درباره : پخش اعلامیه بر علیه دکتر آزمون عطف به شماره 4247/322 ـ 25/10/50
تاریخ سند: 20 بهمن 1350
درباره : پخش اعلامیه بر علیه دکتر آزمون عطف به شماره 4247/322 ـ 25/10/50
متن سند:
به : تیمسار ریاست ساواک مدیریت کل اداره سوم 322 از : ساواک تهران 20 ه 22 شماره : 28456/ ه 22 با تحقیقاتی که به عمل آمد: بعد از انتصاب دکتر آزمون به سرپرستی اوقاف وی مبادرت به تعویض بعضی از معاونین و مشاورین و تغییر مشاغل نمود و از جمله شاملو را منفصل و ابوالقاسم مشیری را به سمت مشاور و هیئت معاون سابق را به وزارت خارجه عودت می دهد.برابر نظر دکتر آزمون نویسنده و پخش اعلامیه مزبور ممکن است از ناحیه این سه نفر باشد و بخصوص که ابوالقاسم مشیری فرهنگی بوده و در این اعلامیه از اصطلاحات فرهنگی مانند کلاسهای تقویتی آزمون و سایر اصطلاحات آموزشی استفاده شده است.
ابوالقاسم مشیری بعد از اطلاع از اینکه نام وی جزء پخش و تهیه کنندگان اعلامیه نزد دکتر آزمون اعلام شده نامه ای دال بر برائت خود به دکتر آزمون نوشته و خود را بیگناه می داند (فتوکپی نامه به پیوست است).
ضمنا شخص اخیر با بخش 321 آن اداره کل همکاری دارد و طی نامه ای به این ساواک به علت تغییر شغل از کمبود حقوق خود شکایت دارد.
از جمله کسان دیگری که مورد سوءظن می باشند سهیلی رئیس اوقاف قم است که بعد از سی سال خدمت به دستور آزمون از کار برکنار گردیده است.
1ـ تعداد اعلامیه در حدود 100 نسخه که 53 نسخه آن برای مقامات اوقاف و بقیه برای مقامات عالیه ارسال شده است و برابر یک خبر تائید نشده حروف اعلامیه شبیه حروف مجله مکتب اسلام چاپ قم است.
2ـ سمیعی و غفاری از کارمندان وزارت اطلاعات بوده اند که دکتر آزمون آنان را به اوقاف آورده و به ترتیب به سمت مشاور و مدیرکل روابط عمومی را عهده دارند.
رزم آسا کارمند تلویزیون است که هنوز به اوقاف منتقل نشده است و روابط آنان با دکتر آزمون حسنه است.
3ـ به طور کلی چون اوقاف یک محل پولساز و صاحب ثروت سرشار از قبیل موقوفات و نذورات می باشد هر کس تلاش می کند در این دستگاه ثروتی سرشار اندوخته و کنار برود و به محض اینکه سرپرست اوقاف تعویض می گردد طبعا منافع مسئولین سابق در خطر و با گردانندگان فعلی تضاد پیدا خواهند نمود و بدوا دسته بندیهایی می گردد ولی دکتر آزمون در نظر دارد بلکه بتواند سروسامانی به وضع اوقاف بدهد.
رئیس ساواک تهران.
نواب آقای رضا 24 /11 /50
توضیحات سند:
1ـ محمدعلی سمیعی، فرزند مهدی، در سال 1311 ه ش در رشت بدنیا آمد.برابر تحقیقات ساواک (در سال 50) وی عضو یکی از خانواده های ثروتمند گیلان و همسرش فرزند باتمانقلیچ، سرمایه دار معروف ایران بود.
نامبرده مترجم و رئیس دایره خدمات عمومی وزارت کشور، کفالت اداره نمایشات، مشاور اداره مستشاری با حفظ عنوان، سمت مشاور اداری سیاسی، مدیر تبلیغات جهانگردی سازمان جلب سیاحان، بازرس قانونی هیئت مدیره در شرکت واحد، کارشناس تلفیق و تنظیم برنامه های استان خوزستان، با حفظ سمت به مدت 6 ماه مشاور وزیر کشور، معاون طرح و سنجش افکار وزارت اطلاعات، استاندار کرمانشاهان، استاندار خوزستان، مشاور وزیر اطلاعات و عضو گروه بررسی مسائل ایران، عضو کانون مترقی، عضو مؤسس حزب ایران نوین و عضو باشگاه ایران بود.
گزارشی حاکی است که یادشده به خاطر سوءاستفاده مالی (یک صد میلیون تومان) در سال 55 بازرسی مربوطه، پس از تحقیقات پرونده را به دیوان کیفر ارجاع داد و مشارالیه در مورخ 7 /6 /55 از سمت خود مستعفی و پرونده اش به جریان افتاد.
گزارش حاکی است در سال 57 مشارالیه در لوس آنجلس به سر می برده و در همان سال از تعقیب قانونی خویش اظهار نگرانی کرده است.
ـ اسناد ساواک، پرونده انفرادی.