صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : شیخ حسین لنکرانی

تاریخ سند: 28 اسفند 1350


موضوع : شیخ حسین لنکرانی


متن سند:

از: 20 ه12 به: 312 شماره: 142074 /20 ه12 از ساعت 1945 روز 20 /12 /50 عده ای از جمله احمد انتصاری.
احمد خسروی نژاد معروف به احمد شیرازی کارمند پالایشگاه شرکت نفت.
حاج سید محمود میرافشار.
دکتر دهخوارقانی دندانپزشک بیمارستان مسلولین بوعلی ـ عزیزی کارمند بانک بازرگانی ـ اسداللّه نقاش زاده و چند نفر دیگر در منزل نامبرده بالا اجتماع نموده و درباره موضوعات مختلف با هم صحبت می کردند.
احمد شیرازی اظهار داشت علم1 وزیر دربار شاهنشاهی نوار منبر فلسفی در مسجد جامع را برای شاهنشاه گذاشته و شاه پس از استماع گفته است چرا فلسفی این دلسوزیهائی که نسبت به خمینی نموده درباره آیت الله حکیم2 در زمان حیاتش نکرده.
بعد صحبت از درستکاری دکتر شروین3 در زمان ریاستش در بیمارستان بوعلی پیش آمد.
احمد شیرازی گفت دکتر علی شایگان4 استاد حقوق هم مرد درستکاری بود ولی اگر به ایران بیاید اعدامش می کنند.
ضمنا لنکرانی به علت بیماری در رختخواب بستری بود.
نظریه شنبه: نظری ندارد ـ نظریه یکشنبه: نظری ندارد آسای نظریه سه شنبه: نظری ندارد.
سپاهی نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
پاد دایره عملیات ـ بهره برداری شود 29 /12 ـ بایگانی شود 30 /12 ـ 58301

توضیحات سند:

1ـ دولت اسداللّه علم، از 30ام تیر 1341 تا هجدهم اسفند 1342، قدرت داشت و امیراسداللّه علم ـ که بعد از استعفای دکتر امینی از مقام نخست وزیری، در بیست و ششم تیرماه 1341، به جانشینی وی برگزیده شد ـ هفدهمین نخست وزیر دوران سلطنت محمدرضا شاه است که قریب بیست ماه در این مقام باقی ماند و بعد از آن نیز، در فاصله سالهای 1345 تا 1356، قریب یازده سال، وزیر دربار محرم اسرار شاه بود.
علم، قبل از احراز مقام نخست وزیری و وزارت دربار و نیز، از محارم شاه بود و قریب سی سال، یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاست ایران، به شمار می آمد.
امیر اسداللّه علم در سال 1298، در بیرجند متولد شد.
پدرش محمدابراهیم علم، معروف به شوکت الملک بود که این لقب و امیری قائنات را، در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، از برادر بزرگترش امیراسماعیل خان علم، به ارث برده بود.
امیر شوکت الملک علم، مانند برادر ارشد و اجدادش، با انگلیسیها ـ که نسبت به ثبات و امنیت منطقه سیستان و بلوچستان، در مجاورت افغانستان و هند، حساسیت زیادی نشان می دادند روابط نزدیک داشت و در جریان جنگ جهانی نیز، با نیروهای انگلیسی ـ که بخش مهمی از خاک ایران را تحت اشغال خود داشتند ـ همکاری می کرد.
امیر اسداللّه علم، به توصیه پدرش، در سال 1318، در 20 سالگی با ملک تاج، دومین دختر قوام الملک شیرازی، ازدواج نمود و از این ازدواج پسری، متولد نشد که بر مسند پدر جای گیرد و علم، تنها دارای دو دختر شد.
امیر اسداللّه علم، در سال 1321، از دانشکده کشاورزی کرج فارغ التحصیل شد و چون وضع تهران، آشفته و تحت اشغال نیروهای بیگانه بود، عازم بیرجند شد.
امیر شوکت الملک ـ که قبل از پسرش به بیرجند رفته بود ـ در سال 1323 در همانجا در گذشت و علم، اداره امور املاک وسیع پدرش را به عهده گرفت.
در اواخر سال 1324، علم، ضمن مسافرتی به تهران به ملاقات قوام السلطنه نخست وزیر وقت ـ که تازه از سفر مسکو، به تهران بازگشته بود.
قوام السلطنه، این جوان 26 ساله را، ظاهرا به واسطه سابقه دوستی و آشنائی با امیر شوکت الملک و شاید هم به توصیه انگلیسیها ـ که در آن زمان، نقش حساسی در سیاست ایران داشتند ـ برای فرمانداری کل سیستان و بلوچستان در نظر گرفت.
اسداللّه علم، در صحنه سیاست : اسداللّه علم ـ که در سی ام تیرماه سال 1341، به نخست وزیری برگزیده شد اول کاری که کرد یاران گرمابه و گلستان خویش را از قبیل «دکتر باهری»، «ناتل خانلری»، «متقی» و «رسول پرویزی» گرد خود جمع کرد.
او، نه کاری به احزاب موافق و مخالف و گروههای سیاسی داشت و نه آدمی بود که به طور حاد در کارهای سیاسی دخالت مستقیم نماید.
فقط و فقط، مجری اوامر ملوکانه بود.
اسداللّه علم، بسیار زود به وزارت رسید و نخستین بار در29 سالگی، در کابینه دوم ساعد (آبان 1327 ـ فروردین 1329)، وزیر کشاورزی شد.
او در کابینه علی منصور (فروردین ـ تیر 1329) نیز، این سمت را حفظ کرد و پس از آن در دولت رزم آرا (تیر ـ اسفند 1329) وزیر کار شد.
در همین زمان بود که به اتفاق رزم آرا وارد مسجد شاه می شد که نخست وزیر مقتدر و چهره آینده دار استعمار غرب، مورد اصابت گلوله استاد خلیل طهماسبی قرار گرفت و معدوم شد.
در سالهای 1329 ـ 1339، علم، از نزدیکترین یاران محمدرضا پهلوی بود و در ماجرای 25 ـ 28 مرداد 1332 نقش فعالی ایفا نمود.
اما از نظر باند و دسته بندی، علم، وسیع ترین باند را در کشور ایجاد کرد و در همه استانها دارای مهره ها و عوامل خود بود که آنها را، به وکالت یا مقامات عالی می رساند.
مهمترین پایگاه علم، در خراسان و شرق کشور، فارس بود.
در خراسان و سیستان و بلوچستان به علت اینکه پایگاه اصلی خانواده اش بود و در فارس، به علت وصلت با خانواده قوام شیرازی.
علم، پیش از انقلاب به مرض سرطان مبتلا و مرد و روزهای انقلاب را ندید.
او در وزارت دربار چهار معاون داشت که یکی از آنها، قائم مقام و جانشین او محسوب می شد و در غیاب علم، وظایف او را انجام می داد.
این اولین بار بود که چنین سمتی در وزارت دربار ایجاد شد.
نظریه دیگر در مورد مرگ، این است که وی در سال 1354، بر اثر بیماری سرطان خون (لوسمی)، در یکی از بیمارستانهای آمریکا به طرز فجیعی درگذشت و کفاره گناهانش را پس داد.
اسداللّه علم، پس از 20 ماه زمامداری (از 30 تیر 1341 الی 18 اسفند 1342) کنار گذاشته شد و به جای او، حسنعلی منصور، به نخست وزیری رسید.
(ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، خاطرات حسین فردوست، ص 258) و (تاریخ معاصر ایران از کودتای 28 مرداد تا اصلاحات ارضی، نوشته پیتر آوری، ترجمه محمدرفیعی مهر آبادی، ص 9) و (بازیگران عصر پهلوی، ج اول، ص 643) (از سید ضیاء تا بازرگان، نویسنده ناصر نجمی، ج 1و2) و (از کودتای سوم اسفند 1299 تا آذر 1358، ص 1570) و : (سقوط سلطنت پهلوی، ج صص 238 و 255) امیراسداللّه علم مردی برای تمام فصول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تهران، 1380 2ـ آیت اللهالعظمی سید محسن طباطبایی حکیم، از فقها و مراجع نامدار شیعه در عصر اخیر می باشند.
ایشان، در سال 1306 (ه.
ق) در خاندان علم و تقوا متولد شدند.
پدر عالیقدرشان، حجت الاسلام والمسلمین علامه حاج سید مهدی حکیم (متوفای 1312)، مادرش، عفیفه تقیه نواده رجالی آیت الله آقا شیخ عبدالنبی کاظمی، صاحب کتاب (تکلمه الرجال) می باشد.
خاندان حکیم.
یکی از خاندانهای اصیل و عریق در عراق می باشد که شخصیتهای علمی و اجتماعی بزرگی از آن خاندان برخاسته اند.
او، از محضر علمای بزرگی چون حاج سید محمدکاظم یزدی، حاج محمد محمدکاظم خراسانی، میرزا حسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ الشریف اصفهانی و برخی دیگر، تلمذ نموده است.
مرحوم آیت الله حکیم، بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی، مرجعیت عامه شیعه را به دست گرفت و در تنظیم امور اداری حوزه های علمی و تأسیس مدارس و تربیت مبلغان، سعی و کوشش بلیغ مبذول داشت و در غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامی، شاگردانی را تربیت نمود.
او یکی از موفق ترین مراجع تقلید شیعه در امر تألیف بود که با وجود آن همه مشاغل مرجعیت، باز دست از تألیف و تصنیف بر نمی داشتند و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته اند.
می گویند از آیت الله حکیم می پرسیدند : نظر شما درباره سیاست و دخالت علماء در آن چیست؟ او، با صراحت تمام می فرمود،: اگر معنی سیاست، اصلاح امور مردم، روی اصول صحیح عقلانی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد ـ کما اینکه ظاهر امر، آن است که معنی صحیح سیاست همین باشد ـ اسلام تمامش همین است و جز سیاست، چیز دیگری نیست و علماء غیر از این کار دیگری ندارند...
و اگر منظور دیگری می باشد، اسلام، از آن بیگانه و دور است.
به همین دلیل، او، در امور جاری سیاسی و اجتماعی، دخالت داشت.
از جمله، الف ـ شرکت در جهاد مردم عراق، علیه استعمار انگلستان : ب ـ تکفیر حزب شیوعی (کمونیست) و اشتراکی بعثی، ج ـ کمک به جنبشهای آزادیبخش : د ـ شرکت در نهضت اسلامی ایران : مرحوم آیت الله حکیم، برای اداره مرجعیت خود، نظم و سازمان خاصی ایجاد کرده بود.
در هر قسمت، مسئول معینی انتخاب نموده بود و از طرف مطلع در اداره این تشکیلات، کمک می گرفت.
به همین دلیل، تشکیلات او، با نظم خاص و آبرومندی اداره می شد و این امر، در نوع خود، بی سابقه بود.
از مرحوم آیت الله حکیم، فرزندان برومند عالم و لایقی باقی مانده است.
آنان در دوران زعامت پدر بزرگوار خود، از معاونت و برای او، دریغ ننموده و پس از رحلت آن بزرگوار، اغلب آنان به دست دژخیمان نظام عفلقی عراق، به فیض شهادت نائل آمدند و خاندان حکیم، یکی از کانونهای مقاومت و شهادت، در عراق محسوب می گردد.
این عالم بزرگوار، پس از عمری تلاش و کوشش در راه اسلام و قرآن سرانجام در 27 ربیع الاول 1390 (ه.
ق).
به ملکوت اعلی پیوست.
مدفن آن مرحوم، در نجف، در مقبره مخصوص جنب کتابخانه خود ایشان، می باشد.
(عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه و دیدار با ابرار، زندگی آیت الله حکیم) 3ـ دکتر محمود شروین در یک خانواده مذهبی و روحانی تهرانی در سال 1288 متولد شد.
تحصیلات ابتدائی و متوسط را در تهران به اتمام رسانید.
در رشته پزشکی فارغ التحصیل و در وزارت بهداری به کار مشغول شد.
پس از شهریور 1320 وارد فعالیت سیاسی شد.
در سال 1322 از سوی متفقین دستگیر و به نام مدافع آلمان بازداشت گردید.
مدتی در اراک و چندی در رشت به اسارت انگلیس ها و روس ها درآمد.
پس از آزادی روزنامه مهر میهن را منتشر کرد.
با آغاز فعالیت شمس قنات آبادی روزنامه خود را ارگان مجمع مسلمانان مجاهد قرار داد.
و خود را از مدافعان آیت الله کاشانی شمرد.
با بازگشت آیت الله کاشانی از تبعید لبنان دکتر شروین فعالیت خود را گسترش داد.
در جریان نهضت ملی نفت فعال شد.
در دولت دکتر مصدق به ریاست اداره کل اوقاف منصوب گردید.
اما چندی بعد برکنار شد.
پس از کودتای امریکائی 28 مرداد 1332 مدتی ریاست هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت تلقی و پس از چندی به وزارت بهداری منتقل شد.
دکتر شروین کتاب پیرامون «آیت الله کاشانی و دکتر محمد مصدق» بنام دولت مستعجل در سال 1372 منتشر نمود.
وی در اسفند 1379 در تهران درگذشت رجال نظامی سیاسی، ج 2، دکتر عاقلی، ص 870 4ـ سیدعلی شایگان فرزند حاج سید هاشم مولی از معاریف شیراز در 1281 ش در شیراز به دنیا آمد و علوم قدیمه و فقه اسلامی و دوره دبیرستان را در آن شهر آموخت.
سپس به تهران آمد و در رشته علوم سیاسی فارغ التحصیل شد و در سال 1307 جزء نخستین گروه دانشجویان برگزیده به اروپا رفت و در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه پاریس درجه دکترا گرفت.
در سال 1312 در دانشکده حقوق به تدریس پرداخت و در سال 1319 به سمت استاد دانشگاه حقوق و سپس معاون آن دانشکده منصوب شد.
از شهریور 1320 وارد جهان سیاست گردید و در سال 1324 معاون وزیر فرهنگ شده و سپس به وزارت فرهنگ رسید.
در سال 1327 پس از تیر اندازی به سوی شاه و اتهام شرکت حزب توده در این سوء قصد، وکالت سران بازداشتی حزب توده را به عهده گرفت.
با اوج گرفتن نهضت ملی، دکتر شایگان از سوی مردم تهران کاندیدای نمایندگی دوره شانزدهم گردید.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 وی مانند دیگر یاران دکتر مصدق همچون دکتر حسین فاطمی، مهندس حبیبی و دکتر صدیقی به دادگاه نظامی برده شد.
وی در دادگاه بدوی محکوم به زندان ابد و در دادگاه تجدید نظر به 10 سال زندان محکوم گردید که پس از سه سال به علت کسالت شدید آزاد شد و به امریکا رفت.
وی در سالهای آخر عمر خود رهبری نهضت ملی ایران علیه رژیم را در امریکا بر عهده داشت و نشریاتی در خارج زیر نظر وی چاپ می شد.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دوبار به ایران آمد و با اعضای جبهه ملی تماسهایی بر قرار نمود.
تا اینکه سرانجام در نیمه اردیبهشت سال 1360 در امریکا در سن 79 سالگی از دنیا رفت و در هفته آخر اردیبهشت ماه، جنازه وی به ایران آورده شد و در کنار آرامگاه اللهیار صالح به خاک سپرده شد.
پانزده خرداد، جلد3، ص 353 و 354

منبع:

کتاب شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 425

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.