صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره: اعلامیه مضره

تاریخ سند: 1 اسفند 1336


درباره: اعلامیه مضره


متن سند:

سند شماره ۲۴۶

به: مدیریت کل اداره سوم تاریخ: 1 /12 /36
از: سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان شماره: 11452 /10 ه‍ 2
درباره: اعلامیه مضره

اعلامیه‌های مضره‌ای در زمینه تهدید رئیس مدرسه در مورد مختلط بودن مدرسه راهنمائی دختران و پسران بخش محمد‌آباد جرقویه وسیله عوامل افراطی مذهبی پخش گردید که وسیله مأمورین انتظامی جمع و معدوم و فتوکپی دو نسخه از آن جهت اطلاع به پیوست ایفاد می‌گردد1 ضمناً رئیس آموزش و پرورش بخش جرقویه به چهار نفر به اسامی نبی‌الله کریمیان، مظفر عبدالله‌پور2 (دبیر مدرسه راهنمائی) و مختاری شغل دانشجو و معتمدی دبیر یکی از مدارس که اخیراً در این بخش اقدام به افتتاح کتابخانه و تبلیغات مذهبی افراطی نموده‌اند مظنون می‌باشد که وضعیت و سوابق آنها مورد تحقیق و بررسی واقع و نتیجه متعاقباً به استحضار می‌رسد.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت اصفهان. تقوی
از طرف هوشمند
گیرنده: مدیریت کل اداره سوم ۳۱۲ جهت استحضار
سلطانی
نادری 49 /11

توضیحات سند:

1- در قسمتی از این اعلامیه چنین آمده است:
«از اولیاء دختران دبیرستان و مدرسه راهنمایی تقاضا می‌شود که از این تاریخ به بعد از رفتن دختران خود که دبیرستان و مدرسه راهنمایی جلوگیری کنند و آن‌گاه از اداره آموزش و پرورش تقاضای جدا نمودن دبیرستان دخترانه از پسرانه را بنمایند و به طور مسلم اداره مزبور به درخواست آنها جواب مثبتی خواهد داد
(پرونده موضوعی دانشسراهای تحصیلی اصفهان)
۲- شهید مظفر عبدالله‌پور فرزند باقر در سال ۱۳۳۶ ه‍ ش در روستای محمد‍آباد جرقویه به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشسرای راهنمایی شد و پس از پایان تحصیلات به تدریس در مدارس راهنمایی پرداخت. در دوران تحصیل، مبارزات خود را بر علیه شاه شروع کرد و ضمن شرکت فعالانه در جلسات مذهبی و دینی به مطالعه کتب مذهبی و انقلابی می‌پرداخت و برای آگاهی نسل جوان اقدام به راه اندازی یک کتابخانه در روستای محمد‌آباد نمود. وی یک بار توسط نیروهای امنیتی دستگیر و پس از مدتی از زندان آزاد گردید. او علیرغم آن که تحت نظر نیروهای امنیتی بود، دست از فعالیت نکشید و به افشای ماهیت رژیم نزد اطرافیان خود می‌پرداخت.
شهید عبدالله‌پور در راه نیل به آرزوی دیرینه خود یعنی شهادت، در روز سیزدهم محرم سال ۱۳۵۷ ه‍ ش پس از شرکت در سخنرانی یکی از روحانیان مبارز در مسجد اعظم اهواز، هنگام خروج از مجلس، توسط نیروهای رژیم شاه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در بیمارستان به فوز عظیم شهادت نائل آمد. در بیمارستان وقتی پزشک معالجش وضعیتش را سوال کرده بود، جواب داد:
«هیچ‌گونه ناراحتی ندارم و بسیار خوشحالم.»

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان اصفهان، کتاب 1 صفحه 331

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.