تاریخ سند: 16 آبان 1346
موضوع: اظهار نظر سران جامعه سوسیالیستها درباره وضع مملکت و فعالیتهای حزبی و تشکیلاتی
متن سند:
از: ۳۱۲
تاریخ: 16 /8 /46
موضوع: اظهار نظر سران جامعه سوسیالیستها درباره وضع مملکت و فعالیتهای حزبی و تشکیلاتی
ضمن تماس و مذاکراتی که با سران جامعه سوسیالیستها در پاریس و تهران بعمل آمده هر کدام از آنها درباره وضع فعلی مملکت و فعالیتهای حزبی و موضعی که در آینده باید دستجات سیاسی بخصوص جامعه سوسیالیستها بگیرند مطالبی بیان و اظهار نظرهائی نمودهاند که بشرح زیر به عرض میرسد.
1- دکتر امیر پیشداد مسئول جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا که در حال حاضر به تنهائی و با مشکلات نسبتاً زیادی از نظر مالی و نفری عناصر این جامعه را در اروپا رهبری میکند و در پاریس ضمن تدریس در دانشکده طب دارای مطب خصوصی نیز هست ضمن ملاقاتی که در تاریخ 25 /7 /46 در پاریس با او بعمل آمده درباره رژیم ایران و خط مشی آینده جامعه سوسیالیستها مطالبی گفته که مفاد آن چنین است:
در حال حاضر رژیم ایران میخ خود را سفت کوبیده ولی قادر به حل نهائی تضادهای درونی جامعه نیست. ما باید از طریق نشریات و تماسها و ارتباط و دوستی با نیروهای مترقی جهانی مشعل سوسیالیسم ایرانی را زنده نگاهداریم تا وقت مقتضی فرا رسد. نقش اروپا یا بطور کلی خارج باید آن باشد که با توجه به شرایط دموکراتیکی که دارد مبارز شناخته نشده تربیت کنند و به ایران بفرستد"
٢- منوچهر صفا که مدت قریب به ۳ سال در زندان بوده و بعد از خلیل ملکی عمیقترین تئوریسین جامعه سوسیالیستها میباشد و حتی اکثریت عناصر این جامعه نامبرده را بعد از خلیل ملکی رهبر جامعه مزبور میدانند و در فروردین ماه سال ۴۶ از زندان آزاد و در این مدت بمطالعه پرداخته ضمن ملاقات روز 2 /8 /46 چنین گفته است: "باید اعتراف کرد که نیروهای مخالف با جبهه ملی سوم و اصولاً تاکتیکها و روشها و مبارزات اخیر که دنباله مبارزات دوران دکتر مصدق است با شکست روبرو شده و شعارهای گذشته دیگر ارزشی ندارد و روابط خود را با زمان حاضر از دست داده است زیرا اجتماع ایران یا به عبارت دیگر ساختمان اقتصادی و اجتماعی آن دگرگون شده و فعلاً نیروها مشخص نیستند. هماکنون نه طبقه بورژوازی ملی نه طبقه کارگر و نه دهقان بیچیز و غیره هیچ کدام دقیقاً روشن نیستند و تعریف معینی ندارند. در نتیجه باید از مبارزات و شعارهای روزمره و مسائل مبتلا به امروزی فعلاً دست برداشت و مدتی برای شناخت اجتماع کنونی و آینده ایران مطالعات لازم بعمل آورد.
بدیهی است که ما سوسیالیست هستیم و رژیم ایران حتی اگر بهترین موفقیتها را نیز بدست آورد. چون در جاده سرمایهداری قدم بر میدارد ما با آن همواره مخالف خواهیم بود."
3- خلیل ملکی. نامبرده که بدنبال آزادی از زندان آنطور که انتظار داشته مورد استقبال و عیادت رفقای حزبی قرار نگرفته و حتی بسیاری از سوسیالیستهای قدیمی و افرادی که در اروپا باصطلاح چند آتشه بودهاند از ملاقات با او خودداری کردهاند از این موضوع بشدت خشمگین است ضمن ملاقات روز 8 /8 /46 ضمن این که دو نظریه بالا را بدقت استماع نموده گفته است "هر دوی آنها اشتباه میکنند. ما یک عمر مبارزه کردیم و فجایع و نواقص استالینیسم و دنبالهروی و غیره را تذکر دادیم حالا در سراسر جهان همه به حرفهای ما رسیدهاند آن وقت این آقایان (افراد جامعه در اروپا) از هر چپ افراطی بدون نتیجه طرفداری میکنند و شوروی و اروپای شرقی و همه را میکوبند و اصولاً از مرحله پرت هستند. نشریات آنها آنچنان که من دیدهام هیچ ارزشی ندارد و هیچ کس را جلب نمیکند. حتی مطالب پیک ایران که مسائل روزمره را مورد بررسی قرار میدهد و ایرادات صحیح به برنامههای دولت و موارد اجرای آن وارد میکند خیلی بهتر است. عاقلیزاده و صفا هم حالا میخواهند مطالعه کنند و درست مانند تودهایها حاضر نیستند به اشتباهات گذشته خود اعتراف کنند. نمیخواهند قبول کنند که آن انقلابیگری بیهودهشان و پشتیبانی از خمینی و غیره و روشهای غلطی که اتخاذ کردند این نتایج را ببار آورد چون حاضر به اتوکریتیک که بدیهیترین اصل سوسیالیسم است نیستند لاجرم راهی جز در خانه نشستن و مطالعه ندارند. بنظر من حالا هم باید مانند گذشته حقایق را پذیرفت. با جناحهای مترقی و اقدامات مترقی رژیم همراهی کرد و با وارد شدن در گود واقعی سیاست سعی کرد رژیم را هر چه بیشتر در جاده ترقی و پیشرفت انداخت و نیروهای ارتجاعی و فئودال و سرمایهدار و دزد و دلال را تضعیف کرد".
خلیل ملکی آنگاه از دوستان و رفقای مارکسیست چند آتشه که در خارج حرارتی دارند و به ایران میآیند و باصطلاح وامیروند و حتی از سرزدن به ملکی دست راستی! هم وحشت دارند سخت انتقاد کرد و افزود: "دکتر هوشنگ شیرینلو طبیب اشراف شده و چون پسرش با والاحضرت ولیعهد همکلاس است رفقای سابق را از یاد برده و حمید عنایت1 هم کاری گرفته و گذشته را فراموش نموده شنیدم دکتر جهانشاه صالح2 در جلسهای با عصبانیت درباره عنایت گفته بود (نمیدانم سازمان امنیت چه اصراری دارد این کمونیست... را به دانشگاه تحمیل کند) و شاید هم راست گفته باشد و سایرین هم به همین ترتیب.
نظریه منبع: نظرات بالا که از زبان سه تن از رهبران جامعه سوسیالیستها در ایران و اروپا شنیده شده در واقع نمودار سه گرایش و یا سه عکسالعمل و سه طرز فکر مشخص این جامعه نسبت به رژیم ایران و فعالیتهائی تشکیلاتی است و اگر چنین جامعهای وجود داشته باشد و سازمان و فعالیتی در کار باشد یکی از این نظرها و یا تلفیقی از آنها بر آن حاکم خواهد بود. در حال حاضر در ایران تشکیلاتی وجود ندارد و در اروپا نیز عناصر جامعه سوسیالیستها تا این لحظه بدون گرایش به جهت معینی یا تبعیت از نیروی خاصی مخالفت با رژیم را در شرایط انقلابی و مبارزات براندازی تصریح میکنند ولی در آنجا نیز جامعه مزبور دچار ضعف مالی و کمبود عناصر فعال و پارتیزان است. مجموع این بهم خوردگی و ضعف را میتوان در سایه ترقیات اجتماعی و اقتصادی اخیر همه جانبه در کشور دانست و اگر چه مؤمنین بجامعه مزبور و اصول آن میکوشند و میگویند که باید مشعل جامعه را برای فرصت مناسب زنده نگاهداشت و یا با بررسی و شناخت جامعه کنونی ایران طرح مبارزه در شرایط حال تهیه کرد لیکن بطور قاطع میتوان گفت که اگر در فاصله پنج تا ده سال آینده دولت ایران با توجه به برنامههای اصلاحی فعلی از نظر اقتصادی دچار شکست نشود و بتواند از این آزمایش حیاتی یعنی تأمین حداکثر ترقی اقتصادی پیروز و موفق بدر آید اصولاً هیچ محل و مجالی برای عرض وجود مخالفین باقی نخواهد ماند و بعبارت دیگر مبارز اصولی و متشکل و نیروی پیوستهای که بتواند با ارائه انتقادات اصولی و عمیق وارد مبارزه شود بوجود نخواهد آمد و در این صورت خواهند ماند عناصر منفرد ناراضی یا گروههای محدود مخالف که آن هم در تمام دنیا و در هر شرایطی وجود دارد و نمیتواند مسئلهای در سطح مملکتی باشد. بنابراین در تحت آن شرایط مطالعات امروز و فردای عناصر جامعه سوسیالیستها و تربیت کادرهای لو نرفته و فعال هم ثمره مطلوب و مهم و درخور توجهی برای آنها ببار نخواهد آورد.
ملاحظات بخش ۳۱۲-
1- با مراجعت حسین حسینزاده، دکتر منوچهر هزار خانی و دکتر ناصر پاکدامن همدانی سه تن از فعالین و عناصر مؤثر جامعه سوسیالیستها و نویسندگان ماهنامه سوسیالیسم به ایران و مسافرت دکتر حسین ملک به هندوستان دکتر امیر پیشداد فعلاً به تنهائی در فرانسه مسئولیت اداره جامعه سوسیالیستها را به عهده دارد و از نظر مالی نیز وضع این جامعه چندان مطلوب نیست. بنابراین در حال حاضر گسترش فعالیت جامعه مزبور در اروپا تا حدود زیادی با اشکال مواجه شده بعلاوه دکتر پیشداد و بطور کلی جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا اولین گروه مخالفی بودند که شرایط فعلی ایران را از نظر متشکل شدن مبارزه تشخیص دادند و نیز فعالیتهای مخفی و تربیت و اعزام کادرهای ورزیده و ناشناس را به جبهه ملی در خارج از کشور توصیه کردند و اعتقاد آنها اینست که فقط کادرهای ناشناس هستند که میتوانند در ایران هستههای مخفی و پارتیزان ایجاد کرده و از حمله و ضربه خوردن بوسیله پلیس در امان باشند.
٢- منوچهر صفا با رفتن عباس عاقلیزاده به خدمت سربازی تنها شده و اگر چه مطالب بالا را با شک و سوءظن نسبی به منبع اظهار داشته "نسبت به منبع تا حدودی ظنین است" معهذا اظهاراتش متضمن حقایقی است که از سوی سایر منابع نیز تائید شده و جامعه سوسیالیستها در ایران فعلاً همان حالت مطالعه و حفظ افراد سابق را با برقراری ارتباطات انفرادی بخود گرفته است-
٣- خلیل ملکی از این که از یک عمر مبارزه طرفی نبسته و حداقل امروز بر خلاف انتظارش مریدان سابق آنطور که باید و شاید باصطلاح باو نمیرسند و بملاقاتش نمیروند و حداقل حس جاه طلبی او را اقناع نمیکنند سخت عصبانی است و خشم او بیشتر از عناصر جامعه در ایران است که رویه کجدار و مریز او را که تجویز میکرد اعمال نکردند و جامعه سوسیالیستها را دچار شکست قطعی ساخته او هم فعلاً عصیان صامت را در قبال اعضاء جامعه و دستگاه پیشه کرده و تا حدودی که چشمان بیمار و ضعیفش اجازه میدهد فقط به مطالعه و ترجمه کتاب میپردازد.
۴- نظریه منبع مورد تائید است. ضمناً در مورد مراقبت از حسینزاده. منوچهر هزار خانی و ناصر پاکدامن همدانی شرح لازم به ساواکهای مربوطه نوشته شده است.
بولتن ویژه تهیه شود
بولتن ویژه در اجرای اوامر صادره تهیه شد و در 5 /9 /46 ارسال گردید.
شگرد کار- فعالیت در خارج از کشور- روابط با جبهه ملی و احزاب دیگر- قدرت مالی- نشریات- روابط با دوست و همچنین روابط با خارج از کشور- روابط با احزاب و دستجات مختلف داخلی
توضیحات سند:
_
۱- حمید عنایت: در سال ۱۳۱۱ ش در یک خانواده متوسط در تهران تولد یافت. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان فیروزبهرام که از مدارس قدیمی تهران به شمار میآمد و به همت زرتشتیان تأسیس شده بود به پایان رسانید و در سال ۱۳۲۹ وارد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد پس از سه سال تحصیل در آن دانشکده در سال ۱۳۳۲ در رشته علوم سیاسی فارغالتحصیل گردید. پس از دو سال کار در سفارت ژاپن در تهران در سال ۱۳۳۴ برای ادامه تحصیل عازم لندن شد و در سال ۱۳۴۰ موفق به اخذ دکترا از «مدرسه اقتصادی لندن» گردید. تز دکترای عنایت درباره «تأثیر فرهنگ غرب بر اندیشه سیاسی عرب» بود. عنایت در سال ۱۳۴۳ به کشور سودان رفت و به مدت یک سال در دانشگاه خارطوم تدریس کرد و این مدت فرصتی بود برای تکمیل زبان عربی. او مجدداً به انگلستان بازگشت و پس از چندی در سال ۱۳۴۵ به ایران آمد و در دانشکده حقوق و علوم سیاسی به تدریس و تحقیق پرداخت که تا سال ۱۳۵۹ ادامه یافت. حمید عنایت در تیر ماه سال ۱۳۶۱ زمانی که به همراه خانوادهاش از جنوب فرانسه به سوی انگلستان در پرواز بود در هواپیما دچار سکته قلبی شد و در پنجاهمین سال زندگیش درگذشت. عنایت در دوران دانشجویی همکاریهائی با کنفدراسیون دانشجویان ایرانی داشت. از عنایت آثاری مانند: شش گفتار درباره دین و جامعه سیری در اندیشه سیاسی عرب، اندیشه سیاسی در اسلام معاصر برجای مانده است.
۲- جهانشاه صالح در سال ۱۲۸۳ شمسی بدنیا آمد و کوچکترین فرزند مبصرالممالک نایبالحکومه دهستان آران بیدگل و نوشآباد کاشان بود. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان علمیه کاشان به پایان برد.
وی زبان فرانسه را در مدرسه الیانس اسرائیلی که توسط فرانسویها ایجاد شده بود آموخت صالح بعدها روانه تهران شد و در کالج آمریکائی به ادامه تحصیل پرداخت در کلاس دوازدهم کالج بود از طرف دکتر میلسپو رئیس کل مالیه ایران نامهای به دکتر جردن رئیس کالج رسید که در آن درخواست شده بود چند نفر مترجم که به زبان انگلیسی و فارسی تسلط داشته باشند برای استخدام معرفی شوند. یکی از افراد معرفی شده جهانشاه صالح بود. مدتی بعد به مقام معاونت مخصوص و رئیس دارالترجمه بنیوال پیشکار مالیه گیلان و مازندران منصوب شد. سپس عازم آمریکا و در رشته پزشکی در دانشگاه سیراکیوش مشغول به تحصیل شد. پس از اخذ دکترا به ایران مراجعت در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.
صالح در تیر ماه ۱۳۲۹ در کابینه سپهبد رزم آراء به وزارت بهداری رسید و همچنین در کابینههای مختلف به وزارت رسید.
منبع:
کتاب
خلیل ملکی به روایت اسناد ساواک صفحه 529