تاریخ سند: 27 دی 1348
خسروانی وزیر سابق کشور
متن سند:
327
20 ه 5 شماره : 56568 /20 ه 5
ساعت 1500 روز 24 /10 /48 آقای دکتر غلامحسین خوشبین وزیر سابق
دادگستری در یک صحبت کاملاً خصوصی به سناتور مهدی نمازی1 اظهار
داشت عمر خدمت و ریاست محمد خسروشاهی در اطاق بازرگانی قریبا به
پایان خواهد رسید ناطق بعد
در پاسخ سناتور نمازی که
گفت فعلاً در این مورد
صحبت می نمایند ولی هنوز
معلوم نیست افزود کار تمام
است قرار است که اطاق
بازرگانی و صنایع قریبا
ادغام شوند و آقای شریف
امامی2 رئیس مجلس -
فعالیت می نماید که دکتر
باهری رئیس شود ولی
دیگران می خواهند آقای
آموزگار3 را که در خارج
است برای احراز پست
ریاست اطاق بازرگانی و
صنایع تحمیل کنند و تاکنون
که موضوع تعویض آقای محمد خسروشاهی عملی نگردیده به علت اختلاف
سلیقه و دودستگی حاصله می باشد به هر حال اکنون دیگر می بایست کار را
خاتمه دهند و شخصی را به این سمت انتخاب نمایند در این موقع سناتور نمازی
موضوع را تغییر داده گفت راستی برکناری عطاءاله خسروانی وزیر سابق کشور و
با کنار گذاردن وی چه علتی داشته است دکتر خوشبین پاسخ داده به خوبی از این
موضوع مطلع می باشد و علت آن را اینطور شرح داد که اصولاً ارباب (منظور
شاهنشاه آریامهر) دوست ندارد شخصی مدت زیادی مصدر کار باشد ثانیا علت
اصلی برکناری خسروانی شخص خود وی بوده است چون اغلب در
کمیسیون های متشکله صحبت هایی می نموده که از خودش خیلی بزرگ تر و پر
معنی تر بوده است.
مثلاً در یک جلسه و کمیسیونی که عده زیادی حضور
داشته اند و در مورد لایحه ای که قرار بوده به مجلس برده شود تبادل نظر
می گردید اعضاء حاضر در جلسه اظهار عقیده می نمایند ممکن است این لایحه
مورد تصویب اکثریت واقع نگردد ولی خسروانی پاسخ داده اینطور نیست بلکه
کلیه وکلای مجلس (البته اکثریت) مطیع وی می باشند و هر دستور کاری که
ارجاع نماید بدون هیچگونه
اعتراض و سئوالی انجام
خواهند داد و بعد اضافه
نمود که راجع به این لایحه
دستور می دهم که تصویب
نمایند و این عمل انجام
خواهد یافت ناطق سپس
تعریف نمود که در این موقع
آقای دکتر ولیان وزیر
اصلاحات ارضی که در
جلسه مربوطه حضور داشته
از این صحبتهای آقای
خسروانی ناراحت و نگران
شده و به خسروانی می گوید
شما و ما نمی توانیم به
مجلس دستور بدهیم که
مجری خواسته های ما باشند و اصولاً اداء چنین مطالبی صحیح و منطقی نیست
حتی کار نامبردگان به مجادله لفظی و گفت و گوی شدید می کشد که با وساطت
دیگران موضوع و منطقی نیست حتی کار نامبردگان به مجادله لفظی و گفت و
گوی شدید می کشد که با وساطت دیگران موضوع تقریبا فیصله می یابد و تصمیم
گرفته می شود که این موضوع در آن مکان دفن گردد و در خارج نشر و انتشار
نیافته و بازگو نگردد ناطق سپس گفت خسروانی بر سر مسئله دیگری با دکتر
نیک پی نیز مجادله و گفت و گوی تندی نموده بالاخره دکتر ولیان جریان را به
آقای نخست وزیر گزارش و آقای هویدا نیز مراتب را به شرف عرض شاهنشاه
آریامهر می رساند و شاهنشاه می فرمایند لازم بوده که این موضوع را به من
اطلاع نمی دادند اکنون دیگر نمی توانم موضوع را نشنیده فرض نمائیم و فورا
دستور می فرمایند که خسروانی و نیک پی را از کابینه بیرون نمایند و این موضوع
عملی ولی مدتی بعد مجددا نیک پی وارد دستگاه گردیده و سمت شهرداری
تهران به وی تفویض شده ناطق سپس اظهار عقیده نمود که خسروانی تصور
نمی نمود که زمانی خواهد رسید که از پست وزارت بر کنار و چشم بپوشد حتی
فکر می نمود تا دنیا برجاست وی مصدر پست وزارت و دبیرکلی حزب ایران
نوین خواهد بود در خاتمه سناتور نمازی سئوال نمود بطوری که استنباط
می شود آقای نیک پی شخصی صالح و مفید نمی باشد دکتر خوشبین در تائید
اظهارات وی افزود این موضوع کاملاً صحیح و منطقی است.
نامبرده شخص کوچک و نالایقی است که به مشاغل و امور مهمی که انتظارش
نمی رفت گمارده شده است و نمی تواند منشاء اثرات مفیدی در هنگام تصدی
خود باشد.
نظریه رهبر عملیات : منبع قابل اطمینان است و به صحت اظهاراتش می توان
اعتماد نمود.
2ـ منبع از طریق استراق سمع اظهارات نامبردگان فوق را شنیده و گزارش داده
است هرگونه اقدام مقتضی موجب شناسایی منبع خواهد شد.
نظریه 20 ه 5 ـ نظریه رهبر عملیات مورد تائید است.
رونوشت برابر اصل است اصل در کلاسه 275012 جلد 4 بایگانی شد این نسخه در کلاسه
33999 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1ـ مهدی نمازی فرزند
محمدحسین در سال 1276 در
شیراز متولد شد.
تحصیلات
قدیم داشته و به کسب و تجارت
پرداخته و از تجار معروف و
متمول شیراز بوده است.
طبق سند بیوگرافی ساواک :
«نامبرده از تجار معروف
شیراز، نماینده مجلس شورای
ملی و از سال 1311 الی دوره
چهاردهم، نماینده مجلس سنا
(از زمان افتتاح در سال 28 الی
54)، عضو حزب ایران نوین و
حزب رستاخیز بوده و در زمان
توده ایها و مصدق به او و
همراهانش کمکهای مالی
فراوانی نموده و در سالهای 46
و 51 پیامهای تسلیتی از جانب
نصیری (ریاست ساواک) به
جهت فوت خواهر و پدرش
دریافت داشته و در سال 54 با
شرکتش در مراسم تشریفات
دربار موافقت شده است.
در
سال 50 دارائی وی حدود
پانصد میلیون ریال ذکر شده و
دارای یک دبیرستان و
بیمارستان به نام نمازی و
شرکت های تجاری بوده و اغلب
با سران رژیم پهلوی منجمله،
دکتر علی امینی و سردار فاخر
حکمت و...
.
ارتباط داشته
است.
از سال 1311 تا دوره چهاردهم
بدون وقفه نمایندگی مجلس
شورای ملی را عهده دار بود و با
تأسیس مجلس سنا در سال
1328 به عنوان نماینده لرستان
و فارس در این مجلس حضور
یافته است.
نامبرده دارای
کارخانجات متعدد بوده و با
اغلب سران منفور رژیم سابق
حشر و نشر داشته است.
اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی.
2ـ جعفر شریف امامی فرزند
حاج محمدحسین نظام الاسلام،
در 27 خرداد 1291 ش در
تهران متولد شد.
پدر او، از
روحانیون تهران در دوران
متأخر قاجاریه بود که از
ناصرالدین شاه لقب
«معتمدالشریعه » و از
مظفرالدینشاه لقب «نظام
الاسلام» دریافت داشت.
جعفر
شریف امامی تحصیلات
متوسطه را در تهران به پایان
رسانید و برای ادامه تحصیل به
سوئد و آلمان رفت و در این
کشور آخرین مدرک تحصیلی
خود را در رشته برق کسب نمود.
او در ایران، در راه آهن دولتی
شاغل بود و به معاونت این
سازمان رسید.
در سال 1324 به
مدیرعاملی بنگاه آبیاری رسید.
در تیر و اسفند 1329 در دولت
رزم آرا به وزارت راه رسید،
جعفر شریف امامی در دولت
سپهبد فضل اللّه زاهدی مدیریت
عامل سازمان برنامه را به دست
گرفت و در سال 1333 به
سناتوری تهران انتخاب شد.
شریف امامی در دولت دکتر
منوچهر اقبال وزیر صنایع و
معادن شد و در شهریور
1339به نخست وزیری رسید.
دولت مستعجل شریف امامی
ثمره یک دوره تنشهای جدّی
در روابط ایران و آمریکا بود.
تشدید فعالیت جناحهای وابسته
به «حزب دمکرات» آمریکا در
ایران به اعتصاب معلمین و
شهادت دکتر ابوالحسن خانعلی
و سرانجام سقوط دولت شریف
امامی، در اردیبهشت 1340
انجامید.
او در سال 1342 مقام
شامخ ریاست مجلس سنا را به
دست گرفت و تا آستانه انقلاب
اسلامی ایران، به مدت 15
سال، در این سمت بود.
جعفر شریف امامی در مرداد
1346 به ریاست مجلس
مؤسسان سوم رسید که وظیفه
داشت نیابت سلطنت فرح پهلوی
را تسجیل کند.
با آغاز امواج
انقلاب اسلامی ایران،
محمدرضا پهلوی در یکی از
واپسین تلاشهای خود به
فراماسونری و استاد اعظم آن،
جعفر شریف امامی متوسل شد و
وی را در نقش دیرینش، به
عنوان محور تفاهم و «آشتی»
سیاستهای بیگانه مؤثر در ایران
به صدارت رسانید.
باید افزود
که برخلاف تصور شاه، هر چند
شریف امامی طی دوران
«شیخوخیت» خود، به عنوان
سمبل «آشتی» و «تفاهم»
کانونهای قدرت بیگانه
وجهه ای اندوخته بود و لذا
می توانست نمادی از «آشتی
بین المللی» به شمار رود، ولی
او هیچ گاه نتوانست در سطح
مردم به عنوان یک چهره «وجیه
الملّه » مطرح شود.
جعفر
شریف امامی در تاریخ
14 /8 /1357 از صدارت
استعفا داد و جای خود را به
دولت نظامی ارتشبد غلامرضا
ازهاری سپرد.
از کتاب ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، مؤسسه مطالعات و
پژوهشهای سیاسی، جلد دوم،
صص 399 تا 422
او ثروت زیادی در دوران
حیات خویش اندوخت و احمد
شیبانی از نزدیکانش به
فردوست اطلاع داده است که
هنگام خروج از ایران زمان
انقلاب 17 میلون دلار به حساب
خود در خارج ریخته بود.
شریف امامی از مهره های واسط
و محلل به شمار می رفت که
در شرایط بحرانی از او استفاده
می شد.
یکبار پس از علاء و قبل از امینی
و در سال 1349 و بار دیگر در
اواخر عمر رژیم در سال 57 به
سمت نخست وزیری رسید که
نهایتا با وقوع حادثه 17 شهریور
در زمان صدارت وی، او نیز از
صحنه کنار رفت.
وی، از دوران جوانی عضو
تشکیلات ماسونی بود و در
تشکیلات ماسونی، به استاد
اعظمی رسید و از چهره های
وابسته به سیاست غرب بود.
پس
از پیروزی انقلاب اسلامی، به
انگلیس پناهنده شد و در سال
1378، در آمریکا درگذشت.
رجوع شود به : مهندس جعفر
شریف امامی به روایت اسناد
ساواک، تهران، مرکز بررسی
اسناد تاریخی
3ـ جمشید آموزگار در سال
1302 ش در تهران به دنیا آمد.
و
سپس در ایام جنگ جهانی دوم
به آمریکا رفت و در رشته
مهندسی بهداشت دکترا گرفت.
مشارالیه در جنگ جهانی دوم به
آمریکا رفت و در رشته مهندسی
بهداشت دکترا گرفت.
مشارالیه
که به استخدام سازمان ملل متحد
در آمده بود، در سال 1320 به
ایران آمد و در اصل 4 ترومن در
تهران مشغول به کار شد.
آموزگار که وارد دانشگاه دولتی
ایران شده بود، در نخستین تجربه
شغلی به سمت معاون وزیر
بهداری گمارده شد و از سال
1336 که فشار امریکا برای
واگذاری مسئولیت های کشور به
تحصیل کردگان در آمریکا فزونی
یافت.
وی نیز که دارای روابط
نزدیکی با اقبال بود در کابینه وی
به وزارت کار رسید و درگیر
تحصیلات متوسطه، در رشته های
مهندسی و حقوق تحصیل کرد و
در سال 1323، با یک کشتی
باری، از بندرعباس به آمریکا
رفت و در دانشگاه کرنل و
واشنگتن، با درجات تحصیلی
فوق لیسانس در مهندسی
بهداشت و در رشته هیدرولیک،
دکترا گرفت و چون تحصیلات را
با درجه عالی به پایان رساند، در
آنجا مشغول تدریس شد.
در سال
1330، به ایران بازگشت و به
عنوان رئیس اداره مهندسی
آژانس عمران بین المللی، وابسته
به اداره اصل چهارم ترومن
شروع به کار کرد.
در سال 1334،
دکتر جهانشاه صالح، وزیر وقت
بهداری، او را به معاونت انتخاب
کرد.
او، نخستین بار در سال
1337، در کابینه اقبال به سمت
وزیر کار و سپس به سمت وزیر
کشاورزی معرفی شد.
و به
دستور شاه تحقیق کانون
اصلاحات ارضی ایران را تهیه و
به تصویب مجلس رساند.
در
کابینه منصور و اوّلین کابینه
هویدا، وزارت بهداری را به
عهده داشت و در نخستین ترمیم
کابینه هویدا، به وزارت دارائی
منتقل شد و تا اوایل سال 1353،
قریب 9 سال وزیر دارائی بود.
او، ریاست هیئت نمایندگی ایران
را در سازمان اوپک نیز به عهده
داشت.
هویدا ـ که نسبت به
موفقیت او حسادت می کرد ـ در
سال 1353، او را به عنوان وزیر
کشور معرفی کرد؛ اما شاه، در
جلسه معارفه، مسئولیت هیئت
نمایندگی را، همچنان به عهده
آموزگار گذاشت.
در سال 1353، شاه، تشکیل
حزب واحد رستاخیز را اعلام کرد
و وظیفه دشوار انجام انتخابات
رستاخیز، به عهده آموزگار بود.
در سال 1355، شاه، برای ایجاد
تحرکی در حزب رستاخیز، از
آموزگار خواست که دبیرکلی آن
را به عهده گیرد.
وی، باطنا
تمایلی به این کار نداشت؛ ولی به
محض ورود به حزب، بشدت به
فعالیّت پرداخت و به عنوان
رئیس جناح مترقی حزب، مشهور
شد و در موضع رقابت
غیرخصمانه با هوشنگ انصاری،
وزیر اقتصاد و دارائی و رئیس
جناح دیگر قرار گرفت.
آنها، به
رقابت پرداختند تا پس از
کناره گیری هویدا، یکی از آنها
نخست وزیر شود.
شاه، در سال
1356، درصدد برکناری هویدا
برآمد و آموزگار را، جانشین او
کرد.
با توجه به دوران اوج گیری
انقلاب اسلامی و حوادثی چون
تظاهرات در شهرها و
آتش سوزی سینما رکس آبادان،
در چهارم شهریور 1357 استعفا
داد و در دیماه، ایران را ترک کرد
و به آمریکا رفت دولت امریکا
مقدم او را گرامی داشت و در
بانک بین المللی، کاری شایسته با
حقوق گزاف به او واگذار کرد.
آموزگار دفتر مشاوره انرژی، در
واشنگتن تأسیس کرد.
(بازیگران عصر پهلوی، محمود
طلوعی، ص 49 ـ 539) و
(جمشید آموزگار به روایت
اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد
تاریخی، تهران)
منبع:
کتاب
غلامرضا نیکپی به روایت اسناد ساواک صفحه 130