تاریخ سند: 27 مهر 1344
موضوع: آیتاله خمینی
متن سند:
شماره:32709 تاریخ:27 /7 /1344
موضوع: آیتاله خمینی
1) آقاى خمینى مدت یک هفته اقامت در کربلا را مصروف زیارت و دید و بازدید علما کرده1و فعالیت و تظاهرات مخالف دیده نشد. بعد از ظهر جمعه 23 /7 /44 که قرار بود ایشان به نجف عزیمت کنند وسیله آقایان سید محمد شیرازى و سید مرتضى قزوینى و سید حسین ناصرالدین بدرقه و از نجف هم چند اتومبیل حامل طلاب وسیله آقاى سید عبداله شیرازى و شیخ على کاشفالغطاء به استقبال رفته بود در نجف شعارهایى با عناوین زیر نصب شده بود:
«مردم مسلمان نجف مسرت خود را از ورود امام خمینى مظهر فداکارى و جهاد ابراز مىدارند.»
«شهر نجف به قهرمان مجاهد اسلام امام خمینى خیر مقدم مىگوید». طلاب علوم دینى مرکب از افراد بىطرف و عناصرى که در فعالیتهاى مخالف نقشى داشتند با کمال آرامش در مدرسه بروجردى و اطراف آن جمع بودند. روى چند اتومبیل شعارهایى از قبیل «مرگ در راه اسلام بهتراز زیستن در کنار ستمگران است» و «اى مردم قرآن را دریابید که حکم خدا است» نصب شده بود در بین مستقبلین شیخ نصراله خلخالى، آیتاله حسین کفائى، سید مرتضى نخجوانى، سیدمحمدرضا اشکورى، میرزا عباس کرمانى، فرزند آیتاله خوئى، شیخهادى و شیخ رضا امینى، سید موسى اصفهانى و شیخ محمد صادقى دیده مىشدند. حسن تدبیرهاى خلخالى در حفظ آرامش مورد تأیید است.
2) گذشته از عدهاى مخالف، اجتماع این عده و استقبال از خمینى معلول دو عامل یکى تجلیل از یک عالم ایرانى و دیگرى تقویت او در برابر حکیم مىباشد.
3) آقاى خمینى پس از زیارت به منزل رفته و بعد از نماز مغرب، آقاى خوئى، شیخ على کاشفالغطاء، سید عبداله شیرازى، فرزندان مرحوم آیتاله شیرازى، هادى و رضا امینى و سیدموسى آیتاله زاده از وى دیدن کردند و ساعت 10 همان شب عدهاى از طلاب به سرپرستى شیخ محمد صادقى، آیتاله سید محمود شاهرودى را با اصرار وادار به ملاقات خمینى مىنمایند. روز شنبه نیز آقاى حکیم بعد از نماز مغرب به منزل ایشان رفته و به طور ایستاده مدت کوتاهى توقف و مراجعت مىکند. آقایان زنجانى و سید احمد مستنبط به دیدار ایشان نرفتهاند. ملاقات علما عدهاى صرفاً از نظر تعارف و عدهاى به درخواست سید موسى اصفهانى و شیخ محمد صادقى و حبیباله ابوالقاسمى بوده است. مشروح متعاقبا اعلام مىگردد.
گیرندگان: اداره کل سوم ـ اداره کل هفتم
محترما در صورت تصویب خلاصه در بولتن جارى درج شود. جوان 28 /7 /44 بخش 316
به عرض مىرساند.
آقاى صالحى، مدیریت کل شفاها ابلاغ فرمودند که گویا آیتاله حکیم با خمینى ملاقات و مدت 15 دقیقه با وى مذاکره نموده و متعاقباً آقاى خمینى به دیدار وى رفته است در این مورد با ارسال اطلاعیه به اداره کل دوم چگونگى استفسار نمایید. 2 /8
توضیحات سند:
1. توقف یک هفتهاى امام خمینی (ره) در کربلا تقریبا به زیارت و دید و بازدید با علما و مقامات روحانى کربلا گذشت و بعد از ظهر روز جمعه 23 /7 /44 در حالى که شمارى از علما و روحانیون کربلا به عنوان بدرقه امام را همراهى مىکردند به سوى نجف اشرف حرکت کردند. از نجف نیز حدود 80 دستگاه اتومبیل که سرنشینان آن را علما و روحانیان و شمارى از مردم نجف تشکیل مىدادند براى استقبال از امام حرکت کرده بود. علماى طراز اول نیز هرکدام چند دستگاه ماشین کرایه کرده در اختیار روحانیانى که مىخواستند از امام استقبال کنند قرار داده بودند... اتومبیلهاى استقبالکنندگان در قصبه خاننص که در هشتاد کیلومترى کربلا است به ماشینهاى حامل امام و همراهان رسید ماشینها توقف کردند امام و دیگر سرنشینان از ماشینها پیاده شدند و براى چند دقیقهاى در آنجا با چاى و نوشابه از حاضرین پذیرایى به عمل آمد و سپس راهى نجف شدند. شهر نجف به مناسبت ورود امام جلوه دیگرى داشت در میدانى که تقریبا در دروازه شهر قرار داشت پلاکاردى با شعار زیر جلب نظر مىکرد:
«مدینۀالنجف الاشرف ترحب بمقدم البطل الاسلامى المجاهد الامام الخمینى» شهر نجف به قهرمان مجاهد اسلامى امام خمینى خیر مقدم مىگوید مقارن ساعت 4 بعد از ظهر امام و همراهان در برابر صحن مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از اتومبیل پیاده و در حالى که مردم و روحانیان امام را احاطه کرده بودند با سلام و صلوات وارد حرم مطهر شدند. پس از زیارت به خانهاى که در خیابان رسول کوچه شربهاىها براى امام اجاره کرده بودند وارد شدند و حاضران در منزل را مورد تفقد قرار دادند. نماز مغرب و عشاء را در منزل با جماعت ادا کردند. در نخستین شب ورود، آیتالله شاهرودى و خوئى و شمارى از علما و مقامات حوزه علمیه نجف از امام دیدن کردند. آیتالله حکیم شب دوم به دیدن امام رفتند. به مناسبت ورود امام به نجف جشن باشکوهى از طرف روحانیان مبارز در مدرسه بروجردى نجف برگزار شد که بسیارى از مردم و روحانیها در آن شرکت جستند. (ر.ک: نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، دفتر دوم، ص 160)
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید عبدالله شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 8