تاریخ سند: 22 اسفند 1356
گزارش
متن سند:
مشخصات متهم :
احمد فرزند محمود شهرت کروبی دارنده شناسنامه شماره 63 صادره از
اختخوان گلپایگان متولد سال 1234 یا 1235 شمسی ـ متاهل ـ مسلمان (شیعه
اثنی عشری) ساکن الیگودرز ـ شغل پیشنماز (روحانی) تبعه دولت شاهنشاهی
ایران.
سابقه :
طبق سوابق موجود متهم یاد
شده بالا یکی از روحانیون
افراطی و ناراحت است که
در سال 1350 باتهام اقدام
علیه امنیت داخلی مملکت
در خرم آباد دستگیر و
سرانجام برابر نامه شماره 1ـ
2733 /66 /401ـ9 /8 /50
اداره دادرسی نیروهای
مسلح شاهنشاهی مشارالیه
به سه ماه حبس تادیبی
محکوم و حکم درباره او
اجرا گردیده است.
موضوع اتهام :
اقدام علیه امنیت کشور.
گردش کار :
گزارشهای واصله حاکی از آن بود که عده ای از طلاب اخلالگر حوزه علمیه قم از
جمله طلاب مدارس علوم دینی فیضیه و دارالشفاء با هدف مخالفت با حزب
رستاخیز1 ملت ایران قصد دارند با بهره برداری سوء از روز 15 خرداد سایر را به
ایجاد بلوا و آشوب تحریک و تحریص کرده و پس از نضج گرفتن تظاهرات ضد
امنیتی اغتشاش را در وهله اول به نقاط دیگر شهرستان قم و در مرحله بعدی به
سایر مناطق کشور سرایت داده و مردم را علیه رژیم کنونی کشور بشورش
وادارند.
بهمین منظور از مدتی قبل اقدامات لازم جهت مقابله با فعالیتهای ضد
امنیتی این دسته از عوامل مرتجع و مفسده جو معمول گردید.
عناصر اخلالگر در
روزهای 16 و 17 سال 2534 پرچم سرخ بر بام مدرسه فیضیه برافراشته متهم
مورد بحث که از عوامل اصلی برپا کننده این تظاهرات بوده با انجام سخنرانیهای
مکرر و تحریک آمیز طلاب مدارس فوق الذکر و برخی از طلبه های دیگر را که
آمادگیهائی جهت انجام اقدامات اخلالگرانه داشتند تشویق نمودند که اعتصاب
را با دادن شعارهای ضد امنیتی و اهانت آمیز نسبت به مقام شامخ سلطنت آغاز
نمایند.
محرکین واقعه بهمراه
عده ای دیگر متعاقبا مقادیر
قابل توجهی چوب و سنگ
از خارج از مدارس مزبور
جمع آوری کرده و در اختیار
سایر طلاب قرار دادند و
باین ترتیب اغتشاش آغاز
گردید و پس از آنکه
مأمورین انتظامی در مورد
متفرق شدن خودداری از
عملیات اخلالگرانه به
عناصر متظاهر هشدار دادند
با چوبها و سنگهای
جمع آوری شده به پلیس
حمله ور شدند.
با توجه
بانعکاس سوء اقدامات
اخلالگرانه طلاب مذکور و اینکه احتمال داشت نظرات محرکین واقعه مبنی بر
گسترش دادن آشوب و بلوا بر سایر نقاط تحقق پیدا کند در نتیجه عناصر فعال
واقعه مزبور از جمله نامبرده بالا که پس از سخنرانی و شروع تظاهرات از قم به
الیگودرز متواری گردیده بود تدریجا شناسائی و دستگیر و یاد شده بالا نیز برابر
قرار تامین مورخه 24 /3 /54 صادره از شعبه 1 بازپرسی دادستانی ارتش
بازداشت و قرار صادره به رویت متهم رسیده که نسبت بآن اعتراضی ننموده
است.
سپس در تاریخ 28 /4 /54 با تبدیل قرار آزاد شده است.
خلاصه اظهارات متهم :
متهم یاد شده بالا در بازجوئیهای معموله عضویت و فعالیت خود را در احزاب و
گروههای مذهبی و سازمانهای وابسته بآن انکار و ضمن تائید اعمال اقدامات
گروه باصطلاح مجاهدین خلق اظهار میدارد.
چون دستگاه فعلی جبار است و
بهیچوجه عدالت اجتماعی در ایران وجود ندارد بنابراین معتقدم که میبایستی
حکومت اسلامی جایگزین رژیم سلطنتی گردد.
البته تنها فردی که بتواند چنین
نظریه ای را در ایران اجرا نماید روح اله خمینی است.
اضافه مینماید چون به این
نظریه عقیده راسخ دارم لذا
تصمیم گرفتم مطالبی جهت
طلاب و مردم اظهار نمایم تا
در نزد خدا مسئول نباشم
بنابراین پس از ورود به قم
نزد آیت اله گلپایگانی رفتم و
پس از تعارفات معموله
بایشان و افرادی که در آنجا
بودند گفتم در 15 خرداد 42
بعناوین مختلف از خمینی
پشتیبانی نمودید و پس از
تبعید او خاموش شدید نفاق
را کنار بگذارید.
درباریان
بشما خیانت میکنند و ضمن
ادای مطالب دیگر عنوان
کردم که قصد دارم سخنرانی
نمایم بدیهی است آقایان در پاسخ بنده هیچگونه اظهاری ننمودند.
وی میافزاید
یک هفته در قم بودم شبها را در حجرات مدارس میگذراندم و روزها در مدرسه
فیضیه برای طلاب و مردم مطالبی درباره روز 15 خرداد و عقاید خمینی اظهار
میکردم تا اینکه قبل از تظاهرات 15 خرداد ماه سال 2534 در مدرسه فیضیه
سخنرانی جامعی کردم که خلاصه مفاد آن چنین بود امروز پانزدهم خرداد ماه
است بگذشته بنگرید این مدرسه از خون جوانان و مردمانی بیگناه خونین
گردیده است.
سی هزار نفر سیاسی از زن و مرد در زندان بسر میبرند و میبایستی
محترم باشند ولی حتی از نماز آنان جلوگیری مینمایند اگر سلطنت حضرت محمد (ص) و علی (ص) است
قصاص جایز نیست اگر سلطنت عمر ابن خطاب است بکوشید تا عدالت اجتماعی بشری و پرچم قرآن و
عدالت را براه نمایند تا از زیر پرچم ظلم و ستمگری...
...
.
رهائی حاصل نمایند البته رادمردی که بتواند این
کار را انجام دهد یگانه پرچمداری است بنام روح اله خمینی ـ درود بر خمینی لعنت بر دشمن عدالت
اجتماعی و...
.
اضافه میکند در مورد رستاخیز نیز اظهاراتی کرده و سرانجام از آنان خواستم پافشاری
نمایند تا عدالت اجتماعی بشری و حکومت اسلامی را بوجود بیاورند.
در مورد مدارک مکشوفه عنوان میکند افرادی بمنزل من رفت و آمد دارند وممکن است آنان مبادرت
بگذاردن اعلامیه ها نموده باشند ولی اضافه میکند که عکس خمینی متعلق باوست و اعلامیه خمینی به
سخنرانی خود و تحریک و تشویق طلاب و افرادی که اقدام علیه امنیت کشور نموده، و هدف نهائی او
واژگون نمودن رژیم مشروطه سلطنتی و ایجاد حکومت اسلامی در ایران و تامین عدالت اجتماعی کرده
است.
ضمنا اقاریر سایر متهمین موید اینموضوع میباشد.
نظریه :
با توجه باینکه یاد شده اقداماتی علیه مصالح مملکت برابر اوراق بازجوئی پیوست انجام داده لکن از
اعمال گذشته اش نادم بوده و کلیه اطلاعات خود را در اختیار گذارده است.
اینک که پرونده وی تکمیل
گردیده در صورت تصویب جهت هرگونه اقدام قانونی باداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی ارسال
گردد.
بازجویی متخصص ـ الماسی 22 /12 /36
توضیحات سند:
1 ـ شاه به تشکیل احزاب
گوناگون امر کرده بود، مانند
(مردم)، (ملیون)، (ایران نوین)،
اما در سال 1353 ه.
ش حزب
(رستاخیز) را به عنوان تنها
حزب قانونی کشور اعلام کرد و
عضویت در آن را اجباری
ساخت و دستور داد کسانی که با
آن مخالف هستند ایران را ترک
کنند! این حزب بر سه اصل
استوار بود : وفاداری به قانون
اساسی، وفاداری به نظام
شاهنشاهی، وفاداری به انقلاب
شاه و ملت.
هویدا، نخست وزیر
وقت، به دبیر کلی حزب رستاخیز
انتخاب شد و (رستاخیز) کانونی
گردید برای تجمع کسانی که به
دنبال نفوذ و قدرت بودند.
امام
به محض تاسیس حزب رستاخیز
آن را مخالف شرع شمرده فتوا به
حرمت عضویت در آن دادند و
به اجبار مردم را به عضویت در
در آن نقض قانون اساسی
دانستند.
در اولین سالگرد
تشکیل حزب، رژیم اعلام کرد
که بیست و سه میلیون نفر عضو
آن هستند! (جمعیت ایران در آن
زمان 33 میلیون نفر بود).
شاه
هیچگاه اجازه نمی داد در حزب،
رستاخیز پیرامون نفت، بررسی
اصلاحی یا انتقادی انقلاب
سفید، خرید اسلحه و تجهیزات و
سیاست خارجی، جلسات و
مذاکراتی داشته باشند.
شش ماه
پس از تشکیل حزب مقامات
آمریکا در ایران به واشنگتن
گزارش کردند که این حزب عملا
نقشی در سیاست ایران ندارد.
هنگام انحلال این حزب حتی
یک نفر هم مخالفت نشان نداد!
ر.ک : کوثر، ج 1، ص 384/
کوثر، ج 2، ص 101
منبع:
کتاب
ملا احمد کروبی به روایت اسناد ساواک صفحه 290