صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : حزب مردم

تاریخ سند: 2 تیر 1338


موضوع : حزب مردم


متن سند:

شماره : 3 ـ 3 ـ 1415 5 بعداز ظهر روز گذشته آقای علم رهبر حزب مردم و 20 نفر از اعضای کادر رهبری در محل حزب حضور داشته اند.
ابتدا قبل از تشکیل جلسه کادر رهبری بین چند نفر از حاضرین در مورد وضع دولت و ترمیم کابینه صحبت شده و یکی از کارمندان وزارت کشور اظهار داشته قرار است پس از مراجعت هیئت دولت از خراسان آقای ذوالفقاری به جای آقای جعفری1 به استانداری خراسان و دکتر جلالی2 وزیر اسبق کشور به استانداری رشت منصوب گردند.
یکی دیگر از حضار گفته سرتیپ فرزانگان که زمانی مورد غضب واقع شده بود و حتی در رادیو و جراید هم به سوءاستفاده هایی که مشارالیه نموده بود اشاره نمودند و او را متهم به قبول تبعیت دولت آمریکا نمودند هم اکنون به ایران مراجعت و به استانداری اصفهان منصوب گردیده و معلوم نیست مقامات دولتی و یا اولیای امور جواب مردم را با آن تبلیغاتی که علیه فرزانگان نمودند چه خواهند داد.
در ساعت 6 جلسه کادر رهبری به ریاست دکتر دفتری و با حضور 30 نفر از جمله هوشنگ کوشیار ـ دکتر محمد باهری ـ صاحب دیوانی ـ محمود سجادی ـ احمد داراب3 ـ هادوی زنگنه ـ خانم منتصر ـ مظفر هاشمی ـ رضا هدایتی ـ حسین شربیانی ـ فرزانه ـ نامور ـ جهان میر ـ تقی افراخان4 ـ دکتر مزارعی ـ دکتر اعتمادی و مشتاق تشکیل گردید.
در این جلسه دکتر مزارعی به بحث سیاسی در اطراف تعطیل کنفرانس ژنو پرداخته و نتیجه گرفته است که متفقین حتی با شروع جنگ حاضر به تخلیه برلین نخواهند بود و سپس درباره جنبش های ملی و پیشرفت افکار عمومی در ایران صحبت کرده و شروع این پیشرفت را از زمان اعلیحضرت رضاشاه فقید دانسته و قرار شد از هفته آینده دکتر مزارعی پیرامون تحولات ایران از شهریور 20 صحبت کند دکتر باهری نیز طبق برنامه قبلی در مورد اعتصاب کارگران کوره پزخانه ها صحبت کرده و ضمن بحث در اطراف خرابی وضع کارگران گفته است در کوره پزخانه ها در حدود 60 هزار کارگر فصلی و 15 الی 20 هزار کارگر دائم وجود دارد و وسعت کوره پزخانه ها در حدود 80 کیلومتر مربع است و ضمن بیانات مشروحی وضع بد کارگران را تشریح کرده و گفته مالکین شیره حیات آن ها را می مکند و حزب مردم از دو سال قبل برای ایجاد یک سندیکای اصیل در کوره پز خانه ها فعالیت نموده و از افرادی که مورد اعتماد کارگران بودند برای تشکیل هیئت موسس استفاده نمود ولی وزارت کار دو سال است روی یک تعصب حزبی مانع تشکیل این سندیکا شده در حالیکه وجود این سندیکا از واجبات است.
دکتر باهری به سخنرانی های دکتر کاسمی دبیر حزب ملیون و دکتر آموزگار اشاره نموده و گفته است این آقایان با ایجاد سندیکاهای کارگری فعالیت کردند در حالی که حزب مردم برای جلب نظر کارگران بر کوشش خود افزوده است و حتی وسیله نمایندگان کارگران غذای گرم به کارگر فروخته می شد و همین صاحبان کوره پز خانه ها مخالفت کردند.
حزب مردم کلاسهای درسی به سرپرستی حسین شربیانی و دو نفر از دوستان ایشان تشکیل داد که بسیار مورد استقبال کارگران واقع شد.
دکتر باهری در مورد شروع اعتصاب کارگران گفته کارگران قصد داشتند در اول خرداد اعتصاب کنند ولی حزب مردم با تدبیر و کوشش از این کار جلوگیری کرد معهذا چون هزینه زندگی روز افزون است و از طرفی نرخ آجر و مصالح ساختمانی ترقی کرده و کارگران را مصمم به اعتصاب کرد و زمزمه آن بلند شد و حزب مردم جریان را به وزارت کار و مقامات مربوطه اطلاع داد و حتی به آقای علم گزارش داده شد و چون وزارت کار به خواسته های کارگران ترتیب اثری نداد بالاخره اعتصاب از کوره آجر بهمنی بهزادی شروع شد و این اعتصاب توسط کارفرماها و عده ای سود طلب که هدف مادی داشتند دامن زده شد ولی او برای خاتمه دادن به اعتصاب شخصا به ناحیه کوره پز خانه ها رفت و آقای دکتر اقبال فورا به تیمسار سرلشگر بختیار تلفنا اطلاع داده اند که دکتر باهری برای اخلال به آن منطقه رفته و بر اثر توصیه آقای علم از آنجا خارج شده است و سپس افزوده نفوذ حزب مردم بین کارگران بود که در تظاهرات 9 اسفند پنجاه هزار نفر که 75% آنها از کوره پز خانه ها بود تجهیز و آماده گردید.
در این موقع آقای علم وارد جلسه گردید و در حدود 20 دقیقه به استماع اظهارات ناطقین پرداختند.
سپس سجادی شروع به صحبت کرد و ضمن تمجید از زحمات جهانمیر گفت که در مورد عدم دخالت حزب در امر اعتصاب و روش حزب در قبال آن قانع نشده است و سجادی مجددا شروع به صحبت کرده و با برخی از اقدامات حزب در این مورد مخالفت کرده و افزوده در امر اعتصاب فقط روسیاهی به حزب مردم مانده است.
سجادی به حزب ملیون و بعضی از مطبوعات حمله کرده و گفته باید روز به روز اتحاد و اتفاق خود در داخل حزب بیافزایند تا عوامل خارجی از اختلاف و دو دستگی داخل حزب استفاده نکند.
سجادی گفته یکی از روزنامه ها آقای دکتر باهری را لیدر جناح چپ مردم معرفی کرده و هر چند آقای دکتر باهری لیدری جناح حزبی را دارد ولی هنوز چنین تشکیلاتی در حزب ایجاد نشده است.
سجادی و باهری هر دو نفر معتقد بودند که اعتصاب برای بالا بردن اقتصاد کشور سطح زندگی کارگر لازم است و در واقع این آخرین حربه قانونی طبقه کارگر می باشد.
اطلاعات متفرقه خارج از جلسه کادر رهبری نیز عده ای دور هم جمع شده و مشغول مذاکره بودند.
ایلخانی زاده نماینده سابق مجلس شورای ملی از مهاباد در مورد وضع دولت می گفت دولت آقای دکتر اقبال انتخابات را انجام نخواهد داد و به طور حتم یکی از آقایان سپهبد هدایت ـ تیمسار باتمانقلیچ و یا سپهبد یزدان پناه و آقای انتظام رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت دولت آینده را تشکیل خواهند داد و دولت فعلی نیز بیش از 3 ماه دیگر بر سر کار نخواهد بود.
ایلخانی زاده در مورد انتصابات اخیر وزارت کشور گفته پس از مراجعت شاهنشاه به نظر می رسد از بعضی از استانداران سلب اعتماد شده و مشاهده می شود که طرفداران تیمسار زاهدی مانند اتابکی وزیر کشور سرتیپ فرزانگان ـ مهندس پارسا و افراد دیگر به کارهای حساس گمارده می شوند و به طوری که شنیده است کلیه استانداران تعویض و اشخاص مورد اعتماد به جای آنها گمارده خواهند شد.
معدلی کارمند وزارت کشور گفته به زودی استاندار رشت و خراسان نیز تعویض و دکتر جلالی وزیر اسبق کشور و ذوالفقاری به جای آنان گمارده خواهند شد.
معدلی در مورد استعفای دکتر پیراسته معاون دائمی وزارت کشور گفته چون وزیر کشور بدون کسب نظر و اطلاع دکتر پیراسته مبادرت به تعیین دو مدیر کل جدید برای وزارتخانه نموده لذا پیراسته به آقای اتابکی مراجعه و گفته است چون از او نظر خواسته نشده لذا استعفا می دهد و اتابکی نیز گفته که او احتیاج به نظر دیگران ندارد و شاهنشاه نیز به دکتر پیراسته گفته اند که در محل دیگری از وجود او استفاده خواهد شد و به طوری که شنیده شده دکتر پیراسته برای پست وزارت دادگستری مشغول فعالیت است و پس از مراجعت هیئت دولت از سفری که در پیش دارد این انتصاب صورت خواهد گرفت.
معدلی در مورد قیائی اظهار داشته دو روز است که عوامل وابسته به دولت و کسانی که در پرونده شرکت گوشت دست داشته اند مانع حضور بازپرس در وزارتخانه گردیده اند و قیائی نیز تهدید کرده که مدارک و یادداشت هایی در مورد دخالت اغلب از زعمای قوم در امر گوشت در دست دارد که آنها را انتشار خواهد داد و روی همین اصل متهمین اصلی شدیدا برای آزادی قیائی مشغول تلاش هستند.
سناتور دکتر خانلری نیز که در آنجا بود اظهار داشته سال جاری هم به علت گرفتاری در کار ساختمانی مجلس سنا قادر به خارج شدن از تهران نمی باشد و سپس گفته است برای مردمی که دو سوم آن مانند جانور در هم می لولند تهیه ساختمان 60 میلیون تومانی لزومی نداشته و بایستی این مبلغ را در راه ایجاد کارهای عام المنفعه خرج می نمودند.
آذرنیا عضو کمیسیون تشکیلات حزب مردم در مورد انتصاب سرتیپ فرزانگان به استانداری اصفهان اظهار داشته کسی را که در رادیو دولتی به دزدی و فساد متهم نموده و اعلام داشته اند که بدون اجازه خاک ایران را ترک کرده به استانداری منصوب می نمایند.
دکتر حکمت گفته پس از مراجعت از مسافرت ژاپن گزارشی در مورد تأسیس کرسی جرم شناسی و انگشت نگاری در دانشگاه تهران و تربیت عده ای متخصص به شرفعرض ملوکانه رسانید که مورد موافقت قرار گرفت و خود او به سمت استاد این کرسی انتخاب گردیده است.
دکتر حکمت نیز اظهار داشته ده روز دیگر برای شرکت در کنفرانسی به لندن عزیمت خواهد کرد مدت 12 روز در آنجا به سر خواهد برد و سپس در مورد پرونده قتل سروان عطیفه اظهار داشته پس از معاینه کامل از مقتول معلوم شده که مشارالیه به علت خونریزی از شکست جمجمه فوت نموده و اطباء بیمارستان هم متوجه این موضوع نشده بودند وزیر دادگستری نیز به وی اظهار داشته به طوری که شنیده قاتل دیوانه است و رئیس شهربانی از این حرف عصبانی شده و گفته اگر دادگستری بخواهد قاتل را به این ترتیب تبرئه کند لباس افسری را از تن خارج خواهد کرد ولی پس از اینکه یک هفته قاتل را تحت نظر گرفتند معلوم شد مشارالیه دو نوع دیوانگی دارد که در موقع عصبانیت شدیدا بروز می کند و در سال 31 نیز دیوانگی او را دادگاههای دیگر تصدیق کرده اند و این جریان را نیز به اطلاع آقای نخست وزیر رسانیده و تقاضا کرده اند به شرفعرض ملوکانه برسد ولی آقای نخست وزیر حاضر به این کار نشده و تقاضا کرده اند که دکتر حکمت خود این موضوع را به عرض برساند و پس از اطلاع شاهنشاه از دیوانگی قاتل فرموده اند با علم که نمی شود مبارزه کرد رئیس شهربانی را هم به طریقی آرام کنید و روی همین اصل پرونده وی دیگر مطرح نیست و نوع قتل را قتل عمد نمی دانند و در صورتی که نخواهند متهم دیوانه را اعدام کنند دنیا به این موضوع اعتراض خواهد کرد و او قصد دارد جریان را در شورای بین المللی جرم شناسی مطرح کرده و نظر قضات دنیا را در این مورد خواستار شود دکتر حکمت در مورد پرونده قیائی اظهار داشته قیائی یادداشت هایی ارائه داده و مدعی گردیده که تمام وجوه شرکت را حزب ملیون خرج می کرده است و کارهای دیگری نیز از وجوه شرکت برای دولت انجام داده است و روی همین اصل دولت به وحشت افتاده و برای استخلاص قیائی دست و پا می کند.

توضیحات سند:

1ـ رضا جعفری به سال 1286 ش در تهران متولد شد.
تحصیلاتش را در دارالمعلمین مرکزی و دبیرستان شرف به پایان رساند و از دانشسرای عالی تهران در رشته تعلیم و تربیت و ریاضی دانشنامه را دریافت کرد و از سال 1316 در سمتهای ریاست فرهنگ قزوین، ریاست فرهنگ مازندران، ریاست فرهنگ خوزستان، معاونت اداره کل اوقاف، ریاست اداره امتحانات و برنامه های وزارت فرهنگ ریاست اداره کل کارگزینی، ریاست و مدیریت کل اوقاف، مدیریت کل فرهنگ تهران، معاونت وزارت فرهنگ، کفالت وزارت فرهنگ و در سال 1333 به وزارت فرهنگ رسید و سپس استاندار استان های گیلان، خراسان و نماینده دوره 20 مجلس شورای ملی، و سناتور انتخابی استان مرکزی بود.
(چهره های آشنا، ص 161 ـ 159).
2ـ فتح اللّه جلالی فرزند شمس الدین در سال 1305 ش در تهران بدنیا آمد.
تحصیلات خود را تا دکترای حقوق از دانشگاه برلن ادامه داد و مشاغلی از جمله: استاد دانشگاه ملی ایران، مشاور عالی وزارت کشور، وزیر کشور و...
را عهده دار بود.
در زمان تصدی پست وزارت کشور گزارش هایی دال بر سوءاستفاده نامبرده در خرید اتومبیل های بنز از آلمان وجود دارد.
وی از اعضای برجسته جمعیت فراماسونری لژهای بزرگ ایران، شیراز و مزدا نیز بوده است.
3ـ احمد داراب فرزند میرابوطالب سال 1278 در رشت متولد شد.
وی تحصیلات خود را تا لیسانس علوم تجارت ادامه داد.
در خلاصه سوابق او می خوانیم: مترجم اداره امور تجارتی وزارت اقتصاد، کارمند دایره احصائیه و اطلاعات، متصدی امور اقتصادی وزارت دارائی، کفالت شعبه شرکتهای تهران در اداره اقتصاد، کارمند اداره کل عایدات، عضویت کمیسیون سازمان وزارت دارائی، رئیس اداره کل آمار و مطالعه، کارمند هیئت مدیره شرکت تعاونی مصرف، بازرس بنگاه کل امور صنفی، معاونت بازرسی در بانک صنعتی، بازرس ویژه بانک صنعتی، انتقال به سازمان برنامه و ریاست امور تعاونی و کارمندان، مدیرعامل شرکت تعاونی کارمندان و کارگران، رئیس اداره معاملات سازمان برنامه، عضو هیئت مدیره شرکت سهامی ذغال، عضو کمیسیون تعاون، عضو هیئت مدیره بانک توسعه صادرات، نماینده مجلس شورای ملی و مدیر امور مصالح جدید ساختمانی سازمان برنامه.
2ـ تقی افراخان فرزند ابوالقاسم در سال 1305 ه ش در تهران بدنیا آمد.
نامبرده دوره ابتدایی را در دبستان عنصری و مقطع متوسطه را در دبیرستانهای رازی، ایران، فرانکو پارسان فرانسه و هنرستان صنعتی راه آهن در تهران به پایان رساند و در سال 1323 دیپلم دریافت نمود.
مشارالیه در سال 1323 به استخدام راه آهن تهران درآمد و مشاغلی از جمله، نگهبان ایستگاه اهواز کنترل سیر قطار، معاون ایستگاه، نگهبان فنی ایستگاه، معاون شعبه سیر واگنها و بازرس فنی بخش بکار پرداخت.
نامبرده در حزب توده عضویت داشت و از کادرهای رده بالای آن حزب بود و مسوول حوزه، سرشاخه و کمیته بخش راه آهن بود و در صدر شورای متحده مشاغل حساسی داشت و مدیر روزنامه پل پیروزی ارگان تکنسین های حزب توده در راه آهن بود و در بیشتر فعالیت های حزب توده از جمله «پخش اعلامیه از طرف تکنسین ها، راه اندازی اعتصاب، کمک به صندوق تبلیغات حزب، تحریک کارگران جهت خرابکاری و ...
شرکت داشت که در سال 28 بدلیل مبرز بودن فعالیت ها از راه آهن اخراج و فرماندار نظامی تهران قصد دستگیری نامبرده را داشت که برای مدتی زندگی مخفی در پیش گرفت و در سال 1331 از طرف سندیکاهای کارگران ایران در کنگره صلح وین شرکت داشت که پس از مراجعت توسط فرمانداری نظامی تهران دستگیر شد و در سال 32 با ارائه اطلاعات درون تشکیلاتی به مقامات امنیتی و دادن استعفا از حزب توده و چاپ آن در روزنامه پست تهران در سال 33 از زندان آزاد شد.
فرماندار نظامی تهران طی مکاتبه ای با تیمسار سرلشکر انصاری وزیر راه درباره نامبرده چنین اعلام نمود : غیرنظامی تقی افراخان کارمند بنگاه راه آهن مدتهاست ضمن دادن اطلاعات کامل و مفید از سازمان های حزب توده بخصوص در راه آهن در راه مبارزه اصولی با آن حزب همکاری و تشریک مساعی صمیمانه ای با مأمورین نظامی تهران داشته و دارد و بکارگیری وی در راه آهن از نقطه نظر فرمانداری نظامی بلامانع است.
با صدور این دستورالعمل نامبرده مجددا در قسمت بهره برداری ناحیه راه آهن تهران بکار مشغول شد و بسرعت پیشرفت نمود و مسوولیت های مهم: بازرس وزارتی، بازرس فنی ناحیه تهران، معاون فنی ناحیه راه آهن تهران، رئیس راه آهن تهران، عضو هیئت طرح و بررسیهای راه آهن، معاون کنترل مرکزی راه آهن، مدیرکل روابط عمومی و خدمات اجتماعی راه آهن، مشاور معاون اداری وزارت راه و در سال 57 ریاست هیئت مدیره شرکت تعاونی و مصرف و مسکن به وی واگذار شد.
تقی افراخان در سال 36 به عضویت حزب مردم درآمد و از طرف حزب ضمن اهداء یک دستگاه ماشین، جایگاه مهمی در حزب به وی واگذار شد و ساواک با تأسیس باشگاه ورزشی ونوس (قمارخانه) توسط نامبرده و سفرش به آلمان با مأمور ویژه شهربانی جهت شناسائی افراد توده ای موافقت کرد.
نامبرده در سال 42 طی مصاحبه ای که ساواک با وی داشته در جواب سوال ساواک مبنی بر چگونگی جبران گذشته و همکاری با ساواک اظهار داشته: برای اثبات میزان علاقه خود به میهن عزیز و شاهنشاه همین بس که دوستان و معرفینی نظیر جنابان علم و تیمسار نصیری رئیس فعلی سازمان امنیت کشور دارم و مهمتر اینکه دو مرتبه از طرف ذات اقدس ملوکانه تشویق و تقدیر گردیدم و سال قبل نیز بافتخار شرفیابی انفرادی در کاخ اختصاصی اعلیحضرت همایونی نائل و شاهنشاه نسبت به اینجانب ابراز تفقد فرمودند.
پرونده انفرادی

منبع:

کتاب حزب مردم به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 179



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.