خشونت، مترادف انقلاب
متن سند:
خشونت، مترادف انقلاب!
مهدیهاشمی در نوار شماره چهار به مخالفت با هر نوع نهضت و اصلاح طلبی اشاره میکند که ریشه در مطلق انگاری خشونت دارد. وی خشونت را یکی از مظاهر و حتی مترادف واژه انقلاب میداند و میگوید:
«.. یک اندیشه دیگر اینکه همواره بر ذهنیت ما حاکم بود و مطلق میشده، برخورد انقلابی و قاطع در همه امور و مخالفت با هرگونه رفورم و اصلاح طلبیکه خُب این هم در مقاطع مختلف میشود نمونههای عینیاش را دید که ما همواره مُبلغ این تز و این تئوری بودیم که انقلاب برای حفظ آن ماهیت. پس از انقلابی بودنش باید قاطعیت را همواره در برخورد با همه مسایل و مبارزه با همه مشکلات و جوانب امر - با ید حالت قاطعیت و سرسختی و انقلابیگری را حفظ بکند و انقلاب در انقلاب صورت بگیرد هی مرتب و هرگونه حالت مثلاً مسالمت یا مثلاً حل مسالمتآمیز یک شکل یا برخورد اصلاًحطلبانه با یک مشکل یا برخورد رفورمیستی را بهر صورت محکوم میکردیم. میگفتیم باید در هر موردی متوسل به قاطعیت و انقلابیگری شد این ریشه در همان مطلق کردن خشونت داشته؛ یک مقداری اینکه ما خشونت را یکی از مظاهر انقلاب میدانستیم و اصل خشونت منهای انقلاب از نظر دیدگاه مکتبی و اسلامی در ما به اطلاق رسیده بود. در گذشته انقلاب را میگفتیم دیگر بهترین بستر برای طبقه با خشونت است.»1
توضیحات سند:
1. نوار شماره 4.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 207