تاریخ سند: 25 اسفند 1341
موضوع : آقای احمد آرامش
متن سند:
شماره : 21842/ س ت
در این روزها آقای احمد آرامش سعی کرده و می کند که برعکس سابق کمتر
جلساتی در منزلش تشکیل دهد بنابراین دوستانش بطور تک تک و با وعده
قبلی با وی ملاقات می کنند از جمله یکی از افراد بعدازظهر روز چهارشنبه با
همین ترتیب با وی ملاقات کرده و مطالب زیر ماحصل گفتار وی می باشد.
پس از اظهار مقدمه ای اظهار
نمود هرکس دلش
می خواهد سیر ترقی را طی
کند و البته برای من
موقعیت هایی هم در این باره
بدست آمد مثلاً وقتی که در
سازمان برنامه بودم
مطالعات عمیق و دقیق و
افکاری که داشتم برای ثبات
وضع سیاسی و اقتصادی
کشور در آن روز مورد پسند
عده ای قرار نگرفت و مرا از
دستگاه طرد کردند اما
می بینم که همان طرحهای
مرا بعد از 5 یا 6 سال دیگر
شاه به مورد عمل قرار داده
است.
من می گفتم بایستی با روس ها تماس حاصل نمود و با برقراری حسن
رابطه تجارتی به نفع مملکت نمود و ضمنا مطالعه بیشتری نیز در مقابل سیل
مستشاران امریکایی که به عناوین مختلف به کشور ما راه یافته اند نمود و افزود
من مجسمه نیستم از خودم اراده دارم، تز دارم راه پیشرفت مملکت را بهتر از
خیلی کسان دیگر می دانم و تصدیق خواست تو را به خدا علم را می توان
نخست وزیر دانست.
او یک نفر منشی مخصوص بیش نیست که از طرف
انگلیسی ها و امریکایی ها در این سمت گمارده شده است و با توجه به اینکه بدون
اجازه شاه آب نمی خورد و شاه هم بدون اجازه آنهایی که ما می دانیم تصمیمی نمی گیرد بنابراین اداره امور
کشور معلوم است بستگی به چه سیاستی دارد به عبارت دیگر بزرگترین مقام را که سلطنت باشد برای شاه
تثبیت نموده اند پس باید بدست او کارهایی که به نفع سیاست امریکاییها باشد انجام شود.
در مورد آقای مهندس شریف امامی صحبت نموده و گفت من با اینکه از خویشاوندان او هستم ولی در
موضوع سیاست با وی اختلاف نظر دارم و افزود مهندس شریف امامی تمایل بسیار دارد که مجددا روزی
به مقام نخست وزیری برسد و تلاش هم در این مورد هست تا چه پیش آید.
در این مدت که نامبرده صحبت می نمود بیش از ده ها تلفن به وی شد و از او وقت ملاقات یا در داخل
منزلش و یا خارج می گرفتند البته آقای آرامش سعی می کرد تا می تواند در این باره عذر بخواهد.
گیرندگان : اداره کل سوم (2 نسخه)
منبع:
کتاب
جعفر شریف امامی به روایت اسناد ساواک صفحه 76