تاریخ سند: 19 خرداد 1339
از ساعت ۱۷ الی ۱۹ روز 17/3/39 به مناسبت فوت على زهری
متن سند:
تاریخ: 19 /3 /39
گزارش اطلاعات داخلی
از ساعت ۱۷ الی ۱۹ روز 17 /3 /39 به مناسبت فوت على زهری که از رؤسای حزب زحمتکشان بوده است، از طرف هیئت اجرائیه حزب زحمتکشان و از طرف دکتر بقائی مجلس ختمی در مسجد محمودیه، واقع در اول سرچشمه برقرار گردید. در ساعت مقرر به ترتیب سرهنگ فضلاله مقدم و تیمسار سرتیپ پاکروان،(1) آقای اسداله علم رهبر حزب مردم به اتفاق عده زیادی از افراد حزب مردم و آقاخان بختیار، حمید بختیار، تیمسار سرتیپ علویکیا معاون سازمان امنیت، محمد خان اکبر رئیس تشریفات دربار شاهنشاهی، محمدعلی مسعودی، سید شمس قناتآبادی، سرلشکر اخوی، سرلشکر عطاپور، سرتیپ ساجدی افسر شهربانی، برادر تیمسار سپهبد آزموده، کاشانی به اتفاق حسین مکی، محمود رضائی، حسین صدقی، سید ابوالحسن حائریزاده، سرهنگ پرویز خسروانی افسر ژاندارمری، سعیدی فیروزآبادی مدیرکل شهرداری تهران، دکتر محمود حسابی، علی دیوان بیگی، اسماعیل یزدپور بازپرس شعبه ۳ ارز، فرهنگی دادستان سابق وزارت دادگستری، مهندس سلطانی، مهندس شیبانی و دکتر جهانشاهی نمایندگان مجلس شورای ملی، طبق دستور سرهنگ فضل اله مقدم رئیس کارگزینی شهربانی، کلیه رؤسای کلانتریهای تهران با معاونهای خود، طیب حاج رضائی به اتفاق ۱۰۰ نفر از اهالی جنوب شهر، رضا آقامهدی به اتفاق ۱۰۰ نفر از اهالی خیابان شهباز دروازه دولاب، دکتر فریدون فرشاد، دکتر خوشبین و عده زیادی دیگر از دوستان و بستگان دکتر بقائی، کلیه افراد حزب زحمتکشان و افراسیابی نماینده کارگران کارخانه شیمیائی سازمان برنامه به اتفاق ۱۰۰ نفر از کارگران کارخانه شیمیایی سازمان برنامه.
کلیه اشخاصی که در ختم على زهری در مسجد محمودیه اجتماع کرده بودند، [که] در حدود ۴ هزار نفر بودند، در مسجد محمودیه به دکتر بقائی تسلیت گفتند. در ساعت ۱۸:۲۰ آیتالله سید کمالی سبزواری از دوستان دکتر بقائی را از خداوند متعال خواستار شد. در ساعت ۱۹:۲۰ مجلس ختم مزبور پایان یافت و کلیه حاضرین به ترتیب مسجد محمودیه را ترک نمودند، دکتر بقائی هم به اتفاق تیمسار پاکروان و سرهنگ مقدم و عده زیادی از دوستان خود از مسجد محمودیه خارج شدند و به منزل على زهری واقع در اواسط کوچه میرزامحمود وزیر رفتند. تیمسار پاکروان پس از چند دقیقه استراحت در منزل على زهری به وسیله ماشین سواری شماره ۱۹۸۳ ارتشی، منزل على زهری را ترک نمودند.(2) ضمناً این آقایان جهت برگزار کردن مراسم شب هفت على زهری وجوهاتی به شرح زیر به علی فراهانی و حسین بنکدار دادند: سرهنگ فضلاله مقدم رئیس کارگزینی شهربانی ۵۰۰۰ ریال، سعید پارسی وکیل دادگستری ۲۰۰۰ ریال، على قنائیان ۲۰۰۰ ریال، رضا محمدی ۲۰۰۰ ریال و علی ترکی ۱۰۰۰ ریال.
توضیحات سند:
1- حسن پاکروان: رئیس پیشین ساواک، از عوامل مؤثر فاجعه حمله به مدرسه فیضیه قم در سال ۱۳۴۳ بود. پاکروان در سال ۱۲۹۰ ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. پدر او فتح الله پاکروان، از دولتمردان رضاخانی بود که در زمان فاجعه قتل عام مسجد گوهرشاد، استانداری خراسان را به عهده داشت. حسن پاکروان تحصیلات نظامی خود را در دانشکدههای «بواتیه» و «فونتنبلو» فرانسه به پایان رساند. در سال ۱۳۱۲ به ایران بازگشت و مدتها به عنوان مربی دانشکده افسری اشتغال داشت. در سالهای ۱۳۲۰- ۱۳۲۲ افسر ستاد ارتش و در سالهای ۱۳۲۳ - ۱۳۲۴ فرمانده پادگان بوشهر و افسر انتظامات بنادر جنوب بود. پاکروان در سالهای ۱۳۲۵ - ۱۳۲۷ افسر رکن دوم ستاد ارتش گردید و در سالهای ۱۳۲۸ - ۱۳۲۹ به عنوان وابسته نظامی به پا کستان رفت. پس از بازگشت به ایران مدتی ریاست رکن دوم ارتش را به عهده داشت و مجدداً در سالهای ۱۳۳۳ - ۱۳۳۴ به عنوان وابسته نظامی به هند رفت. با تأسیس ساواک در اسفند ۱۳۳۵ پاکروان معاون ساواک گردید و در اسفند ۱۳۳۹ با برکناری سپهبد تیمور بختیار به ریاست ساواک رسید. حسن پاکروان تا سال ۱۳۴۳ ریاست ساواک را به عهده داشت و در دهم بهمن ماه ۴۳ جای خود را به ارتشبد نعمت الله نصیری داد. در سال ۴۳ به مدت دو سال به عنوان وزیر اطلاعات کابینه هویدا بود. پاکروان از شهریور ۱۳۴۵ لغایت مهر ۱۳۴۸ سفیر ایران در پاکستان بود، سپس به عنوان سفیر به فرانسه اعزام شد و تا آبان ۱۳۵۲ در پاریس مستقر بود. در بازگشت به ایران، از ۱۳۵۲ توسط ارتشبد فردوست در بازرسی شاهنشاهی به کار گرفته شد. در مهر ماه ۱۳۵۶ به عنوان مشاور و سرپرست امور مالی وزارت دربار منصوب گردید. سرلشکر حسن پاکروان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و در روز ۲۲ فروردین ماه ۱۳۵۸ به همراه جمعی از بلندپایگان رژیم پهلوی تیرباران شد.
۲- دکتر بقائی، علی زهری و تیمسار پاکروان رفاقت دیرینهای داشتهاند. دکتر بقائی در بازجوئی چنین گفته است:
سوال: شما قبلاً هم با تیمسار پاکروان آشنا بودید؟
بقائی: مفصل. خیلی...
«سوال: با تیمسار پاکروان رئیس ساواک چگونه آشنا بودید؟
بقائی: تیمسار پاکروان در جوانی یک وقتی در بلژیک با آقای زهری، هم شاگردی بودند و خیلی ارتباط نزدیک خانوادگی داشتند یعنی مادر تیمسار پاکروان، آقای زهری را مثل پسر خودش میدانست و علاقهمند بود. میدانید مادر تیمسار پاکروان خانم امینه پاکروان بود که فرانسوی بود. پدرش (هم) یکی از رجال بود. خانهشان هم طرفهای پشت مسجد سپهسالار بود. من خانهشان هم رفته بودم. از آنجا ما آشنا شده بودیم. ولی پاکروان با آقای زهری دوست یک جان در دو قالب بودند. خیلی دوست بودند... با هم زیاد ملاقات داشتیم...
سوال: آیا راست است که تیمسار پاکروان در آخرین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به فکر خودکشی افتاده بود؟
بقائی: سه هفته پیش از شروع انقلاب هنوز، غلیان، پیدا شده بود و شاه بود، یک چهارشنبهای (دوره چهارشنبه با تیمسار پاکروان داشتیم) آمد پهلوی من، صحبت بود راجع به پیشبینی اوضاع، گفت: من در جستجوی یک سمی هستم که خودکشی کنم...»
بازجوئی بقائی، صفحات ۵4۸ - ۵۵۰
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد دوم صفحه 922