صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تبلیغات انجام شده علیه ساواک1 و تاثیرات آن

تبلیغات انجام شده علیه ساواک1 و تاثیرات آن


متن سند:

سرى
تبلیغات انجام شده علیه ساواک1 و تاثیرات آن
در پى تبلیغات مستمرى که چندى قبل از طریق مطبوعات و گروه‌ها و طبقات مختلف علیه ساواک انجام گرفت، با پخش مصاحبه رادیو تلویزیونى على امینى نخست‌وزیر اسبق و عنوان این موضوع از طرف نامبرده که مسئول اصلى نارضائى گروه‌هاى مختلف اجتماعى در ایران طى چند سال اخیر ساواک بوده، اثرات زیر به این اظهارات و تبلیغات مترتب بوده است.
1 ـ گروه‌ها و دستجات مختلف مخالف در داخل و خارج از کشور و همچنین گروه‌هائى از طبقات مختلف مردم که تبلیغات مستمر وسیعى را علیه ساواک دنبال مى‌کرده‌اند، با عنوان مطالب اخیر وسیله و مستمسک جدید خواهند یافت تا به تبلیغات سوء خود در این زمینه شدت بیشترى بخشند.
2 ـ این تبلیغات موجب هتک حیثیت کارمندان ساواک و اعضاء خانواده آنها در بین گروه‌هائى از طبقات مختلف مردم گردیده و افکار این گروه‌ها را علیه ساواک و کارمندان آن تجهیز نموده است.
3 ـ تعدادى از کارمندان ساواک از طرف افراد ناشناسى مورد تهدید تلفنى قرار گرفته و بعضاً نیز اعلامیه‌هائى منتشر و افرادى به عنوان مأمور و کارمند ساواک معرفى و از مردم خواسته شده با آتش زدن خانه‌هاى آنها و یا پاشیدن اسید به صورت آنان و ایجاد تضییقات دیگر به اصطلاح وظیفه انقلابى خود را به انجام برسانند.
ارزیابى خبر: ‌خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده: ‌مراتب به نخست‌وزیر اعلام گردیده است.

توضیحات سند:

1ـ سازمان اطلاعات و امنیت کشور در سال 1336 شمسى بر اساس قانون مصوب مجلس! تأسیس شد و منظور این بود که جاى حکومت نظامى را بگیرد و مقاومت‌هاى در برابر رژیم را در نطفه خفه سازد و مردم هم از حکومت نظامى اظهار عدم رضایت ننمایند. اعمال ساواک تنها در ارتباط با امنیت نبود بلکه به مرور در تمام شوون کشور مداخله داشت و در واقع قدرتى مافوق دولت بود بیست سال عمر ساواک را مى‌توان به چهار دوره تقسیم کرد: ‌
دورۀ اول ساواک: ‌سال‌هاى 1336 تا 1340 این سازمان چهره خود را در ایران آشکار مى‌سازد فرماندار نظامى تهران تیمور بختیار که جنایاتش زبانزد خاص و عام است در رأس آن قرار مى‌گیرد و آن را سازمان مى‌دهد. عملیات ساواک در داخل و خارج کشور نیازمند تشکیلات وسیع بود که در نظر گرفته شد و ریاست آن عنوان معاون نخست‌وزیر را پیدا کرد البته کمیسیون امنیت اجتماعى هم با شکل قبلى و به اضافه نماینده‌اى از ساواک به کار خود ادامه داد. ساواک به اقتضاى ارتباط دولت ایران با امریکا تحت تعلیم‌ سیا قرار گرفت. بختیار سرانجام در سال 40 به علت تغییر جو سیاسى و هم به علت رقابتى که در کسب قدرت با شاه پیدا کرد و موافقتى که با اقدامات رفرمى امنیتى را نداشت در عین اینکه موفقیت خود را در دستگاه حاکم حفظ مى‌کرد از ریاست سازمان امنیت کنار رفت.
دورۀ دوم ساواک: ‌این دوره مقارن با سال‌هاى انقلاب سفید است و رژیم در اجراى نظریات جدید آمریکا از خشونت مستقیم ساواک کاسته، برخوردهاى خیابانى طبعاً افزایش یافته است ریاست این دوره ساواک با پاکروان است که در مقایسه با تیمور بختیار و نصیرى ملایم بود.
دورۀ سوم ساواک: ‌دوره سوم ساواک که حدود سیزده سال دوام یافت مقارن با نخست‌وزیرى هویدا است ساواک نقش درجه اولى را در این دوره ایفا مى‌نمود و در مقابل جان مردم احساس مسئولیت نمى‌کرد. تیم‌هاى تعقیب و مراقبت ترتیب داد. و هرکس را به هر اتهامى دستگیر می‌کرد و براى به دست آوردن اطلاعات به شکنجه‌گاه‌ها روانه مى‌ساخت و در عین حال با اعزام مأمورین به کشورهاى مختلف شناسائی‌هاى همه جانبه‌اى را از افراد ایرانى در خارج به عمل مى‌آورد. حقایق مربوط به قساوت‌هاى ساواک در این دوره معروفیت جهانى یافت، دبیر کل سازمان بین‌الملل عفو در سال 1975 (1354) اعلام کرد کارنامه هیچ کشورى در جهان سیاه‌تر از کارنامه ایران درباره حقوق بشر نیست انتشار گزارش‌هاى سازمان بین‌المللى عفو و کمیسیون جهانى حقوقدانان در سطح جهانى ضربه محکمى به رژیم وارد ساخت بر طبق همین گزارش‌ها ساواک هر کسى را که می‌خواست بازداشت مى‌کرد هیچ ضابطه و قانونى او را محدود نمى‌ساخت ساواک براى نگهدارى اشخاص دستگیر شده خود را محدود نمى‌دانست و هیچ حقى براى بازداشت شده قائل نبود قدرت ساواک مطلق و کاملاً استبدادى بود و آزادانه به اعمالى که عنوان جرم داشت مبادرت مى‌کرد. شکنجه ساواک به همه اقشار مربوط می‌شد مخصوصاً روحانیونى که در زعامت امام خمینى اصرار مى‌ورزیدند. آیت‌اللّه‌سعیدى و بعد آیت‌اللّه‌غفارى در دى ماه 53 به همین مناسبت با شکنجه به شهادت رسیدند. حوزه قدرت ساواک تمام کشور بود و همین ترتیب شکنجه در همه جا رواج داشت. وظیفه اصلى ساواک شناسایى و از بین بردن همه کسانى بود که به نحوى با دیکتاتورى شاه مخالفت مى‌ورزیدند و در اجراى این وظیفه تنها یک پلیس مخفى نبود بخشى از سیاست ساواک در تهدید متمرکز مى‌شد تا مردم بدانند چنین سازمانى بالاى سرشان هست. از سال 1352 تهران مقر اداره مرکزى سیا در خاورمیانه بوده است. شاید به همین مناسبت ریچارد هلمز رئیس پیشین سیا در سال‌هاى 52ـ55 به مقام سفارت امریکا در تهران رسید تا دو شغل را در یک منطقه اداره کند. هارلدایرنبرگر در نوشته خود «ساواک یا دوست شکنجه‌گر غرب» همکارى وسیع ساواک را با پلیس مخفى کشورهاى دیگر توضیح و اسنادى ارائه مى‌دهد که اسامى خارجی‌هایى که علیه رژیم ایران مى‌نوشتند یا به نحوى تظاهر و عمل مى‌کردند به ساواک مى‌رساندند.
ساواک در دورۀ چهارم: ‌این دوره مربوط به یکى دو سال آخر رژیم است، وقتى که فضاى باز سیاسى اعلام گردید و عمال رژیم مدعى بودند به شکنجه پایان داده‌اند. شاه ناصر مقدم را به جاى نصیرى در رأس آن گماشت مع‌الوصف سازمان‌هاى بین‌المللى این انکار شکنجه را با گزارشات خود تکذیب نمودند.
آنچه در مورد ساواک گفته شد هرگز نمى‌تواند معرف سازمانى باشد که در سال‌هاى طولانى قدرتى فوق دولت بود و همه اصول دینى، اخلاقى و قانونى را زیر پا گذاشت و محیط وحشت و بى‌اعتمادى را در ابعاد وسیعى گسترش مى‌داد. بررسى وضع ساواک در تاریخ معاصر محتاج تحقیقى مستقل است که به همراه اسناد فراوان آن باید انجام و از آن جهت مطالعه آن ضرورت دارد که نسل حاضر و نسل‌هاى آینده همواره آگاه و بیدار بمانند و ارزش آزادى و استقلال را به واقع بشناسند و از یاد نبرند.
ر.ک.تاریخ سیاسى معاصر ایران / سیدجلال‌الدین مدنى / ص از 149 تا 163.

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 597

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.