تاریخ سند: 11 دی 1346
درباره : روزنامه آیندگان و تشکیل حزب مردم1
متن سند:
از : 20/ه /7
به : 321 شماره : 32013 /20 ه/ 7
دکتر نعمت اللهی2 رئیس اداره کارگزینی بانک مرکزی ایران ضمن یک
مذاکره خصوصی می گفت روزنامه آیندگان را تمام دستگاههای دولتی تقویت
می کنند و گویا به اداره مطبوعات وزارت اطلاعات هم دستور داده شده که از نظر
دادن آگهی آن را بیشتر از
سایرین تقویت کند.
نامبرده اضافه نمود که قرار
است حزب سومی در ایران
بوجود آید و نام حزب سوم
هم حزب آیندگان است و
این روزنامه ارگان آن حزب
خواهد شد و رهبری آن
حزب را نیز آقای اردشیر
زاهدی3 عهده دار خواهد
بود و در آینده بجای حزب
ایران نوین4 اکثریت را در
دست خواهد گرفت.
از نظر این بخش اقدامی ندارد.
دائره 1 بهره برداری شود.
11 /10
بایگانی شود.
18 /10 /46
توضیحات سند:
1ـ در سال 1336 با مشاورت
علم و شاه دو حزب مردم و
ملیون تشکیل شد که در ظاهر
رقیب یکدیگر بودند اما در واقع
هر دو مجری دستورات و
فرامین شاه به شمار می آمدند.
حزب مردم که رهبری آن را
اسداللّه علم به عهده داشت و
رهبری حزب ملیون با دکتر
منوچهر اقبال بود.
شاه در پیام
نوروزی اش تمایل خود را به
جهت تشکیل احزاب اعلام کرد
و در 27 اردیبهشت 1336
حزب مردم که اصطلاحا حزب
اقلیت خوانده می شد اعلام
موجودیت کرد، بیست و پنج نفر
از جمله اسداللّه علم، سناتور
یحیی عدل، دکتر فرهاد، دکتر
حسن مظاهری، مهدی شیبانی،
حسن افشاری، دکتر پرویز ناتل
خانلری، امیر بیرجندی و محمد
الهی اعضای مؤسس حزب مردم
بودند.
حزب به تدریج در استانها دفاتر
و شعبه های خود را گسترش داد
و فعالیت خود را در میان مردم
آغاز کرد علم رهبر حزب جهت
گسترش دامنه نفوذ خود در میان
اقشار و طبقات پایین جامعه
برنامه های ظاهرفریبی را در
مرامنامه حزب گنجانید و در این
راستا اعلام کرد حزب مردم
طرفدار سهیم کردن کارگران در
سود کارخانجات، تقسیم زمین
بین کشاورزان بدون زمین و
برابری حقوق زن و مرد است.
عمده فعالیت احزاب دوگانه در
انتخابات دوره 20 مجلس شورای
ملی بود.
حزب مردم به رهبری
علم از حزب رقیب خود شکست
خورد و حزب ملیون با 79 درصد
از کل آرا به پیروزی رسید اما به
دلیل تقلب گسترده، انتخابات
دوره 20 ابطال گردید.
اسداللّه علم مؤسس حزب مردم
بلافاصله بعد از ابطال انتخابات
در شهریور 1339 از دبیرکلی
حزب مردم استعفا داد و به جای
او پرفسور یحیی عدل به سمت
دبیرکلی حزب تعیین شد روزنامه
اندیشه مردم ارگان حزب مردم
بود که پس از کناره گیری علم
تعطیل شد.
2ـ احمد نعمت اللهی فرزند حسن
در سال 1293 ه ش در مشهد
بدنیا آمد.
نامبرده دوره ابتدائی
را در دبستان فردوسی مشهد و
مقطع متوسطه را در دبیرستان
دانش به پایان رساند و دیپلم
گرفت.
مشارالیه در دانشگاه تهران از
دانشکده حقوق لیسانس و از
کانون علوم اداری فوق لیسانس
علوم اداری دریافت نمود.
احمد نعمت اللهی در سال 1312
در بانک ملی ایران استخدام شد
و مدتی رئیس بانک ملی ایران
در سبزوار بود.
وی سپس به
تهران منتقل و به ریاست بانک
ملی ایران شعبه انقلاب انتخاب
شد.
نامبرده همچنین در بانک
مرکزی ایران رئیس اداره
کارگزینی بود.
احمد نعمت اللهی از سال 1325 ـ
بنا به دستور فرماندار سبزوار ـ با
انجمن فرهنگی ایران و شوروی
و انجمن فرهنگی ایران و فرانسه
ارتباط داشت.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
3ـ زاهدی، اردشیر فرزند سپهبد
فضل اله زاهدی نخست وزیر پس
از کودتای 28 مرداد و عامل
آمریکا و انگلیس، اردشیر
زاهدی به برکت اقبال و سمت
پدرش تا زمان انقلاب سفیر
ایران در آمریکا بود و برای
مدتی نیز وزیر خارجه هویدا بود.
او از گستاخی و جسارت بی
حصری حزبی حصری نسبت به
مقامات و همکاران و حتی
نخست وزیر برخوردار بود و به
پشتوانه مساعدت و توجه
آمریکائیها، ملاقات ها و
ارتباطات مستقیم با شخص شاه
داشت.
وی بیش از هشت سال
سفیر ایران در آمریکا بود و
ارتباطات گسترده ای را با محافل
و مقامات آمریکا ایجاد کرده بود.
(برای مطالعه بیشتر رجوع شود به
طلوعی همان منبع ص 710 و نیز
به خاطرات فردوست ج 1 ص
250 به بعد مراجعه شود).
4ـ حزب ایران نوین بدنبال از
رونق افتادن و بی اعتبار شدن
حزب ملیون و مسئله دار شدن
آن، در تاریخ 24 /9 /1342
اعلام موجودیت کرد.
در رأس
رهبری آن حسنعلی منصور دست
پرورده امریکا قرار داشت و پس
از ترور منصور حزب دچار
تزلزل شد و بدلیل اینکه امیر
عباس هویدا به جهت نخست
وزیر شدن از قبولی دبیرکلی
حزب سرباز زد، وزیر سابق
کشور (عطاءاللّه خسروانی) به
دبیر کلی انتخاب شد و تا سال
1348 در این سمت باقی ماند.
پس از خسروانی و تا انحلال
حزب، منوچهر کلالی دبیر کل آن
بود.
البته این شکل ظاهر قضیه
است.
در واقع همانطور که در
سال1353 همین حزب ایران
نوین به علت کشمکشهای داخلی
و از دست دادن خریداران و
کهنگی و فرسودگیش در استفاده
تبلیغاتی رژیم از آن، جای خود
را همراه حزب مردم به حزب
رستاخیز داد، در سال 42 نیز چون
حزب ملیون رونق چندانی
نداشت و به مسائلی مبتلا گشته
بود شاه و کسانی که از پشت این
صحنه را می گرداندند به این فکر
افتادند که حزبی دیگر بنا کنند تا
هم جای ملیون را بگیرد و هم در
جهت به اصطلاح انقلاب سفید
شاه، آن را بکار بگیرند.
دبیران
کل حزب هیچگاه به فکر حل
مسائل اجتماعی، سیاسی و
اقتصادی جامعه و یا ترقی و
پیشرفت مسائل نبودند بلکه تنها
در فکر منافع مالی و شخصی
خود و اقوام و بستگان و دوستان
خود بودند و بودجه ای را که از
طرف دولت و وزارتخانه ها اما
بطریق محرمانه دریافت
می کردند به مصارف شخصی
خود می رساندند و فعالیت عمده
حزب در انتخابات آشکار می شد.
آنان سعی می کردند تا به هر
صورت ممکن افراد خود را به
عنوان نماینده مردم به مجلس و
هر کجا احتیاج به انتخابات داشته
و یا پستی در کار بوده تحمیل
کنند و آنقدر در آراء تغییر
می دادند که مورد اعتراض هویدا
و شخص شاه هم قرار می گرفتند.
حزب ایران نوین، حزبی دست
ساز امریکا بود که شاه به لحاظ
شعار طرفداری این حزب از
انقلاب سفید آن را پذیرفت و
جزء طرفداری از سیاستهای
امریکا در ایران و ترویج فرهنگ
شاهنشاهی و اشاعه فساد بوسیله
تأسیس سازمان جوانان حزب کار
دیگری انجام نداد.
- اسناد ساواک، بولتن ویژه و
پرونده حزب ایران نوین.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - روزنامه آیندگان به روایت اسناد ساواک صفحه 57