریخ 18 /11 /42 حاکی است که در محل جامعه لیسانسیه های وابسته به رضا معرفت، ناصر هیدی مدیر دبیرستان ملی مدائن اظهار داشته است : «خانم دکتر پارسای، مبلغ ششصد هزار تومان از وجوه دبیرستان رضاشاه کبیر سوءاستفاده نموده منتهی سعی می شود که سروصدای موضوع بلند نشود.
لیکن در بخش دو فرهنگی، کلیه کارمندان از جریان باخبر شده اند و معرفت گفته های وی را تائید نموده است».
طبق گزارش دیگری از ساواک مشارالیها متهم به بهائیگری بوده و به لحاظ ترس از نفوذ روحانیت در آموزش و پرورش و اوج گیری مخالفت با وی سعی داشته تا قضیه برملا نشود.
در گزارش ساواک به تاریخ 8 /9 /52 چنین آمده است : «وقتی خانم پارسای وزیر آموزش و پرورش از سفر خارج از کشور برگشته، هفت چمدان پر از اجناس مختلف با خود آورده و مأموران گمرک با ترخیص آنها مخالفت نمودند، لذا راننده مذکور با مراجعه به رئیس گمرک چمدانها را گرفته و تحویل خانم وزیر داده و مشارالیه در مقابل این خدمت به رئیس ناحیه 11 آموزش و پرورش تلفن زده و از طریق رئیس اداره مزبور یک گواهینامه ششم ابتدایی با معدل 25 /13 به وی داده است.
» ضمنا جامعه زنان ایرانی در نامه ای به فرح، خواستار برکناری و عدم شرکت رسمی مشارالیها در مراسم جمعیت جامعه زنان شده اند.
پارسا در دوران تصدی خود در وزارت فرهنگ، مروج فساد و بی دینی بود.
به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت با اسلام، مدارس اسلامی، خصوصا مدارس دخترانه را همواره تحت فشار و محدودیت قرار می داد.
در چندین مورد با همکاری ساواک و هجوم به مدارس دخترانه، چادر و روسری دختران را برداشته و هتک حرمت نمودند.
وی عضو کلوپ روتاری ایران بود و پدرش اولین کسی بود که نخستین مجله اختصاصی زنان را نشر داد، پارسا نماینده دوره 21 مجلس شورای ملی بود و پس از آنکه مدتی معاون پارلمانی وزارت آموزش و پرورش بود.
از 2 /8 /47 به جای هادی هدایتی، وزیر آموزش و پرورش شد و تا 10 /2 /53 در این پست بود.
او قبل از وزارت مالک یک آموزشگاه دخترانه بود.
او در کارهای زیر مشارکت داشته و سازمانها و مؤسسات و جمعیت های متعددی را بنیان نهاد: ایجاد و تأسیس انجمن بانوان فرهنگی، رئیس جمعیت زنان دانشگاهی ایران، رئیس سازمان همکاری جمعیتهای زنان، نایب رئیس هیئت مدیره شرکت تعاونی فرهنگیان، عضو شورای ورزشی بانوان، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی جمعیتهای زنان.
گزارش مفاسد اخلاقی وی قابل درج نمی باشد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی 6ـ عطاءاللّه خسروانی فرزند محمدهاشم (شهاب) در سال 1298 ه ش به دنیا آمد پس از اتمام تحصیلات و اخذ دیپلم متوسطه از کالج البرز تهران در رشته های زبان و حقوق در دانشسرای عالی و دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت و سپس برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا موفق به اخذ دانشنامه در رشته علوم اجتماعی گردید.
(متولد 1298) از مهره های قدیمی وابسته به بریتانیا و دربار بود که در سال 1322 به همراه برادرش (خسرو خسروانی) نشریه افکار ایران را منتشر می کرد.
خسروانی در دولت منوچهر اقبال معاون وزیر کار در امور پارلمانی شد و در سال 1340 به همراه دوستان قدیمی خود در دبیرستان «ایرانشهر» (حسنعلی منصور، جمشید آموزگار و...) در نقش «نخبگان» آمریکایی ظاهر گردید و در دولت های امینی و علم و منصور وزارت کار را به دست گرفت.
در پی ترور منصور و همزمان با انتصاب امیر عباس هویدا به صدارت، در اسفند 1343 محمدرضا پهلوی، خسروانی را به دبیر کلی «حزب ایران نوین» گمارد و این امر، از آغاز، نارضایی جواد منصور، دکتر حسن زاهدی و دیگر بنیانگذاران «کانون مترقی» را برانگیخت.
خسروانی علاوه بر دبیر کلی «حزب حاکم» در دولت هویدا وزارت کار و سپس وزارت کشور (1347) را به عهده داشت.
خسروانی که طبق ارزیابی ساواک، فردی «عوامفریب و حرّاف» محسوب می شد، تصور می کرد که به سادگی خواهد توانست رقیب بی صلاحیت خود را کنار زند و به ریاست دولت برسد.
از این رو وی در سال 1345 از طریق برادرش خسرو خسروانی، سفیر ایران در واشنگتن ، به ایجاد ارتباطاتی با برخی از مقامات آمریکایی دست زد.
«تحقیقات غیر محسوس» ...
تا سال 1348 ادامه یافت و شاه که اقدامات جاه طلبانه خسروانی را خطرناک تلقی می نمود.
در این سال وی را از وزارت و دبیرکلی حزب ایران نوین کشور برکنار ساخت و بدینسان یکی از فعال ترین رقبای هویدا برای همیشه از صحنه سیاست خارج شد.
با تشکیل کنگره ای به نام کنگره آزاد زنان و آزاد مردان که در دوره ریاست علم فراهم گردید که ظاهرا محصول انقلاب سفید شاهانه و جمعی از نمایندگان کارگران و کشاورزان و روشنفکران (که بیشتر اعضای کانون مترقی حسنعلی منصور بودند) و زنان بود، کاندیدهای نمایندگی مجلس شورای ملی و سنا را تعیین نمود.
ولی در واقع کنگره فقط نمایشی برای تأیید و تصویب صورت کاندیداهایی بود که از طرف یک گروه پنج نفری مرکب از احمد نفیسی (شهردار تهران و رئیس کنگره) حسنعلی منصور (رئیس کانون مترقی) عطاء خسروانی (وزیر کار) حسن زاهدی (رئیس بانک کشاورزی) و نصرت اللّه معینیان (وزیر مشاور و سرپرست تبلیغات) تعیین شده بودند.

منبع:

کتاب غلام‌رضا نیک‌پی به روایت اسناد ساواک صفحه 95

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.