صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات براتعلی استکی اهل نجف‌آباد اصفهان برله خمینی

تاریخ سند: 12 فروردین 1349


موضوع: اظهارات براتعلی استکی اهل نجف‌آباد اصفهان برله خمینی


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:12 /1 /1349
به: 316 ـ ساواک اصفهان شماره: 10026 /9ﻫ
موضوع: اظهارات براتعلی استکی اهل نجف‌آباد اصفهان برله خمینی

ساعت 9:50 صبح روز 8 /1 /49 شخصی که خود را براتعلی استکی اهل و ساکن نجف‌آباد اصفهان شغل رفوگری معرفی می‎نماید، در منزل آیت‎الله میلانی اطاق انتظار اظهار می‎نماید: «من همه علما را زیارت کردم به‌جز آیت‎الله میلانی و خمینی، ولی مقلد آیت‎الله خمینی هستم.» یکی از طلابی که در اطاق انتظار میلانی اظهارات نامبرده را استماع نموده، سؤال می‎نماید: «مگر خمینی در اصفهان هم مقلد و طرفدار دارد؟» استکی اظهار می‎نماید: «علاوه بر اینکه آقای خمینی در اصفهان مقلد دارد، نماینده رسمی هم به نام حاج ابوالقاسم موحدیان دارد که اکثر مردم اصفهان که مقلد و طرفدار خمینی هستند، سهم امام و خمس خود را به‌وسیله موحدیان برای خمینی می‎فرستند. آقای مصطفی دیباچی اهل سده اصفهان چند سال پیش خدمت آقای خمینی رسیده بودند و دو عدد از رساله‎های آقا را با خود آوردند که یکی را به من داد و یکی از آن رساله‎ها را برای خودش نگه داشت. فقط عکس بزرگی از آیت‎الله خمینی در منزل خود دارم که عکس تمام علما را در اطراف آن عکس گذاشته‎ام. یکی دیگر از طرفداران و فدائیان آقای خمینی شیخ حسینعلی منتظری1 ساکن نجف‌آباد می‎باشد که یک مرتبه 11 ماه و دفعه دیگر مدت سه سال در زندان بوده و امسال هم مأمورین نگذاشتند ایشان منبر بروند و ایشان هم فرمودند پس من هم نماز جماعتم را نمی‎خوانم.» براتعلی استکی ساعت 8:40 صبح روز 9 /1 /49 در کوچه پیر پالاندوز2 اظهار می‎نماید: «آیت‌الله میلانی را زیارت کردم، روز دوشنبه 10 /1 /49 به اصفهان می‎روم. فقط یک آرزوی دیگر دارم و آن این است که نمیرم تا چشمم به جمال آیت‎الله خمینی روشن گردد. خمینی مرجع عالیقدری که دنیا را زنده کرد، هزار سال دیگر دست استعمارگران را کوتاه کرد، شما خیال می‎کنید این کارخانه ذوب‌آهن را که به ایران آورد؟ این اقدام از طرف آیت‎الله خمینی بود که به شاه گفت اگر می‎خواهی بیکاره‎ها از خیابان‎ها جمع شوند، کارخانه ذوب‌آهن را به ایران بیاور. اگر پای گفتار این مرد مبارز و مجاهد باشی دیوانه می‎شوی. در اصفهان بعضی از فدائیان آقا نوار سخنرانی‌های ایشان را دارند، نمی‎دانید؟ به‌قدری آقا تند و داغ و پرحرارت صحبت کرده است که حدی ندارد. خدای او را حفظ کند.»
ملاحظات:
توضیح منبع خبر: براتعلی استکی روز 10 /1 /49 وسیله قطار مشهد را به‌قصد تهران ترک نموده و به‌طوری‌که خودش بیان می‎نماید، بلادرنگ عازم محل اقامت خود نجف‌آباد اصفهان است.
نامبرده روز 8 /1 /49 قریب نیم ساعت با میلانی در خلوت به‌طور خصوصی مذاکره و گفتگو نموده که از چگونگی اظهارات وی اطلاعی به دست نیامد.
نظریه منبع خبر: استنباط می‎گردد چگونگی گفتگوی وی با میلانی از قبیل همین حرف‎هایی است که خود را طرفدار روحانیون مخالف دولت معرفی نموده و یا درباره اقدامات روحانیون مخالف در اصفهان بوده باشد.
نظریه رهبر عملیات: اعمال و رفتار این شخص وسیله همین منبع افتخاری زیر دید بوده. به‌جز تماس و ملاقات با میلانی با کسی دیگر تماس نداشته است.
نسبت به صحت‌وسقم اظهارات مشارالیه نمی‎توان اظهارنظر نمود. یک نسخه از خبر مزبور جهت ارسال به ساواک اصفهان برای تعیین صحت‌وسقم و هرگونه اقدام مقتضی به پیوست تقدیم است. مقرر فرمایند به گزارش عملیاتی خبر مراجعه فرمایند.
11 /1 /49
تردد روحانیون

توضیحات سند:

1. آیت‌الله حسینعلی منتظری، فرزند علی در سال 1301 ﻫ ش در نجف‌آباد اصفهان متولد شد، تحصیلات حوزه‌ای خود را در اصفهان و سپس در قم پی گرفت و به درجات عالی علوم دینی رسید. ایشان بخصوص در دهه چهل به دلیل همراهی با نهضت امام خمینی(ره‌) تحت تعقیب عوامل امنیتی رژیم قرار گرفت و به زندان افتاد و شکنجه‌ها دید. پس از پیروزی انقلاب و بعد از وفات آیت‌الله طالقانی‌، امامت جمعه تهران از طرف امام خمینی(ره‌) به ایشان واگذار گردید. در سال 1364 مجلس خبرگان رهبری وی را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد؛ ولی در سال 1368 به دلیل نفوذ عناصر قدرت‌طلب به‌ویژه باند جنایتکار مهدی هاشمی در دفتر وی و انتقال واژگونه اخبار و حوادث روز به ایشان و اتخاذ مواضع علیه حرکت انقلاب‌، این حکم پس گرفته شد. حضرت امام در نامه 6 /1 /1368 خطاب به آقای منتظری فرمودند: «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شدۀ منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم.» حضرت امام در ادامه توصیه نمودند «از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.» توصیه‌ای که آقای منتظری به آن عمل ننمود و تبعات سوئی را به دنبال داشت. وی در سال 1388 در قم درگذشت.
2. شیخ محمدعارف عباسی مشهور به پیر پالاندوز از عرفا و پیران سلسله ذهبیه و معاصر شیخ بهایی است که در نیمه‌ دوم قرن دهم هجری قمری در روستای کارند مشهد متولد شد. او علاوه بر اینکه در عرفان به مقامات بلندی دست پیدا کرد، در کیمیاگری و خطاطی نیز متبحر بود که هفت سوره از قرآن نگاشته شده به خط ایشان موجود است. محمد عارف عباسی در سال ۹۸۵ق. درگذشت. مقبره‌ این عارف بزرگ در شمال شرقی حرم مطهر رضوی، واقع در ابتدای خیابان شهید نواب صفوی قرار دارد. بنای اولیه‌ آرامگاه شیخ مربوط به عهد صفویه بوده است که سلطان محمد (معروف به خدابنده) پدر شاه‌عباس صفوی آن را در همان سال وفات پیر پالاندوز بنا نهاد و در سال‌های اخیر توسط آستان قدس بازسازی شده است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 262


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.