صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجوئی از احمد جنتی لادانی فرزند هاشم

تاریخ سند: 24 خرداد 1357


بازجوئی از احمد جنتی لادانی فرزند هاشم


متن سند:

تاریخ: 24 /3 /2537[1357]
جلسه سوم
بازجوئی از احمد جنتی لادانی فرزند هاشم

س: هویت شما محرز است لطفاً بیوگرافی خود را بنویسید.
ج: بنده دوران تحصیلات فارسی و اوائل تحصیلات عربی خود را در اصفهان گذراندم. سی سال قبل به قم آمدم دوران سطح و خارج را در محضر استادهای قم و مرحوم آیت‌‌الله بروجردی گذراندم از آن تاریخ یعنی بعد از فراغ از تحصیلات به تدریس پرداختم و تاکنون به همین کار اشتغال دارم. دو مرتبه بازداشت شده‌ام در مرتبه اول که علت بازداشت را پرسیدم گفتند جلسه‌ای در منزل یکی از علماء بوده که در آن برخلاف مصالح دولت صحبت می‌شده شرکت کرده‌ای و مرتبه دوم گفتند یکی از کسانی که تحت تعقیب بوده در منزل تو آمده با او چه ارتباطی داشته‌ای و از کجا آشنا شده‌ای و او چه گفتگو‌هایی کرده‌ای یک مرتبه هم به اسدآباد همدان برای مدت سه سال تبعید شدم که تمام مدت آن‌جا بودم و بعد از اتمام مدت به قم برگشتم و دادگاهی تشکیل شد برای رسیدگی به اعتراض و کسی نگفت علت تصمیم به تبعید چه بوده. راجع به آقای خمینی تاکنون هیچ‌گونه فعالیتی به نفع ایشان نداشته‌ام و با ایشان کاری ندارم. ایشان با دیگران برای من یکسان‌اند من نه تبلیغی برای ایشان کرده‌ام و نه کاری که برخلاف مصالح باشد فعلاً هم به جز تدریس در گوشه‌ای از حوزه قم و کارها و مطالعات فردی شغل دیگری ندارم و حالتی شبیه انزوایی به خود گرفته‌ام و رابطه‌ام با دیگران روز به روز کم می‌‌شود و به تنهایی و مطالعات خاص علاقمندم و آخرین نظرم به این تعلق گرفته که هرچه بتوانم مطالعه می‌کنم و به معلومات و اطلاعاتم بیفزاید لازمتر و نافع‌تر است. این بود خلاصه‌ای از بیوگرافی من با توجه به آن‌چه فعلاً در ذهن دارم و با توجه به حالت فراموشکاری شدیدی که قریب به یکسال است به آن مبتلا شده‌ام و روز به روز بدتر می‌شود چنان‌چه بسیاری دیگر از قوایم مانند قوه بینایی تحلیل رفته و یکی از علل گرایش من به انزوا و گوشه‌گیری من نیز همین است. احمد جنتی
س: شما از پسرتان که در حال حاضر متواری است چه اطلاعی دارید؟ آیا به ملاقات شما آمده است؟ چگونه خبرگیری می‌کنید؟
ج: از ایشان اطلاعی ندارم، به ملاقات من از وقتی که در تبعید بودم نیامده تنها گاهی بعضی از بچه طلبه‌ها می‌‌گویند حالش خوب است می‌پرسم کجا است جوابی نمی‌دهند. احمد جنتی
س: در زمانی که متوجه فوت مصطفی خمینی[شدید] به نفع وی چه اقدامی کرده‌اید؟
ج: هیچ اقدامی نکرده‌ام تنها تلگراف تسلیت را امضا کرده‌ام. جریان تلگراف این بود که موقعی که از منزل بیرون آمده بودم حدود ساعت دو بعدازظهر و عازم مسافرت بودم در راه یکی از طلاب نائینی که اسمش را نمی‌دانم پرسید و تلگراف را نشان داد که امضا کن، نگاهی سطحی و سریع در کنار خیابان کرده و امضا کردم. احمد جنتی
س: چه تاریخی امضا کردید؟ عازم کجا بودید؟ چطور اسم طلبه را نمی‌‌دانید ولی می‌دانید که اهل نائین است؟
ج: تاریخش سه چهار روز بعد از فوت بود که الآن دقیق تاریخ فوت در نظرم نیست. عازم اصفهان بودم و بسیاری از طلاب را من می‌شناسم که اهل کجا هستند و نام و خصوصیات آن‌ها را نمی‌دانم. طلاب جوان غالباً آن‌ها که به درس من حاضر می‌شوند با خصوصیات می‌شناسم و او از شاگردان من نبود. احمد جنتی
س: شما در حوزه علمیه قم چه درسی را تدریس می‌کنید؟
ج: .........
س: در اوراق بازجوئی قبلی نوشته‌اید یک اعلامیه را در منزل آورده‌اند و امضا کرده‌اید لطفاً شرح دهید آن اعلامیه مربوط به چه بوده است؟
ج: چنان‌که همانجا نوشتم اعلامیه مربوط به شرح جریان‌های روز بود و بیشتر به نقل قضایا و وقایعی که در قم و تبریز اتفاق افتاده بود، بود و تفصیلات آن در نظرم نیست. احمد جنتی
س: شما طرفدار کدام‌یک از مبلغین و مراجع دینی هستید؟
ج: من طرفدار هیچ مرجعی نیستم چون احتیاج به تقلید ندارم و صاحبان فتوی برای من تفاوتی ندارند. درباره مبلغین هم طرفداری ندارم. البته با آقای خزعلی دوستی و رفاقت دارم. احمد جنتی
س: سرکار به نفع خمینی چه اقدامات و تبلیغاتی نموده‌اید؟
ج: چنان‌که در جواب‌های قبل شرح دادم اقدام و تبلیغی به نفع ایشان ندارم و شخص‌پرستی را مطلقا غلط می‌دانم. احمد جنتی
س: برابر اطلاع واصله و شایعات قرار بود روز سه‌شنبه 15 /3 /37 در رابطه با بزرگداشت حادثه پانزدهم خرداد مغازه‌ها بسته شود و افراد ناراحت و آشوب‌طلب هم به این موضوع دامن زده و تبلیغاتی در جهت بسته شدن مغازه‌ها نمودند و یکی از مبلغین در این راه هم سرکار معرفی شده‌اید. چه توضیحی می‌‌دهید؟
ج: گزارش صددرصد دروغ بوده و من در این‌گونه امور هیچ نقشی و نظری نداشته و ندارم. احمد جنتی
س: شما در کدام یک از تظاهرات و آشوب‌های اخیر شرکت داشته‌اید؟
ج: در بعضی از جواب‌های سابق اشاره کردم که در هیچ یک شرکتی نداشته‌ام. احمد جنتی
س: پس از اتمام مدت تبعید شما چکار کردید؟
ج: قریب دو سال قبل تبعید من تمام شد و آمدم قم و باز به کار تدریس که عمل رسمی من است پرداختم و هنوز هم مشغولم. احمد جنتی
س: چه مطالعاتی در چه زمینه‌هایی داشته بنویسید.
ج: مطالعات من در زمینه‌های فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، ادبیات عرب، تاریخ اسلام و بعضی از متفرقات مانند نوشته‌های آقای مطهری و غفوری و بعضی از نوشته‌های سیدغلامرضا سعیدی1 بوده. احمد جنتی
س: با طلاب و وعاظ راجع به چه مسائلی بحث و گفتگو دارید؟ اصولا راجع به وقایع اخیر با چه کسانی بحث و مذاکره کرده‌اید؟
ج: راجع به مسائلی که اخیر اتفاق افتاده بحثی نداشته‌ایم. البته نقل خبر با هر دو نفری که با هم برخورد می‌کنند معمولاً هست و اگر اتفاق تازه‌ای رخ داده باشد به عنوان خبر تازه نقل می‌کنند اما بحثی با کسی نداشته‌‌ام. احمد جنتی
س: اظهارات خود را چگونه گواهی می‌کنید؟
ج: با امضا گواهی می‌کنم. احمد جنتی

توضیحات سند:

1. حجت‌الاسلام سیدغلامرضا سعیدى در اوایل سال 1276ﻫ ش در قریه «نوزاد» از توابع شهرستان بیرجند دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایى را در مکتب خانه زادگاهش گذراند و سپس همراه خانواده‌اش به بیرجند رفت . وى در 21 سالگى پس از فرا گرفتن علومى چون ریاضى، طبیعى، هیئت و نجوم و هم چنین زبان‌هاى عربى، فرانسه، انگلیسى به مدت سه سال در بانک مشغول به کار شد. پس از آن عهده‌دار تدریس در مدرسه «شوکتیه» شد. در سال 1320 به تهران آمد و با همکارى آقاى دکتر سیدجعفر شهیدى مجله فروغ علم را منتشر ساخت. پس از تأسیس دولت پاکستان به سال 1947 میلادى از وى دعوت به عمل آمد تا در موتمر اسلامى در کراچى شرکت کند و از آن پس بود که وی سفرهاى متعددى به پاکستان و هندوستان کرد که در نتیجه با آرا و اندیشه‌هاى مرحوم علامه محمد اقبال لاهورى آشنا شد، به طوری که بقیه عمر را در مسیرى که اقبال نمایانده بود یعنى در راه احیا تفکر دینى در عصر حاضر گام برداشت. وی با تألیف و ترجمه کتب و مقالات متعدد خدمات ارزنده‌اى به عالم اسلام کرده است.
از آثار وى که عموماً ترجمه بوده است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
عذر تقصیر به پیشگاه محمّد و قرآن، عمّار یاسر، فلسفه و تربیت، اسلام سدّ راه جاهلیّت، پاکستان، خطر جهود براى جهان اسلام و ایران، انقلاب اسلامى، طریق نجات، نقش اسلام در برابر غرب، اقبال‌شناسى، اندیشه‌هاى اقبال، اولین قانون اساسى مکتوب در جهان، پیامبر (ص) در میدان جنگ، بزرگترین مرد تاریخ جهان یا نجات‌دهنده بشر، بیست و چهار ساعت آخر عمر زندگى جمال عبدالنّاصر، پیشرفت سریع اسلام، داستانهایى از زندگى پیامبر (ص)، زندگانى محمّد (ص).
استاد سیدغلامرضا سعیدى در روز سه شنبه 22 آذرماه 1376 دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار معبود شتافت.
ر.ک: کیهان فرهنگى، مهرماه سال 1364

منبع:

کتاب آیت‌الله احمد جنتی به روایت اسناد ساواک صفحه 356




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.