تاریخ سند: 24 خرداد 1329
گزارش
متن سند:
تاریخ:24 /3 /1329
گزارش
طبق گزارش مأمور ویژه، از ساعت ۸ صبح روز گذشته عدهای از روحانیون و طبقات مختلف اهالی از جمله آقایان سردار فاخر حکمت(۱) رئیس مجلس شورای ملی، ناصر قشقایی،(۲) ناصر قندی بازرگان و سرهنگ کمال افسر اداره ژاندارمری (شخص اخیر دو مرتبه صبح و بعدازظهر به منزل کاشانی رفته است) برای ملاقات سید ابوالقاسم کاشانی متدرجاً به منزل مشارالیه آمده. ضمناً محمدی نام، یکی از مریدان کاشانی شرحی درباره عظمت مقام روحانیت بیان نموده و آمد و رفت تا ساعت ۱۲ ادامه داشته است.
بعدازظهر نیز از ساعت ۱۷ عدهای از روحانیون و اصناف تهران و قزوین و همچنین کاشانی وارد شده، دکتر بختیار رئیس اتحادیه کارگران شرکت نفت پس از عرض خیر مقدم شرحی راجع به بدی وضع کارگران و کمی دستمزد آنان و آمادگی کارگران اتحادیه مزبور برای مبارزه در راه آزادی بیان نموده و ضمناً گفت، آقای کاشانی، مطمئن باشید که ما کارگران که طبقه حساس این کشور هستیم، تا آخرین قطره خون خود را فدای شما خواهیم کرد. سپس عزیز قزلباش رئیس اتحادیه کارگران و پیشهوران و کشاورزان ایران واقع در خیابان فردوسی به نمایندگی از طرف کارگران راهآهن شرحی بیان نموده و ضمناً گفت آقای کاشانی بنده و رفقایم با هر بیگانه پرستی مبارزه میکنیم و اربابان خارجی باید بدانند که آن صبر شکست و آن پیمانه ریخت. رؤسای ما باید بدانند که ما دیگر زیر بار زور نمیرویم و ملت ایران هوشیار شده و طبقه کارگر میداند رأی خود را به کی بدهد. آقا شما در ایران نبودید ولی ما به وظیفه خود عمل کردیم بنده این حرفها را برای تملق نمیگویم.
بعد از مشارالیه، اسلامی رئیس کارگران دخانیات شروع به صحبت کرده و در ضمن، گفت: آقایان روحانیون، ما باید از امروز شروع به کار کنیم و شما هم به ما کمک نمائید تا هر اجنبیپرست و بیایمانی را که خار راه ما باشد، از ریشه برکنیم، آقای کاشانی، ما دیگر طاقت نداریم که یک عده به ما زور بگویند من نمیدانم این دارودسته اسکی(3) به ما چه میگویند و این حمزهزاده و عباس میرزایی که از روسای اسکی هستند، از جان ما کارگران چه میخواهند. ما امروز به شما اعلام میکنیم که فردا تابلو اسکی را خواهیم کند. مگر شما قضیه جوادیه را فراموش کردهاید. در این موقع آقای کاشانی اظهار نمود آقایان تنها حرف نمیشود، باید عمل کرد. اگر شما از سه چیز نترسید، کار شما خوب میشود اول از کشته شدن، دوم از تبعید، سوم از زندان. آقایان شما از حسینبن علی سرمشق بگیرید شما باید فردا کاری بکنید که سایر کارگران از شما سرمشق بگیرند تا امروز هرچه بود، گذشت. باید مردانگی داشت و مبارزه کرد. چرا باید سیاست خارجی برای ما وزیر و وکیل بتراشد؟ ما باید خودمان مملکت را در دست بگیریم و وزیر صالح و وکیل خوب انتخاب کنیم. نامبرده سپس شرحی هم در پیرامون احکام دین بیان نمود و مقارن ساعت ۲۱ جمعیت متدرجاً متفرق گردید.
توضیحات سند:
۱- رضا حکمت (سردار فاخر): به سال ۱۲۷۲ ﻫ ش در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه علمیه که به ریاست مخبرالسلطنه هدایت و نظامت ناظمالعلوم، اداره میشد، طی کرد و صرف و نحو عربی و ادبیات فارسی را آموخت. در سال ۱۳۲۲ به اتفاق پدر به شیراز رفت و در امر خلافت، دستیار پدر شد. پس از درگذشت پدر به کار ملکداری در املاک وسیعی که پدرش به جای گذاشته بود، پرداخت. با دختر میرزا سید علی خان مهندسالدوله ازدواج کرد و پس از تشکیل کمیته دمکرات در شیراز به آن کمیته پیوست و از مؤسسین حزب دمکرات در شیراز بود. مدتی بعد والی فارس شد و در دورههای چهارم و پنجم از آباده به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب و در مجلس مؤسسان اول نیز، به نمایندگی آباده شرکت جست. پس از پایان دوره پنجم مجلس، چندی به اروپا سفر کرد. در دوره هفتم از شیراز و دوره هشتم از آباده به نمایندگی برگزیده شد. در این دوره بین او و تیمورتاش وزیر مقتدر دربار اختلاف افتاد. از این رو تیمورتاش از انتخاب او در دوره نهم جلوگیری کرد و سردار فاخر بار دیگر قریب به یک سال عازم اروپا گردید. یادشده در تابستان سال ۱۳۱۳ به حکومت گرگان منصوب گردید و در سال ۱۳۱۵ فرمان حکومت یزد را دریافت کرد. پس از دو سال اقامت در یزد در سال ۱۳۱۹ به استانداری کرمان و در سال ۱۳۲۲ به ریاست کل آمار و ثبت احوال رسید. پس از چند ماه به وکالت دوره چهاردهم مجلس از شیراز انتخاب گردید و در بهار ۱۳۲۵ از طرف قوامالسلطنه به استانداری کرمان و بلوچستان مأمور شد. در انتخابات دوره پانزدهم کرمان که زیر نظر او انجام شد، در انتخاب دکتر مظفر بقائی از کرمان، کمک مؤثری کرد و خود نیز از شیراز انتخاب شد. قبل از انتخاب، به عضویت کمیته مرکزی حزب دمکرات ایران در آمد و با تمایل قوامالسطنه برای ریاست مجلس، نامزد شد و با اکثریت قابل ملاحظهای به ریاست مجلس برگزیده شد. سردار فاخر باردیگر در انتخابات دوره هجدهم از شیراز به نمایندگی مجلس برگزیده شد و در فروردین ۱۳۳۳ با اکثریت آرا به ریاست انتخاب گردید. پس از پایان دوره مجلس نوزدهم، سردار فاخر در دوره دهماهه فترت بین مجلس ۱۹ و مجلس بیست، ریاست اداری مجلس را به عهده داشت. در دوره بیستم هم از شیراز انتخاب گردید. در اوایل اسفند ماه به ریاست مجلس رسید ولی عمر دوره بیستم دیری نپائید و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ منحل گردید. در دوره فترت بین مجلس بیستم و مجلس بیست و یکم سردار فاخر ریاست اداری مجلس را به عهده داشت. او در دوره ریاست مجلس، مکرر به عضویت شورای سلطنتی انتخاب شد. پس از انتخابات دوره بیست و یکم که در شهریور ماه ۱۳۴۲ انجام شد به کلی از سیاست و امور پارلمانی کنارهگیری نمود و سرانجام در سال ۱۳۵۶ درگذشت.
٢- ناصر قشقائی: فرزند اسماعیل خان صولتالدوله در سال ۱۲۸۷ ﻫ ش به دنیا آمد. از کودکی به امور ایلاتی پرداخت. در جریان جنگ جهانی اول و ابتدای مقابله قشقائیها با بریتانیا به نمایندگی از طرف پدرش به مذاکره با آنان پرداخت. پس از شکست در جنگ نیز از جانب صولت با انگلستان قرارداد صلح امضا کرد. در دوره هشتم به همراه پدرش به نمایندگی مجلس انتخاب شد و با وی نیز دستگیر گردید. مدتی پس از مرگ صولتالدوله، از زندان آزاد و ابتدا به خراسان رفت، سپس به تهران بازگشت و در «شهریار» به کشاورزی مشغول گردید. به دنبال حوادث شهریور ۱۳۲۰ به فارس و میان ایل بازگشت. ناصر قشقایی و برادرانش از شروع نهضت ملی شدن صنعت نفت به یاری مصدق شتافتند. ناصر پس از کودتای ۲۸ مرداد مدتی با عوامل رژیم درگیر و در پی آن از کشور خارج شد و در بهمن ماه ۱۳۶۲ در آمریکا درگذشت.
۳- اسکی: اتحادیه سراسری کارگران ایران
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد اول صفحه 129