موضوع: خلیل ملکی - جامعه سوسیالیستها
متن سند:
تاریخ: ۲۵/۱۱/۴۴
شماره: د -ب/۳۱۲
موضوع: خلیل ملکی - جامعه سوسیالیستها
۱- ساعت ۱۵ روز شنبه ۲۳/۱۱/۴۴ عدهای از بستگان خلیل ملکی ازجمله دو تن از برادران او و همسرانشان و همسر خلیل ملکی و نیز جلال آلاحمد، اسلام کاظمیه1، حاج سیدجوادی، فضلالله نیکآیین، پوروکیلی و دو نفر دیگر که برای منبع ناشناس بودند به ملاقات خلیل ملکی در زندان موقت شهربانی رفته بودند در این ملاقات خلیل ملکی درباره بازداشت و محاکمه و مدافعات خود مطالبی ایراد نمود که اهم موارد آن به شرح زیر است:
در سرتاسر دنیا میدانند که من نه کمونیست هستم و نه دست راستیِ مرتجع یا مذهبیِ متعصب، خودشان ادعای انجام اقدامات انقلابی و برنامههای سوسیالیستی مینمایند، ولی ملکی سوسیالیست را محاکمه میکنند. من اطلاع دارم که «ساواک» در جریان اقدامات سه سال اخیر رویهم رفته از جناحهای دیگر هیئت حاکمه مترقیتر و پشتیبان بهاصطلاح «انقلاب» بوده معلوم نیست کدام مغزهای متفکری وادارشان کردهاند که ملکی را زندانی و محاکمه نمایند.
دستگاه خودش هم توی محاکمه ما مانده است نمیداند چکار کند. هیچ یک از موارد اتهام به من نمیچسبد ۹۰ درصد کیفرخواست به من تخصیص داده شده معلوم نیست مرا محاکمه میکنند یا جامعه سوسیالیستها را و یا فقط چهار نفر را؟ خودشان هم نمیدانند چه میگویند.
به هر حال ظاهراً قرار شده تا «شاه برگردد» من اصلاً تقاضای تعطیل محاکمه را نکردم گفتم کسالت دارم و محاکمه صبحها باشد ولی این ارتباطی با تعطیل نداشت من چند جلسه هر دفعه دو ساعت صحبت کردم ولی روزنامهها چنان وانمود میکنند که گویا هنوز در مرحله صلاحیت است. از یک طرف میگویند دادگاه علنی است و به دنیا اعلام میکنند از طرف دیگر حتی به خانم من که برای حضور در دادگاه میآید میگویند خبری نیست در دادگاه را میبندند من تمام موارد اتهامات قلابی را رد کردم. کجا من چیزی علیه شاه و سلطنت گفته و نوشتهام؟ حتی تحریف کرده و گفتهاند که ملکی از مؤسسین حزب توده بوده حال آن که اینطور نیست. بهعلاوه موقعی که ما عضویت داشتیم غیرقانونی نبوده ما موقعی انشعاب کردیم که بسیاری از وکلا و رجال همین هیئت حاکمه وابسته و عضو حزب توده بودند.
خلیل ملکی در مقابل این سؤال که «فکر میکنید بالاخره چه خواهد شد؟» گفت: «والله نمیدانم اینها خودشان هم نمیدانند چه میگویند. حتی منافع خودشان را هم تشخیص نمیدهند. اما اشتباهشان آن است که چنین کیفرخواستی صادر کردهاند و گویا شخص واردی هم (گویا وکیل مدافع ملکی - منبع) به ایشان گفته که چنین کیفرخواستی را علیه ملکی صادر نکنید ولی آنها گوش نکردهاند. ملکی درباره بازجوییهای سایر متهمین اظهار داشت که میرحسین سرشار اراجیف زیادی گفته و کار را خراب کرده ولی رضاشایان و علی جان شانسی مردانه مقاومت کردهاند.
در ملاقات روز ۲۳/۱۱/۴۴ خلیل ملکی ضمن اینکه از آمدن جلال آلاحمد به ملاقات خودش ناراحت بود و میگفت برای آلاحمد تولید دردسر خواهد شد به خود او یادآور شد که مطالبی را که قبلاً نوشته «ملکی گویا در جلسات ملاقات قبلی چیزهایی نوشته و به جلال آلاحمد داده است» به شخص دیگری بدهد و اقدامات در زمینه تماس با افراد متنفذ و مورد اعتماد و نزدیک به مقام شامخ سلطنت ادامه پیدا کند به نحوی که به شرف عرض برسانند که در مورد ملکی پروندهسازی شده و این نوع محاکمات و اقدامات نتیجهای جز آبروریزی و لکهدار کردن رژیم نتیجه دیگری ندارد. در این ملاقات همچنین چند بار نام محمد درخشش به گوش خورد ولی معلوم نبود زمینه مذاکره درباره او چیست و مخاطب خلیل ملکی جلال آلاحمد بود. ۲- جلال آلاحمد، داریوش آشوری، فضلالله نیکآیین۲ و چند تن دیگر از بستگان خلیل ملکی که مورد اعتماد هستند در نظر دارند بهزودی اعلامیهای با مطالب و جملات متین و سنگین مبنی بر اعتراض به محاکمه خلیل ملکی و همدستانش چاپ و بهطور محدود در بین عناصر مورد اعتماد و افراد با نفوذ و ارزنده مملکتی توزیع نموده و ضمن آن وانمود سازند که برای ملکی پروندهسازی شده و این اعلامیه برای دستگاه از این جهت رسواکننده باشد. بدین منظور قرار است در محل دانشسرای عالی فضلالله نیکآیین و جلال آلاحمد ملاقات و در زمینه تهیه این اعلامیه بررسی و تبادلنظر نمایند و پس از آن بهاتفاق داریوش آشوری تصمیم نهایی اتخاذ و اقدام نمایند.
۳- خلیل ملکی در زندان کتابی ظاهر درباره رشد و توسعه اقتصادی نوشته یک نویسنده دست چپی را ترجمه کرده و به آشوری داده و آشوری کتاب مزبور را جهت ادیت کردن در اختیار فضلالله نیکآیین قرار داده است.
۴- در وین از طریق حزب سوسیالیست آن کشور اقدام شده بود که فرانسیس یوناس رئیس جمهوری اطریش در سفر خود به تهران و شرفیابی به حضور ملوکانه درباره ملکی بهعنوان یک رفیق سوسیالیست سؤال کند اکنون از وین اطلاع دادهشده که این سؤال مطرح شده و شاهنشاه در پاسخ فرمودهاند «ملکی یک سوسیالیست نوع اروپایی نیست. او کمونیست طرفدار چین است.»
۵- گویا جلال آلاحمد مطلبی درباره خلیل ملکی نوشته و تلفنی با علیاصغر امیرانی مدیر مجله خواندنیها مذاکره و ضمن اظهار مطالب تندی به او گفته «حال که دم از آزادی و آزادیخواهی میزنی من مطلبی نوشتهام در مجلهات چاپ کن و امیرانی نوشته را گرفته ولی بعداً به آلاحمد گفته که این نوشته را به تیمسار سپهبد نصیری و تیمسار سعادتمند نشان داده ولی مقامات مزبور با چاپ آن مخالفت کردهاند.
نظریه منبع:
فعلاً بهطور کلی هم ملکی و سایرین متوجه آنست که به نحوی مطالبی را دایر بر پروندهسازی جهت خلیل ملکی و بیگناهی او به شرف عرض شاهنشاه برسانند و در مدار این کوششها جلال آلاحمد و داریوش آشوری قرارگرفتهاند و احتمالاً یکی از شخصیتهایی که در نظر است واسطه قرار گیرد آقای اسدالله علم نخستوزیر اسبق میباشد.
نظریه رهبر عملیات
به منبع آموزشهای لازم درباره کسب اطلاع از فعالیتهای افراد نامبرده در زمینه تهیه متن و چاپ اعلامیه موردنظر داده شده که به طریق مقتضی از کیفیت این امر اطلاع حاصل و نتیجه را گزارش کند اقدام مستقیم درباره مفاد این اطلاعیه باعث شناسایی منبع خواهد بود.
به پرونده ح/۱۴۹ ضمیمه و بایگانی شود. ۲۸/۱۱/۴۴
توضیحات سند:
________
۱- عباسقلی کاظمیه معروف به اسلام کاظمیه: فرزند تقی و در سال ۱۳۰۹ در تهران متولد شد. وی کارمند وزارت اقتصاد، کارمند اتاق بازرگانی تهران و مسئول کتابخانه، کارمند پژوهشگاه علوم انسانی در وزارت آموزش و پرورش و آموزش عالی و عضو کانون نویسندگان ایران و عضو جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران بوده است. یاد شده بعد از سالهای ۱۳۲۰ وارد حزب توده شد و در سال ۱۳۲۶ با خلیل ملکی انشعاب کرد. وی جزو انشعابیون بود و در تشکیل حزب زحمتکشان و نیروی سوم شرکت داشت و سپس به گروه خلیل ملکی پیوست. در جریان انشعاب از دکتر مظفر بقائی جدا شد و در سال ۱۳۳۳ از وزارت فرهنگ نیز کناره گرفت. وی از مریدان و دوستان نزدیک دکتر علی امینی و رابط بین امینی و خلیل ملکی بود و از سال ۱۳۴۰ نویسنده نطقهای دکتر امینی شد. بیشتر فعالیتهای یاد شده تا سال ۵۲ مربوط به تشکیل جلسات جامعه سوسیالیستها در کانون نویسندگان ایران بوده و در سال ۵۶ به عضویت هیئت دبیره کانون نویسندگان ایران انتخاب شده و در همان سال در نامه سرگشادهای به هویدای معدوم تقاضای تأسیس کانون نویسندگان و اجازه نشر مجلهای بدون سانسور نموده است. ساواک در سال ۱۳۵۶ اعلام داشته است: در مراقبتهایی که از اسلام کاظمیه در مدت و ماه به عمل آمد، چنین استنباط گردید که نامبرده فردی حیلهگر، دورو، دورنگ نسبت به دوستان و رفقای خود بوده و با توجه به اختلاف اعضای کانون نویسندگان ضمن اینکه درصدد است نزد سایرین خود را فردی مبارز نشان دهد، کوشش میکند با اظهار سخنانی در مقابل کسانی که به نحوی با مقامات ساواک ارتباط دارند، موقعیت خود را حفظ و فرد مثبتی بقبولاند. کاظمیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرانسه میرود و در جبهه نجات با دکتر علی امینی همکاری مینماید. وی سرانجام در پاریس خودکشی کرد. پرونده انفرادی ساواک.
۲- فضلالله نیکآیین: فرزند محمدرضا در سال ۱۳۱۷ در تهران متولد شد. وی در دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت و از سال ۱۳۳۴ در حوزههای حزبی نیروی سوم شرکت میکند در سال ۱۳۳۶ جهت ادامه تحصیل به آمریکا رفت پس از بازگشت به ایران در جلسات جامعه سوسیالیستها شرکت میکند. در سال ۱۳۴۳ ساواک استخدام او را در وزارت اطلاعات بلامانع دانست. از سال ۱۳۴۵ به همراه همسرش فرزانه علوی مقدم در مؤسسه بی.بی.سی لندن به کار مشغول شد که این همکاری تا سال ۱۳۴۹ ادامه داشت.
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 68