صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تشییع جنازه در بوکان

موضوع : تشییع جنازه در بوکان


متن سند:

ساعت 8 صبح گروه بیشماری از اهالی بوکان مهاباد.
سقز بانه و دهات اطراف بوکان در مسجد بازار بوکان اجتماع نموده بودند و شعارهائی باین مضمون «خون است بهای آزادی» سکوت ما علامت نشستن ما نیست «ما به کردهای تبعیدی عراق احترام میگذاریم و به دولت عراق اعتراض داریم «نصر من اله و فتح قریب» درخواست آزادی زندانیان ما به شهدای سراسر ایران درود میفرستیم.
به طرف قبرستان حرکت نمودند.
ماشین پیکانی که با پارچه آغشته به خون پوشیده شده بود و بلندگویی روی آن نصب و عکس دو نفر مقتول نیز در بالای آن گذاشته شده بود.
به محض رسیدن جمعیت بقبرستان از عموم دعوت شد که هر کس در محلی که ایستاده بنشیند.
حسین بهرامی برادر مقتول با استفاده از بلندگوی ماشین ضمن سخنرانی خود عموم را دعوت به همبستگی بیشتر نمود و اشعار ملی کردی خواند.
سپس ماشین پیکان را بوسیله پارچه مشکی استتار و افراد زیادی آنرا احاطه کرده بودند که داخل آن دیده نشود یک نفر که خود را دکتر کریمی معرفی نمود شروع به اظهار مطالب شدیداللحنی نمود و بدستگاه و رژیم حمله ور شد و شمه ای از بیانات او عبارتست از مردم در اتحاد خود نسبت به نابودی رژیم کوشا باشند.
پس از تفحص و تجسس بسیار بالاخره معلوم شد که دکتر کریمی کسی بجز ابوبکر غفوری کارمند دادگاه بوکان شخص دیگری نمی باشد.
که در داخل ماشین افراد دیگری منجمله جعفر رستمی و یک نفر ناشناس که کت قهوه ای رنگ بتن داشت نشسته بودند که همگی خود را از دید مردم مخفی می کردند.
پس از خاتمه اظهارات دکتر کریمی (ابوبکر غفوری) دختر خانمی با لهجه کردی بیاناتی تحریک آمیز بیان داشت که او نیز شناسائی و دختر رحیم خضری کارمند شهرداری بوکان می باشد.
پس از اتمام سخنرانی این دختر دختربچه 9 ساله ای اشعاری قرائت و بعد از وی زنی که عراقیست و شوهر او ایرانی می باشد و در خیابان سقز بوکان کوچه صغری عجم سکنی دارد بیان داشت که ما خواهان خون شهدای مهاباد و بوکان هستیم و سپس اشعار کردی تحریک آمیز قرائت نمود بعد از وی سیدجعفر کریمی دانشجوی تبریز پشت میکرفون قرار گرفت و با بیان اعلیحضرت خمینی از مردم خواست که پشتیبان اقدامات وی باشند تا رژیم برچیده شود و سپس به آقای شریف امامی حمله نمود بعد از شخص مذکور چند نفری اشعار کردی قرائت نمودند و آنگاه قطعنامه ای در هشت ماده وسیله عبداله مهتدی قرائت گردید آنگاه مراسم تلقین انجام و پس از خاتمه آن جمعیت در ساعت 12 و نیم به طرف مسجد به منظور فاتحه خوانی حرکت نمودند در بین راه چند شعار بوسیله ابوبکر غفوری مبنی براینکه مردم تا پایان راه اتحاد و اتفاق خود را حفظ نمائید و اگر لازم باشد فردا و پس فردا و یا هر روز دیگر شهیدی خواهیم داد قرائت تا به مسجد رسیدند.
ملاشیخ عزالدین حسینی امام جمعه مهاباد با استفاده از بلندگو مردم را دعوت به آرامش نمود و افرادی که از شهرستانهای دیگر آمده بودند تشکر و از اهالی نیز خواست که مغازه های خود را باز نمایند.
در ساعت 1600 مجددا اهالی در مسجد جمع و شخصی بنام آقا احمد که از سنندج آمده بود سخنرانی و اظهار داشت تاریخ را عوض کردند و پس از اهانت به کوروش کبیر گفت چندین سال قبل لباس کردی را قدغن کردند و هزاران ستم بکرد و کردیت وارد نمودند سخنرانی این شخص حدود یکساعت و نیم ادامه یافت بعد از وی دکتر علوی اهل مهاباد قصد سخنرانی داشت که چون مردم دچار احساسات شده بودند لذا مجال صحبت بوی داده نشد.
پس از پایان مراسم مسجد بهنگامیکه جمعیت به طرف منزل می رفتند اعلامیه هایی نیز پخش که پخش کنندگان به علت انبوه جمعیت مورد شناسایی قرار نگرفتند.
نظریه دوشنبه : خبر مورد تأیید می باشد.
ضمنا منظور از آقا احمد همان احمد مفتی زاده ساکن سنندج و داماد صلاح الدین مهتدی می باشد.
سودمند نظریه 13 / ه : نظریه دوشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه : خبر صحت دارد غالب سخنرانان مطالب مذهبی ابراز داشته اند.
نظریه جمعه : نظریه چهارشنبه تأیید میشود.

توضیحات سند:

* امروز (11 /7 /57) آقای سیدکاظم شریعتمداری در تلگرافی به عزالدین حسینی امام جمعه مهاباد نسبت به کشته و زخمی شدن تعدادی از اهالی بوکان و مهاباد ابراز تاسف کرد.
وی در بخشی از تلگراف خود نوشته بود : «حوادث اسفبار مهاباد و بوکان که در آن عده ای از برادران مسلمان ما جان شان از دست رفت و گروهی مجروح و مصدوم گردیدند، موجب تاسف و تأثر شدید گردید.
ما این اعمال ظالمانه و ضدمردمی را محکوم می کنیم و خواهشمندیم مراتب تسلیت و تأسف عمیق ما را به بازماندگان ابلاغ فرمائید.
» (اسناد انقلاب اسلامی، ج 5، ص 234)

منبع:

کتاب جعفر شریف امامی به روایت اسناد ساواک صفحه 658


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.