تاریخ سند: 28 شهریور 1343
موضوع: جلسه هفتگی کانون نشر حقایق اسلامی
متن سند:
شماره: 9208 /9ﻫ تاریخ:28 /6 /1343
موضوع: جلسه هفتگی کانون نشر حقایق اسلامی
جلسه هفتگی کانون از ساعت 7:30 بعدازظهر روز جمعه 27 /6 /43 طبق معمول برقرار بود و پس از ختم جلسه و تفسیر قرآن، بین اعضا و افراد کانون طبق معمول سخنان و بحثهای روز مطرح شد و مسئله مهم این شب نطق عارف در موقع رژه سربازان عراق و واحدهای مصری در بغداد و تلگراف آیتالله قمی به عارف بود. بهطوریکه مستحضرید آیتالله قمی بهتنهایی و بدون مشورت سایر علما حتی آیتالله میلانی، تلگرافی به عارف نموده و از روش نامبرده و بلوکه کردن ثروتها و سرمایهها در عراق بهعنوان نقض قسمتی از دین اسلام اعتراض نموده است و این عمل بدون مشورت با سایرین انجام شده است و بعد آیتالله میلانی و سایر همکاران ایشان در مشهد از ایشان گله میکردند که خوب بود در این مورد اولاً مشورتی میشد، ثانیاً اگر اعلامیه و یا تلگراف و نامهای داده میشد همهجانبه و سنجیده و بالاخره دستهجمعی داده میشد. ولی آقای قمی در جواب میگفتند من این کار را کردم، شما پشت سر من بکنید. درنتیجه یک اختلاف و ناراحتی بین ایشان و سایرین به وجود میآید که آقای میلانی آن را با سکوت برگزار میکنند بهطوریکه آقای محسنیان و کاظمینی که در تماس مستقیم آن دو حضور داشتهاند، اظهار میداشتند آقای قمی در یکی از صحبتها که بعدازاین جریان به وجود آمده است به اطرافیان خود در جلسهای میگویند من به سیاست کاری ندارم، هرکجا و هر موقعی عملی خلاف اسلام روی دهد اقدام میکنم. اگر آقایان موافق بودند بهتر و إلا من وظیفه شرعی خود را انجام میدهم. ولی آیتالله میلانی معتقدند که اولاً علمای مقتدر و طراز یک چون آقای حکیم و شاهرودی و خویی در عراقاند که هم قدرت دارند و هم بهتر در جریاناند، باید دید که اول آنها چه میکنند و بعد اقدام کرد. ثانیاً دولت ایران و سازمان امنیت کشور تمام جنبشها و نظریات ما را به همه دنیا، حتی همسایگان ما1 قشری و بیمایه و مخالف با دنیای امروز و نظریات مردم ترقیخواه جلوه داده است و این تلگرافها و نامهها و طرز کارها درواقع عملیات ما را که جنبه ضد دولتی و ضد دیکتاتوری دارد، بهکلی خنثی میکند.
ثالثاً دولت ایران که خود با عراق و روش سیاسی آن مخالف است و عراق هم اکنون حساب ملت را از کارهای دولت ایران جدا میداند، با این اعمال استفاده سیاسی کرده و این خود خلاف نظر ما است که وحدت اسلام و نزدیکی بیشتر دول اسلامی و همچنین قطع رابطه با جهود را میخواهیم. وانگهی هماکنون بهطوریکه شنیده میشود عراق تذکرههای عدهای از ایرانیان را که در عراق اقامت دارند، تمدید ننموده و آنها اغلب یا در تلاش تمدید مدت اقامت خود هستند و یا عازم ایران و چون اکثر این افراد از روحانیون و افراد دیندار میباشند، کارهای ما ممکن است در وضع این عده در عراق مؤثر باشد و آمدن آنها به ایران با مقایسه وضع سیاسی دو کشور به ضرر ما است، زیرا آنها که دوره پرآشوب عراق را دیدهاند، وضع ایران را گرچه دیکتاتوریست، آرام و مطابق میل خود میبینند درصورتیکه این مسئله در عراق این قسم وجود ندارد، برای ما و مبارزه ما گران تمام میشود. خامساً طبق قرارهای مکرر که بین علماء شیعه شده است، هر عمل و اعلامیهای باید با نظر همه علما باشد نه تنها و بدون مشورت و این عمل خلاف قول و قرارداد فیمابین بوده است.
نظریه مأمور: آنطوری که من استنباط میکنم و همه افراد وابسته به کانون هم آن را قبول دارند، با در نظر گرفتن خودخواهی، بیسوادی و بیسیاستی آقای قمی، از روز اول همه فکر میکردند که بالاخره روزی بین علما بهخصوص در مشهد، اشتقاقی ایجاد شود و هرکدام راه مخصوصی پیش گیرند و این اولین تضاد فکری بین علمای متحد دیروز کشور میباشد. گرچه آقای میلانی با زرنگی خاص خود این مسئله را به سکوت برگزار کرد ولی میتوان با دامن زدن این مسئله، نظر آقای قمی را کاملاً به عراق متوجه نمود تا ایشان در سخنرانیهای خود به عارف حمله کنند و از کارهای زشت او سخن بگویند و عمل او را خلاف اسلام معرفی کنند؛ درنتیجه دو سود به دست میآید: اولاً نظر مردم ایران و بهخصوص طبقه دیندار نسبت به او بد میشود و او را ناصر عراق بهزودی نمیشناسند، ثانیاً مردم به آقای میلانی مراجعه خواهند کرد تا ایشان هم نظر خود را در این مورد بگویند و ایشان هرگاه اظهارنظر کنند، چه موافق و چه مخالف با نظر آقای قمی، ازنظر ما خوب است و دولت میتواند بهرهگیری کافی بکند بهخصوص که هماکنون در بین مردم مطرح است که آقای حکیم را در عراق نمیگذارند از خانه بیرون آیند و ایشان از بس ناراحتاند حاضر شدهاند به ایران بیاید و همچنین مشهور است که عارف میخواهد قبر معاویه را به طرز مجلل بسازد و به عقیده بعضیها یزیدی و طرفدار بنیامیه میباشد.
نطق عارف: بحث دوم درباره سخنرانی عارف در موقع رژه واحدهای مشترک مصر و عراق در بغداد بود بهطوریکه میگویند عارف در سخنرانی خود که رادیو عراق پخش کرده است، اظهار داشته که بهزودی قرارداد اتحاد و یکی شدن مصر و عراق را امضا خواهد نمود و این قدم خود ازنظر سیاسی بهخصوص روابط ایران و مصر قدم دیگری است که ناصر خود را با مرزهای ایران نزدیک میکند و برای دولت ایران اهمیت بسیار زیادی دارد. بهطوریکه در این جلسه اظهارنظر میشد، بهزودی عراق بهصورت ایالت دومی از کشور مصر در خواهد آمد که خود جمهوری مستقلی است و ازنظر داخلی دارای استقلال کامل است ولی ازنظر سیاسی با قاهره یکی است و تقریباً مثل جمهوریهای روسیه اداره خواهد شد. یکی شدن مصر و عراق را باید ازنظر مبارزاتی در ایران با دیده بسیار بااهمیتی تلقی نمود زیرا دولت ایران بههیچوجه حاضر نیست سایه ناصر را در کشور خود ببیند.
گیرندگان: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم ـ 321)
ط ـ ب/ 190
رونوشت در پروندههای آیتالله قمی و میلانی
اصل در پرونده کانون نشر حقایق اسلامی بایگانی است. این فتوکپی در پرونده طباطبایی قمی بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. در اصل: ما را
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 04 صفحه 322

