تاریخ سند: 14 آبان 1356
در بین طلاب علوم دینی و روحانیون
متن سند:
شماره: 1274ـ16ـ57 تاریخ:14 /8/[1356]
از: شهربانی استان خراسان
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت خراسان
خبر واصله حاکیست در بین طلاب علوم دینی و روحانیون شنیده شده که آیتاله سید عبداله شیرازی ساعت 1900 روز 3 /8 /2536 بدون کسب اجازه قبلی مبادرت به تشکیل مجلس ترحیم به منظور فوت سید مصطفی خمینی1 در مسجد ملاهاشم نموده با جمع نمودن طلبه و روحانیون افراطی به دور خود سوءاستفاده و بهرهگیریهای مورد نظر خود را مینماید و شایعات دیگر بین طلاب علوم دینی حاکیست چنانچه آیتاله شیرازی در مشهد برای همیشه اقامت نماید چون طرفدار خمینی است ایجاد سروصدا و ناراحتی خواهد نمود%
ارزیابی خبر: امکان صحت خبر وجود دارد.
قبلاً به مرکز گزارش شده.
7461
16 /8/
توضیحات سند:
1. آیتالله سید مصطفى خمینى فرزند گرانقدر امام خمینى (ره)، در آذرماه 1309 ه.ش (12 رجب 1349 ه.ق) در شهر قم دیده به جهان گشود. او در محیطى آکنده از معنویت رشد کرد و در سن 15 سالگى در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینى پرداخت. دوره سطح را از محضر اساتیدى چون حائرى، صدوقى، سلطانى و محمدجواد اصفهانى گذراند. در سن 21 سالگى مشغول فراگیرى دروس خارج شد و از محضر حضرات آیات بروجردى، امام خمینى و محقق داماد استفادههاى علمى بسیارى نمود. فلسفه و کلام را نزد فیلسوفان نامدارى چون علامه طباطبایى و آیتالله سید ابوالحسن قزوینى آموخت و در علم رجال و تاریخ نیز اطلاعات فراوانى کسب کرد. وى در حدود 27 سالگى به درجه اجتهاد رسید. از آغاز مبارزه حضرت امام تا زمان تبعید ایشان به ترکیه، پشت سر امام گام برمىداشت. همزمان با دستگیرى و تبعید امام خمینى به ترکیه در 13 آبان 1343، منزل حاج آقا مصطفى نیز مورد تعرض مأموران رژیم قرار گرفت و در اثر حمله مأموران فرزند خردسالش به شهادت رسید و خود توسط مأموران شهربانى قم دستگیر و روانه زندان قزلقلعه شد. عوامل رژیم قصد داشتند او را با میل خود از ایران برانند تا یاد و خاطره امام به دست فراموشى سپرده شود. بنابراین وى را پس از 57 روز از زندان آزاد کردند و موافقتش را جهت خروج از ایران جلب نمودند. اما او پس از مشورت با استادان و فضلاى حوزه علمیه از مسافرت به ترکیه منصرف شد. به همین دلیل سرهنگ بدیعى، رئیس ساواک قم مجدداً او را دستگیر و به تهران اعزام کرد و از آنجا به ترکیه تبعید گردید. در سال 1344 به همراه امام عازم نجف اشرف شدند. او مدت 13 سال در حوزه علمیه نجف به تدریس و تألیف و تربیت طلاب اشتغال یافت و دست به تألیفات زیادى از جمله القواعد الحکمۀ، القواعد الاصولیۀ، اصول مختصر و مفصل، شرح زندگانى معصومین (علیهم السلام) و تفسیر قرآن به سبک جدید زد که برخى از آنها ناتمام مانده است. وى دست راست امام محسوب مىشد و یک چهره انقلابى بود که با روحانیون، روشنفکران و دانشجویان مسلمان داخل و خارج کشور ارتباط داشت. از این رو ساواک بر آن شد تا با به شهادت رساندن او، یک مخالف جدى را از سر راه رژیم بردارد و بدین ترتیب در اول آبان 1356 به طرز مرموزى وى را در نجف اشرف به شهادت رساند. پیکر پاک او را به کربلا بردند و پس از غسل در آب فرات و طواف در حرمهاى مطهر حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل (علیهماالسلام)، به نجف بازگردانده و در ایوان طلاى حضرت امیر (علیهالسلام) به خاک سپردند. پس از شهادت ایشان، جمعى از طلاب با چشمانى اشکبار جهت عرض تسلیت خدمت حضرت امام رسیدند و ایشان با وجود مصیبتزدگى، در کمال صبر و آرامش فرمودند : «امانتى بود که خدا به ما داد و از ما گرفت، گریه ندارد! ذلک فضلاللّه یؤتیه من یشاء».
ر.ک: شهید آیتالله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید عبدالله شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 161