صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اظهارات ابوالفضل قاسمی

تاریخ سند: 31 فروردین 1343


موضوع: اظهارات ابوالفضل قاسمی


متن سند:

شماره: 1510 /20 الف تاریخ:31 /1 /1343
موضوع: اظهارات ابوالفضل قاسمی

بعدازظهر 25 /1 /43 در مغازه علی دده بیگی، آقایان ابوالفضل قاسمی. حسن دیناری. حبیب بابائی حضور داشتند و حسن دیناری پرسید اینکه می‌گویند یک عده زیادی از کردها را گرفته‌اند صحت دارد؟
قاسمی گفت اطلاع دقیق ندارم. دیناری در مورد جبهه ملی سئوال کرد که آیا تصمیم تازه‌ای نگرفته‌اند؟
قاسمی گفت من خبر ندارم، چون حاضر به همکاری با آنها نشدم. وقتی به دکتر بختیار پیشنهاد کردم که با خمینی و روحانیون ائتلاف کنیم، بختیار جواب داد ما نمی‌توانیم مملکت را به دست یک عده سینه‌ زن بسپاریم. من گفتم اگر از آنها سئوال کنیم که خواهند گفت ما نمی‌توانیم مملکت را به دست یک عده رقاص توئیستی بدهیم. اطرافیان خمینی افراد زحمت‌کشی هستند، روز کار می‌کنند، شب سینه می‌زنند. خمینی وقتی آزاد شد، مردم می‌خواستند در قم میتینگ بدهند و چون دولت جلوگیری کرد، میتینگ موضعی دادند؛ ولی سران جبهه ملی جز از دست دادن تمام موقعیت‌ها چه کاری کرده‌اند؟1
قاسمی سپس اضافه نمود که آقای صالح چند دفعه پیغام داده که به دیدنش بروم، نرفتم تا اخیراً کارتی برایم فرستاد و نوشته بود که می‌خواهم به حضورت شرفیاب شوم. من چون دیدم خوب نیست یک پیرمرد به دیدن من بیاید، پیشدستی کرده به منزل ایشان رفتم. آقای صالح گفتند از شما تقاضا می‌نمایم که با ما همکاری کنید؛ این دو دستگی به ضرر ما تمام خواهد شد. من در جواب گفتم چطور من با شما کار کنم در صورتی که شما نه در شورا و نه در کمیته مرکزی از ما قبول نکردید (توضیح اینکه ابوالفضل قاسمی جزو عناصر افراطی حزب ایران می‌باشد و مقصودش از کلمه (ما) عناصر افراطی حزب است) و دوستان من هم قبول نکردند که من در کمیته مرکزی شرکت کنم و حالا بهتر است از مهندس موحد دعوت کنید چون ایشان تمایلات راستی دارند و بهتر می‌توانند با شما کار کنند. آقای صالح گفتند آنها اهل کار نیستند؛ من از شما خواهش می‌کنم که روز چهارشنبه 26 /1 /32[43] در جلسه‌ای که داریم شرکت کنید.
قاسمی پیشنهاد کرد که روز پنجشنبه 3 /2 /43 برای شرکت در شب چهلم مرگ دکتر میرفندرسکی به بابلسر برویم. وی اضافه نمود که سی و پنچ یا چهل نفر هستیم، صبح روز پنجشنبه در میدان 24 اسفند یا جای دیگر که بعداً خبر می‌دهیم، جمع شده و حرکت خواهیم کرد.
رونوشت برابر با اصل. اصل در پرونده ق. الف. 220 بایگانی است. روی پرونده اللهیار صالح ضمیمه و بایگانی شود. دانائیان 21 /2 /43

توضیحات سند:

1. آزادی و بازگشت امام خمینی(ره) به قم، بازتاب‌‌های فراوانی در قم و دیگر شهرهای ایران داشت. نمونه‌ای از این بازتاب، دعوتنامه‌ای به این شرح است: « از عموم علاقمندان به دیانت حقه اسلام و مقام شامخ روحانیت دعوت می‌شود که روز جمعه 26 ذیقعده الحرام مطابق با 21 فروردین ماه چهل و سه، از سه ساعت بعدازظهر در مسجد مرحوم آقا باباخان در مجلسی که برای ابراز شادمانی به جهت مراجعت حضرت آیت‎الله العظمی آقای خمینی دام ظله العالی و حضرت آیت‎الله قمی دامت‌ برکاته منعقد است، شرکت فرمایند که موجب مسرت حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه و تشکر حقیر می‌باشد. سید حسام‌الدین فال اسیری.» امام خمینی در آینه اسناد. ج 3. ص 62

منبع:

کتاب اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک-جلد دوم صفحه 165

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.