تاریخ سند: 22 تیر 1343
محترماً معروض میدارد تیمسار معاونت ساواک (تیمسار آیرملو) در تاریخ 22/4/43 ضمن صدور اوامری به معاونت اداره کل سوم اظهار داشته بودند
متن سند:
از: بخش 211 [تاریخ:22 /4 /1343]
به: مقامات ساواک به ترتیب سلسله مراتب
گزارش
محترماً معروض میدارد تیمسار معاونت ساواک (تیمسار آیرملو) در تاریخ 22 /4 /43 ضمن صدور اوامری به معاونت اداره کل سوم اظهار داشته بودند که پارهای از گزارشها و اطلاعیهها به استحضار ایشان نمیرسد. مثلاً سه گزارش به شرح پایین که از ساواک خراسان واصل گردیده به عرض معظمله نرسیده است.
1. بیانیه پرفسور برتراند راسل1 انگلیسی که برای آیتالله میلانی فرستاده شده است؛
2. بیانیهای از طرف دانشجویان مسلمان مقیم بریتانیای کبیر که برای آیتالله میلانی ارسال گردیده است؛
3. نامهای که از نجف بهعنوان آیتالله میلانی ارسال و طی آن اظهار شده که حواله پول از تهران بهتر است از حواله پول از نجف؛
موضوع فوق مورد بررسی قرار گرفت. اینک مراتب به شرح ذیل به عرض عالی میرسد:
بیش از یک ماه قبل بیانیهای2 به نام بیانیه برتراند راسل به دو زبان انگلیسی و فارسی و نشریه دیگری به زبان فارسی به نام بیانیه دانشجویان مسلمان مقیم انگلستان درباره محاکمه سران نهضت آزادی و انتقاد از وضع سیاسی کشور بهوسیله پست برای شخصیتهای مختلف مملکت ارسال گردیده بود که تا حدود امکان از توزیع آنها جلوگیری بهعمل آمد و خبر مربوط به هرکدام از نشریات مزبور به انضمام نمونه آنها در بولتنهای اخبار روز 5 /3 /43 و 16 /3 /43 گنجانده شد.
نظر به اینکه یک نسخه از بولتن اخبار روز به حضور تیمسار معاونت ساواک تقدیم میشد، بنابراین از طریق اداره کل سوم نسبت به تقدیم گزارشهای مربوط به نشریات موردبحث اقدام لازم بهعملآمده است.
موضوع نامه ارسالی از نجف برای آیتالله میلانی هم عبارت از این بوده است که شخصی به نام نصرالله خلخالی3 نامهای برای آیتالله میلانی به مشهد فرستاده و طی آن به آیتالله اظهار داشته مبلغ شش هزار تومان به فرزند آیتالله پرداخت شده و درصورتیکه آیتالله نظر بدهد چهار هزار تومان بقیه نیز پرداخت خواهد شد.
در نامه مزبور گفتهشده «بابت اقسام بروات استعلام فرموده بودید. البته حواله از تهران مرغوبتر و حواله از آنجا بهتر از حواله از اینجا میباشد و نگرانی نخواهد داشت.»
با توجه به اینکه ارسال وجوه برای مراجع تقلید یک امر عادی است و ممکن است که در عرض یک سال حتی میلیونها ریال وجه برای آنان فرستاده شود، لذا نامه موردبحث دارای چنان اهمیتی نبوده که عیناً به استحضار تیمسار معاونت ساواک برسد. معمولاً این قبیل اطلاعات جزئی در بررسیها و گزارشهای کلی بهرهبرداری میگردد.
ضمناً اضافه مینماید که در حال حاضر قسمتی از اطلاعات واصله در خود بخشها بهرهبرداری میشود و اطلاعاتی که ارزش گزارش به مقام بالا را داشته باشد به عرض رؤسای ادارات میرسد. از بین اطلاعات مزبور نیز فقط آنهایی که ارزش گزارش به مقامات بالاتر از مقام رئیس اداره را دارند به عرض مقام معاونت اداره کل و یا مقام مدیریت کل میرسند.
از بین این قبیل اطلاعات هم تنها اطلاعاتی که قابل گزارش به مقامات عالی ساواک باشد به استحضار مقامات عالی ساواک میرسد و این یک روش جاری است. زیرا کثرت کار مقامات ساواک اجازه نمیدهد که وقت محدود آنان صرف مطالعه و رسیدگی کلیه گزارشها، نامهها و اطلاعیهها گردد و انتخاب اهم موضوعات برای گزارش به مقامات ساواک ضروری است. معذلک چنانچه قرار است جمیع اطلاعات واصله حتی اطلاعات جزئی به استحضار مقام محترم معاونت ساواک برسد، استدعا دارد مراتب را امر به ابلاغ فرمایند تا به همان نحو عمل شود.
تهیهکننده: شهابی
رئیس بخش 321: امینی
رئیس اداره دوم عملیات: نثری
مدیرکل اداره سوم
بهعرض میرسد ـ 28 /4
محترماً این گزارش جهت استحضار تیمسار معاونت تهیه گردیده است ـ 28 /4
[دستنوشته ابتدای سند] مقصود من اصلاح سیستم بهرهبرداری از اطلاعات و انتشار اطلاعات است. اتفاقاً وقتی در موضوع انتخاب اخبار جهت درج در بولتن با تیمسار قائممقام مذاکره میشد، بهعنوانمثال این سه خبر را ذکر کردم، تصدیق فرمودند که هر سه قابل درج در بولتن است. البته من همه اخبار را نمیخواهم و مشتریان دیگر هم نه، ولی میخواهم توجه شما را بیشتر به انتخاب اخبار جلب کنم.
موضوع پیغام فرستنده پول به میلانی ازاینجهت جلبتوجه من را نمود که ممکن است در تهران یک مرکز جمعآوری اعانات مذهبی باشد و پول را به طرق غیرعادی دریافت میدارد که ما از آن بیخبریم. بعلاوه مسئله میلیونها ریال اعانات مذهبی همانطور که در طرح اطلاعاتی شما اضافه نمودم دارای اهمیت فوقالعادهای است. ما باید بدانیم که کی، چه وقت، چقدر، از کجا، چگونه [و] به کدام واسطه دریافت و برای کی پول میفرستد؟ من واقعه قیس لبنانی4 و 4 میلیون تومان پولش را فراموش نمیکنم. گو اینکه دادرسی ارتش او را حتی قاچاقچی هم محسوب نکرد. [امضای آیرملو]
عیناً جهت ملاحظه پینوشت تیمسار معاونت به استحضار مدیریت کل میرساند ـ 30 /4
اوامر نصبالعین قرار میگیرد.
اداره دوم پینوشت تیمسار معاونت مورد توجه قرار گیرد ـ 30 /4
در پرونده آیتالله میلانی بایگانی شود. شهابی ـ 31 /4
توضیحات سند:
1. برتراند آرتور ویلیام راسل ریاضیدان، منطقدان و فیلسوف نامدار انگلیسی، در سال 1872م. به دنیا آمد و در خردسالی پدر و مادرش، لرد و بانو امبرلی را از دست داد. در هجده سالگی به کمبریج رفت و نخست به ریاضیات مشغول شد و اگرچه نخستین کتاب او درباره نظریۀ اجتماعی است، اما اغلب مقالات اولیهاش در باب ریاضیات و منطق است. راسل در ابتدا تحت تأثیر هگل و کانت، فیلسوفان بزرگ آلمانی، به ایدئالیسم گرایش داشت اما پس از آشنایی با ج. ا. مور، از آن رویگردان شد و خود را به تفکرات رئالی و تجربی نزدیک کرد. راسل که کار خود را با ریاضیات آغاز کرده بود، به مبانی ریاضیات علاقهمند بود و مطالعه کارهای جوزف پئانو و فرگه در این مسیر به او کمکهای زیادی کرد. از مهمترین کارهای راسل در حوزه ریاضیات و منطق، پیدا کردن «پارادوکس نظریه مجموعهها» در کارهای فرگه و نیز تألیف کتاب «اصول ریاضیات» همراه با وایتهد در اوایل قرن بیستم میلادی است که تأثیر بسیار زیادی در کارهای علمی پس از آن گذاشت. برتراند راسل بهعنوان فیلسوف تحلیلی نیز کارهایی درخور دارد و معتقد به زبان ایدئال و تحویلپذیری در زبان بود. علاوه بر محافل علمی، راسل در بین مردم نیز بهواسطه کتابها و تألیفات بسیار در زمینههای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی موردتوجه بود و عمدتاً این رده از انتشارات است که راسل را پیامبر اومانیسم لیبرال، قهرمان خردگرایان و شیفتۀ آرمان آزادی انسان و نیز آرمان پیشرفت سیاسی بر وفق اصول عقلانی گردانیده است. او سرانجام پس از سالها فعالیت علمی، در سال 1970 در 98 سالگی درگذشت.
برای آشنایی بیشتر با افکار راسل رجوع کنید به کتاب «برگزیده افکار راسل» نوشته رابرت اگنر، ترجمه عبدالرحیم گواهی با تصحیح و تعلیق علامه محمدتقی جعفری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
2. در اصل: نشریهای
3. در اصل: کلالیحجتالاسلام شیخ نصرالله صدقی حسنی معروف به خلخالی در سال 1286ش. در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش حاج میرزاحسن خلخالی از اهالی ماسوله بود که به عراق مهاجرت و در آنجا به برنج فروشی اشتغال داشته و به واسطه تدینش مورد اعتماد و علاقه مردم و علما واقع گردید. شیخ نصرالله همزمان با تحصیل علوم دینی در حوزه نجف، در کنار پدر به تجارت نیز پرداخت و از متمولین شهر گردید. او که دارای تابعیت عراقی بود، سالیان متمادی امور مالی مراجع بزرگی همچون آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، سید حسین بروجردی، سید محسن حکیم و سید احمد خوانساری را عهدهدار بود. شیخ نصرالله خلخالی همین نقش را نیز بعدها برای امام خمینی (ره) ایفا کرد. او وکیل امام در امور مالی بود و اموال شرعی رسیده از ایران با سرپرستی او به مصارف آموزشی و عمرانی میرسید و کلیه تحرکاتش توسط مأموران امنیتی شاه در عراق کنترل میشد. رژیم عراق برای مدت کوتاهی او را بازداشت نمود. اداره دو مدرسه آیتالله بروجردی در نجف و کربلا بهعهده او بود. حجتالاسلام خلخالی سرانجام در سال 1356ش. در سوریه دارفانی را وداع گفت و پس از انتقال به عراق در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
4. عبدالقیس جوجو بنا به ادعای گردانندگان رژیم طاغوت، فردی لبنانی بود که در ماجرای قیام 15 خرداد با یک چمدان دلار به ایران آمده بود تا این پول را به افرادی در داخل کشور بدهد. دو روز بعد از ماجرای قیام، یعنی در تاریخ 17 خرداد 42 شاه در مصاحبهای گفت خیلی از دستگیر شدههای این ماجرا میگفتند ما 25 ریال گرفته بودیم و به ما گفتند در کوچهها بروید و بگویید زنده باد فلانی. شاه همچنین بعداً ادعا کرد که این ماجرا حاصل اتحاد ارتجاع داخلی و دشمنان خارجی بود! روزنامههای 26 خرداد نیز برای اینکه ماهیت این قیام مردمی را وارونه و جریانی وابسته به بیگانه و دشمنان کشور جلوه دهند، نوشتند: «در تاریخ یازدهم خرداد شخصی به نام عبدالقیس جوجو از لبنان وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید و چون مورد سوءظن مأمورین گمرک قرار گرفته بود تحت بازجویی و وارسی قرار گرفت و مبلغی معادل یک میلیون تومان ارز از او بهدست آمد که پس از تحقیقات اعتراف کرد که مبلغ مزبور را از طرف جمال عبدالناصر برای افراد معینی در ایران آورده است. تفصیل این جریان بهزودی در معرض اطلاع عموم قرار داده خواهد شد.» سفارت ایران در بغداد هم پس از خبر روزنامهها، شخص مزبور را محمد توفیق القیاسی نام نهاد که مأموریت داشته این پولها را به اشخاص مخصوصی در ایران بدهد. این پولها از طرف عمال ناصر از دمشق به بیروت ارسال و از آنجا به وسایل مختلف به نواحی دیگر منتقل میگردد. این دروغ ناشیانه بهزودی موجب وهن و تمسخر شاه و رژیم شد. مردم ایران میلیونها تومان وجوهات به مراجع تقلید میدادند، چه نیازی به این یک میلیون تومان بیگانگان بود؟ از طرفی ساواک اخباری را از مطبوعات و مردم منتقل کرد که ضمن انتقاد، گفته میشد اوضاع ایران اینقدر خراب است که مردم سر خود را به 25 ریال میفروشند؟ در حالی که مزد کارگر از 50 تا 100 ریال است چگونه است که فردی برای 25 ریال خود را جلوی گلوله قرار میدهد؟
از آن پس، اتهامات دیگری را ساز کردند و ماجرای 15 خرداد 42 را غیر از جمال عبدالناصر، به تیمور بختیار، اولین رئیس مخلوع و فراری ساواک که بعداً توسط ساواک در عراق کشته شد، به جریان فئودالها و حتی به حزب توده نیز منتسب کردند اما ماهیت پاک و مردمی 15 خرداد از این آلودگیها مبرا بود و هیچ کس این اتهامات مسخره را باور نکرد و رژیم دیگر هیچگاه جرئت نکرد این مسائل را در دادگاه طرح کند. عبدالقیس جوجو گویی هیچگاه به ایران نیامده بود! هیچ تصویری از او در رسانهها و تلویزیون پخش نشد، با کسانی که در تظاهرات به قول شاه دستگیر شده و اعتراف کرده بودند که برای 25 ریال به مقابل گلوله آمدهاند، مصاحبهای نشد و کسی سراغ آنها را نگرفت. جوجوی افسانهای نیامده، مرد و به قول یکی از مدیران ساواک، «گو اینکه دادرسی ارتش او را حتی قاچاقچی هم محسوب نکرد.» (برگرفته از: روحانی، سید حمید، نهضت امام خمینی، تهران، بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، چاپ نوزدهم، ص 598-591؛ مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، بیتا، ج2، ص 64-62)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 218